اعتبارسنجی در دوران جنگ
اقتصادایرانی: بیتردید جنگ تحمیلی ۱۲ روزه با حملات موشکی، سایبری و اخلال در زیرساختها، خسارات اقتصادی گستردهای به کشور وارد کرد؛ بهویژه در بخشهای تولیدی و صنعتی. از کارخانههای کوچک در حاشیه شهرها گرفته تا واحدهای بزرگ در مناطق راهبردی، همگی در معرض آسیب قرار گرفتند.

این آسیبها تنها به تخریب تجهیزات فیزیکی محدود نبوده و زنجیره تأمین، گردش نقدینگی و اعتبار تجاری بنگاهها را نیز با اختلال جدی مواجه کرده است. در چنین شرایطی، بازسازی اقتصاد و بازگرداندن ظرفیتهای تولیدی به مسیر بهرهوری، بدون دسترسی به منابع مالی و تسهیلات بانکی گسترده، چالشی بزرگ و زمانبر خواهد بود.
یادداشت را به طور کامل بخوانید:
اما در این نقطه، نظام مالی با چالشی جدی روبهروست: اعتبارسنجی سنتی دیگر پاسخگوی واقعیتهای جدید نیست. مدلهای موجود که بر پایه رفتار گذشته متقاضیان طراحی شدهاند، اکنون با شرایطی مواجهاند که رفتار گذشته، لزوما پیشبینیکننده ریسک آینده نیست. بسیاری از فعالان اقتصادی خوشحساب که در جریان درگیریها دچار توقف تولید، برگشت چک یا تاخیر در پرداخت اقساط شدهاند، ممکن است در ارزیابیهای فعلی، امتیاز اعتباری پایینتری بگیرند، درحالیکه در یک فضای باثبات، جزو کمریسکترین افراد تلقی میشدند.
میتوان با استفاده از نسخههای جدید مدل امتیازدهی اعتباری اشخاص حقیقی، با اتکا به الگوریتمهای یادگیری ماشین و دادههای تکمیلی نظیر سوابق مالیاتی، اطلاعات چک و محکومیتهای مالی، گامی بلند در جهت دقیقتر کردن ارزیابی ریسک برداشت. اما حالا زمان آن رسیده که این مدلها باز هم بازبینی شوند؛ نهتنها برای تطبیق با واقعیت جنگی و پساجنگی، بلکه برای اینکه بتوانند نقش فعالتری در بازسازی ایفا کنند، بهویژه با ابزارهایی چون مدل جایگزین، سنجش مبتنی بر دادههای غیراستاندارد و بازتعریف شاخصهای کلیدی ریسک. اعتبارسنجی در دوران بازسازی، فقط ابزار مدیریت ریسک نیست؛ بلکه میتواند به ابزار فعالسازی اقتصاد ملی تبدیل شود، اگر هوشمند، منعطف و متناسب با شرایط بحرانی بازطراحی شود.
منبع: دنیای اقتصاد