کدخدای دیرین در دنیای موالیان مدرن
هانی رستگاران

بار دیگر صحنهای در برابر چشم جهانیان نقش بست که بیش از هزار کلمه معنا داشت: سران اروپایی، رهبران مدعی استقلال و هویت سیاسی، در برابر رئیسجمهور ایالات متحده گرد آمدند؛ گویی جمعی از مراجع محلی در برابر کدخدای دهکده نشستهاند. این صحنه نماد قدرتمندی آمریکا و وابستگی اروپا بود که در آن نگاهها، حرکات و حتی فاصله صندلیها نمایانگر قوت و ضعف قدرتهای جهانی شده بودند.
افول اروپا و قدرتنمایی آمریکااین تصویر ساده نبود؛ نهتنها بازتاب یک جلسه سیاسی، که بازتاب جایگاه اروپا در معادلات جهانی بود. اروپا که روزی خود را محور تمدن غرب میدانست و شعار استقلال راهبردی سر میداد، امروز در برابر سیاستهای تند و غیرقابلپیشبینی آمریکا، همچون پیروانی گوش به فرمان نشسته است. دیدار اخیر نشان داد که شکاف میان ادعا و واقعیت در سیاستهای اروپایی تا چه حد عمیق شده است.
چیدمان و زبان بدن؛ نمایشی از توازن قدرت
در نگاه نخست، شاید این صرفاً یک نشست عادی دیپلماتیک باشد، اما از منظر تحلیل رفتاری، چینش و زبان بدن اهمیت دوچندان دارد. رئیسجمهور آمریکا در جایگاه برتر، تکیه بر صندلی قدرت داده است و دیگران، به شکل نیمدایره مقابل او قرار گرفتهاند؛ گویی درخواستکنندگان رأفت ارباب هستند. این صحنه، بازنمایی کدخدایی آمریکا در عرصه بینالمللی است؛ مفهومی که سالها در ادبیات سیاسی منطقه مطرح بوده است.
چرایی وابستگی اروپا
اما چرا اروپا با همه امکانات و ظرفیتهایش، چنین موقعیتی را پذیرفته است؟ دلایل این وابستگی را در سه محور میتوان بررسی کرد:
وابستگی شدید اروپا به چتر حمایتی ناتو به رهبری آمریکا.بحرانهای اقتصادی و انرژی که توان تصمیمگیری مستقل را از اروپاییان گرفته است.فقدان رهبری واحد و قدرتمند در قاره سبز که اروپا را در مقامی پایینتر قرار داده است. محور وابستگی توضیحامنیت |
اقتصاد |
رهبری |
پیام مهم برای بازیگران جهانی
این رفتار، نهتنها نشاندهنده ضعف اروپا در برابر آمریکا، بلکه حامل پیام مهمی برای دیگر بازیگران جهانی است. این پیام میرساند که هنوز هم آمریکا میتواند با نمایش قدرت و اتکا به موقعیت هژمونیک خود، کشورهای دیگر را به تبعیت وادارد. حتی متحدانی که خود را "شریک" مینامند، در بزنگاهها به "موالیان بیصدا" تبدیل میشوند.
درس بزرگ برای منطقه
تحلیلگران سالها در مورد اتکای بیچونوچرای برخی کشورها به کدخدا سخن گفتهاند. این رویداد اخیر نشان داد که وابستگی، تنها به جهان سوم محدود نیست؛ اروپا نیز، با همه ادعاهایش، عملاً نقش "موالیان" را ایفا میکند نه شریک برابر. از منظر رفتاری، نشستن جمعی در مقابل ترامپ، با زبان بدن فروتنانه و نگاههای متزلزل، نمایشی از توازن قدرت جهانی بود؛ توازنی که نشان میدهد هژمونی آمریکا حتی در دورههایی که مورد تردید قرار گرفته، همچنان قدرت بازتولید دارد.
فرصت برای دیگر بازیگران
بااینحال، این ضعف اروپا را باید فرصتی برای دیگر قدرتها دانست تا نقش فعالی در نظم جهانی جدید ایفا کنند. اگر اروپا پذیرای نقشی "موالی" باشد، دیگر قدرتها میتوانند در فضای خالی استقلال اروپا، روایتهای تازهای از همکاری و مشارکت بیافرینند.
دیدار اخیر سران اروپایی با رئیسجمهور آمریکا، نهتنها خاطرهای گذرا، بلکه آینهای از واقعیت روابط بینالملل بود. جایی که کدخدا همچنان در صدر مینشیند و موالیانش، بهرغم همه ادعاها، در صف مقابل او جای میگیرند. این تصویر، درس روشنی برای دیگر ملتها دارد: استقلال چیزی نیست که فقط با شعار به دست بیاید؛ برای آن باید هزینه داد. وگرنه در برابر کدخدا، جایی جز صف تابعان نخواهی داشت.