تبلیغات

مرگ به‌مثابه تغییر فرهنگی/درباره شیوه‌ سوگواری در تشییع ناصر تقوایی

مسعود شاه‏‌حسینی/ خبرنگار

مرگ به‌مثابه تغییر فرهنگی/درباره شیوه‌ سوگواری در تشییع ناصر تقوایی
تبلیغات
اقتصادایرانی:

اقتصاد ایرانی: در چند روزی که از مرگ ناصر تقوایی، فیلمساز صاحب‌سبک و کم‌کار فقید سینمای کشور گذشته، نه خودش و جهان فیلمسازی‌اش، که شیوه سوگواری حاضران در مراسم تشییع او محل بحث قرار گرفته است. عده‌ای از هم‌میهنان‌مان بنا به وصیتی که مرحوم کرده بود، با لباس سفید در مراسم حضور یافتند، همچنین نوازندگان، سنج و دمام نواختند، اشعاری از فردوسی خوانده شد و حتی عده‌ای هم رقصیدند. حالا هرکسی از ظن خودش نظری می‌دهد، به‌ویژه درباره تنوع یا یکسانی آیین‌های سوگواری و مناسبات آن در میان ایرانیان. طبق معمول هم بحث‌ها چندپاره است.

ادامه یادداشت را بخوانید:

درستی یا مناقشه‌بردار بودن هیچ‌کدام از دو شق، محل بحث‌ نیست، که اگر هم باشد، اینکه کدام را درست بدانیم و آن دیگری را خطا، پیشاپیش بحثی بی‌حاصل است.  واقعیت این است که اندوه و غم به همان اندازه که جهان‌شمول است و تجربه‌ای عمیقاً تنیده‌شده در احساسات انسانی، سوگواری نیز وضعیتی عارض بر روان فردی و جمعی است و کیفیت تجربی‌اش به ساختارهای فرهنگی و اجتماعی وابسته است. در یک فرهنگ واحد و حتی در خرده‌فرهنگ‌های مختلف، تجربه سوگواری ـ ولو اینکه به شیوه‌‌های مختلفی ابراز و نمایش داده شود ـ بیش از هرچیز متاثر از کدها و قوانین فرهنگی، مذهبی و اجتماعی است؛ قوانین و کدهایی که ثابت نیستند و پویایی و تغییر دائمی، جزء خصلت‌‌شان است.

اگر بپذیریم که سوگواری، در گام دوم بعد از تسلی، تلاشی ضمنی برای برگرداندن نظم به بی‌نظمی ناشی از مرگ است، آیین‌های سوگواری نیز قلمرو انحصاری‌ نیستند که به پشتوانه باورها- خواه مذهبی و خواه غیرمذهبی- مرزهای مجاز اندوه، وداع و هنجارهای آن را تعیین کنند. این همان نقطه‌ای است که اراده معطوف به انتخاب و قدرتی که کسب می‌کند، نشانگان فرهنگی سوگ را تعیین می‌کند و اگر مرزها را به چالش بکشد، هیچ نباید تعجب کرد.

مراسم تشییع ناصر تقوایی به اعتبار وصیتی که آن مرحوم کرده بود، بیش از اینکه مراسمی غیرمعمول را نشان دهد، باید در بافت تحول در ضمیر جمعی معطوف به قدرت اراده انتخاب‌گرانه‌ای که آبشخورش در آگاهی، مشاهده‌گری و شناخت بیشتر است، فهم و تفسیر شود. همه ما شنیده‌ایم که نمایش تجربه سوگ در فرهنگ‌های مختلف، نسخه یکسانی ندارد و در سال‌های اخیر نیز با تفسیرهای مبتنی بر اختیار شخصی مواجهه با معنای زندگی و مرگ، شدید‌تر هم شده است. نیاز به گفتن نیست که طیف جهانی سوگواری، از اندوه تا جشن و شادی، نوسان دارد و هرآنچه به مقابله یا تسلای اندوهِ فقدان می‌پردازد، در چارچوب سیالیت فرهنگی باید صورت‌بندی شود.

که در این صورت دیگر صحبت از موسیقی یا نوحه‌خوانی، سفید‌پوشی یا رخت سیاه بر سر کشیدن و سکوت یا تقلا و زاری به ‌هیچ‌ جهتِ قطب‌نمایی میل نمی‌کند.  مراسم تشییع ناصر تقوایی اثباتی است بر اینکه نمادها، آیین‌ها یا ارزش‌ها، در مقابل تحول فرهنگی و اجتماعی مقاومت‌‌‌‌بردار نیستند. چه‌بسا اینکه خود فرهنگ نیز مجموعه‌ای از قوانین ثابت و ایستا نیست، بلکه در موضوعاتی که برآیندشان در رفتار و واکنش‌های افکار عمومی دیده می‌شود، هرچه می‌بینیم فرآیند مستمر تفسیر و بازتفسیر است.  درحقیقت انعطاف‌پذیرشدن آیین‌ها، خاصه در مقوله‌ای مثل مرگ و آن‌هم درباره شخصیتی محبوب مانند تقوایی، همان لحظه موعودی است که نوآوری‌ها، انتخاب‌ها، قدرت و توانایی‌شان‌ در بازتعریف نمادها و ارزش‌های فرهنگی به منصه‌ظهور می‌رسد.

این موضوع از این جهت اهمیت دارد که آیین‌های مرگ از قدرتمندترین ابزارهای تولید معنا در هر فرهنگی است که جامعه امروز ما نیز از این موضوع برکنار نیست.  گرچه یک پای ثابت بخش زیادی از تحلیل‌ها، ارزش‌داوری درباره شیوه‌های سوگ تقوایی، در مدح یا مذمت آن است، یا حتی عده‌ای این تحول را به جابه‌جایی کانون‌های مرکزی معنویت و قوت‌گیری سوگ شخصی و پراکنده به‌جای روایت نهادمند و متمرکز رسمی ربط می‌دهند، ولی باید بپذیریم در جهان کنونی که همه اشکال تمدنی  از ارتباطات، تاثیراتی اجتناب‌ناپذیر می‌گیرند، هیچ جامعه‌ای را در هیچ موضوعی نمی‌توان موجودیتی ایستا با ساختاری سنگی و لایتغیر قلمداد کرد.

کمااینکه همه تفسیرها نیز به‌نوبه‌ خود قابل تأمل‌اند. به همان اندازه که جامعه در تعامل و برهم‌کنشی با درون‌ و برون‌ خود است، خودش در بطن جریانی زنده، سیال و دائمی، در حال تحول است و به همان نسبت مظاهر فرهنگی، نمادها و ارزش‌های حاکم بر آن نیز تغییر می‌یابد. مراسم تشییع ناصر تقوایی، مثالی گویا از این اصل بنیادین است که معناخوانی فردی در برابر انتظار جمعی نهادینه‌‌شده به اشکال مختلف قرار می‌گیرد؛ تغییر مهمی که اغلب در لایه‌های زیرین و ناپیدای جامعه رخ می‌دهد و حضورش با کنش‌های فرهنگی، اجتماعی و گاه سیاسی در بزنگاه‌هایی مانند مرگ و سوگواری آشکار می‌شود.

تبلیغات
تبلیغات
وبگردی
    تبلیغات
    ارسال نظر