آبان ماه و یارانه نقدی/ چه تغییری در دهکهای 7، 8 و 9 رخ داد؟
اقتصاد ایرانی: حذف یارانه نقدی دهکهای ۷، ۸ و ۹؛ درآمد ۳۰ میلیون نیز کافی نیست؟ نائب رئیس کمیسیون اصل نود مجلس به بررسی چالشهای دهکبندی، حذف یارانه نقدی و پیامدهای اقتصادی این تصمیم در جامعه پرداخت.
در آخرین اظهارنظرهای مطرحشده، حسینعلی حاجیدلیگانی، نایبرئیس کمیسیون اصل نود مجلس شورای اسلامی، از رویکرد حذف ناگهانی یارانه نقدی برای دهکهای هفتم، هشتم و نهم جامعه انتقاد کرد. او بهصراحت اعلام کرد: «حتی زندگی با درآمد ۳۰ میلیونی نیز دشوار است.» حاجیدلیگانی تأکید داشت که اجرای چنین سیاستهایی بهصورت یکباره و بدون برنامهریزی، نادرست است و فرآیند حذف یارانه باید بهصورت تدریجی و با عدالت جامعهمحور به اجرا گذاشته شود. در اینجا، به بررسی بیشتر این موضوع و چالشها و تأثیرات آن خواهیم پرداخت.
آشنایی با مفهوم حذف یارانه نقدی
یارانه نقدی در ایران بهعنوان یک حمایت مالی مستقیم، توسط دولت به خانوارها پرداخت میشود. هدف از این سیاست، ارتقاء معیشت اقشار مختلف جامعه است. در سالهای اخیر، بحث حذف یارانه نقدی برای دهکهایی که درآمد بالاتری دارند، مطرح بوده است. متوقف کردن پرداخت یارانه به این گروهها در راستای سیاست هدفمندسازی منابع دنبال میشود، اما تعیین دهکها و میزان درآمد واقعی افراد، همواره دستخوش چالشهای اساسی بوده است.
دلایل مطرحشدن حذف یارانه سه دهک پایانی
فشار مالی بر سیستم بودجه یارانهها
دولتها با افزایش هزینهها و کاهش منابع مالی، به دنبال کاهش بار مالی ناشی از یارانههای نقدی برای گروههای دارای درآمد بالاتر هستند.
هدفمندسازی یارانهها
توجیه اصلی در این طرح، تمرکز بیشتر منابع بر گروههایی است که واقعاً نیازمند حمایت هستند. حذف یارانه برای دهکهای پردرآمد امکان تخصیص بهینه منابع را فراهم میکند.
مشکلات دهکبندی و شفافیت اطلاعات درآمد
نبود شفافیت کامل در اطلاعات مربوط به درآمد و دارایی خانوارها، یکی از بزرگترین موانع در اجرای درست فرآیند حذف یارانه نقدی است.
نقد حاجیدلیگانی در مورد حذف یارانهها
حاجیدلیگانی با بیان نکات اساسی، بر این باور است که:
حذف ناگهانی یارانه سه دهک پایانی اشتباه بوده و باید بهصورت تدریجی عملی شود.
فرآیند دهکبندی نیازمند بازبینی است و باید پیش از هرگونه اقدام، درآمد واقعی خانوارها مورد بررسی قرار گیرد.
زندگی حتی با درآمد ۳۰ میلیون تومان نیز برای بسیاری از خانوارها دشوار است؛ این مسئله نشان میدهد که درآمد اسمی بالاتر، لزوماً بهمعنای رفاه اقتصادی نیست.
چالشهای موجود در تعیین دهکها
معیارهای دهکبندی
استفاده از اطلاعات ناپایدار یا ناقص درباره درآمدها و هزینههای خانوارها، موجب شده است که تعریف دقیق دهکها و درآمد واقعی آنها با مشکل روبهرو شود.
تفاوت بین درآمد و هزینه
بعضی خانوارها ممکن است درآمد بالایی داشته باشند اما هزینههای سرسامآوری مانند اجاره مسکن یا درمان، آنها را از لحاظ اقتصادی در مرز دشواری نگه دارد.
نبود شفافیت اطلاعات
به گفته بسیاری از مسئولان، نبود سامانههای مشخص و دقیق برای درآمدزایی و دارایی خانوارها، مانعی برای اجرای عادلانه حذف یارانهها است.
احساس عدالت اجتماعی
هنگامیکه خانوارهایی با درآمد بالا نیز اعلام میکنند زندگی برایشان سخت است، این سؤال مطرح میشود که معیار انتخاب این دهکها چیست و آیا عدالت در حذف یارانهها رعایت میشود یا خیر؟
تحلیل جمله «زندگی با درآمد ۳۰ میلیونی هم سخت است»
این جمله حاجیدلیگانی نکات مهمی را در خود نهفته دارد:
نشان میدهد که درآمد اسمی بالاتر نمیتواند معیار توانمندی باشد، زیرا هزینههای خانوار در بسیاری موارد تعیینکننده اصلی شرایط زندگی آنان است.
این جمله فاصله بین احساس عمومی درباره عدالت اجتماعی و تحلیلهای آماری موجود را برجسته میکند و ضرورت بازنگری در سیاستها را آشکار میسازد.
پیامدهای حذف ناگهانی یارانهها
افزایش فشار اقتصادی بر دهکهای متوسط
اگر حذف یارانه با سرعت و بدون شناخت عمیق انجام شود، بسیاری از خانوارهای متوسط بهشدت متضرر میشوند.
کاهش اعتماد به سیاستهای دولت
تصمیمات نامناسب در حذف یارانهها میتواند احساس بیعدالتی میان مردم ایجاد کند و منجر به کاهش اعتماد عمومی شود.
ایجاد نارضایتی و اعتراض
تجربه گذشته نشان داده است که حذف یارانهها در برخی موارد، زمینهساز اعتراضات عمومی شده است.
پیشنهادات سیاستگذاری در این زمینه
اجرای تدریجی سیاست حذف یارانه بهمنظور کاهش شوک اقتصادی به جامعه.
توسعه سامانههای شفافیت نظیر ثبت درآمد و دارایی برای دهکبندی دقیقتر.
بازنگری در ردهبندی خانوارها با درنظرگرفتن هزینههای واقعی آنان.
ارتباط مستقیم با مردم برای توضیح اهداف برنامهها و دلایل اتخاذ آنان.
مدیریت منابع یارانهای بهسمت گروههای نیازمند، برای بهبود عدالت اجتماعی.
اظهارات نایبرئیس کمیسیون اصل نود مجلس، تأکید بر اهمیت شناخت بهتر وضعیت واقعی خانوارها و اتخاذ سیاستهای هدفمند در حذف یارانه نقدی دارد. اجرای تدریجی این سیاست، همراه با شفافیت و تحلیل دقیق، میتواند مانع از فشار مضاعف بر طبقه متوسط شود و عدالت اجتماعی را رعایت کند. بدون دقت در این امر، خطر بیاعتمادی و نارضایتی عمومی افزایش مییابد، موضوعی که باید مورد توجه جدی قرار گیرد.