آرزو افشار: حسرت ازدواج به دلم ماند اما بدون شوهر مادر شدم!
اقتصادایرانی: آرزو افشار، بازیگر سریال آوای باران، با وجود مجرد بودن تجربه مادر شدن را بدون ازدواج به دست آورده است. او با پذیرش فرزندی از شیرخوارگاه آمنه، زندگی جدیدی را با دخترش پارمیدا آغاز کرده و این تصمیم را پاسخ به حسرت ازدواج و مادر بودن خود میداند.
آرزو افشار در گفتوگویی صمیمانه، درباره داستان زندگی خاص خود و تجربه مادری بدون ازدواج توضیحاتی داد. این بازیگر که در سریال معروف «آوای باران» حضور داشته است، از شروع این مسیر صحبت کرد: دو سال پیش، در تئاتر شهر میزبان چند نفر از مسئولین بهزیستی بودم که برای تماشای نمایش آمده بودند. همین فرصت را مغتنم شمرده و علاقهام را برای همکاری با آنها اعلام کردم. بعد از صحبتهای اولیه، دکتر نصیری من را به شیرخوارگاه آمنه معرفی کرد و آموزش تئاتر به کودکان را آغاز کردم.
به طور دقیق، در ششم شهریور سال 92 در جشن ماهیانه شیرخوارگاه، چشمم به دختری کوچک افتاد که بسیار به عکسهای نوزادی خودم شباهت داشت. حس عجیبی در وجودم زنده شد و عشقی پاک به این کودک پیدا کردم. ماهها و فصلهای پرشوری را در کنار هم گذراندیم و روز به روز به یکدیگر نزدیکتر شدیم. در نهایت، عضو افتخاری شیرخوارگاه شدم و در کنار تیم بهزیستی تلاش کردم تا خدمات فرهنگی و هنری بیشتری به کودکان ارائه دهیم.
سفر پرچالش برای مادر شدن
آرزو میگوید: باوجود آرزوی مادری، شرایط زندگی تا به حال اجازه ازدواج به من نداده است اما تصمیم گرفتم فرزندی را به زندگیام بیاورم. با مراجعه به رئیس شعبهی خانواده بهزیستی، دکتر منتظر شبر، و پیگیریهای مداوم، متوجه شدم قانونی برای بانوان بالای 35 سال به تصویب رسیده که از طریق آن امکان سرپرستی کودک وجود دارد. با تمام توان، این مسیر سخت را طی کردم و بالاخره موفق به سرپرستی دخترم، پارمیدا، شدم. اکنون دو سال و نیم از زندگی رویایی ما میگذرد و حدود سه ماه است که در یک خانه با یکدیگر زندگی میکنیم. پارمیدا با دوران کودکیاش شاد و پرجنبوجوش بودن را به خانه ما آورده است.
رؤیاهای مادرانه
آرزو به آینده روشن دخترش پارمیدا ایمان دارد. او میگوید: مایل هستم دخترم راه هنری من را ادامه دهد و به یک بازیگر توانمند تبدیل شود. هرچند عمر کوتاهمان در عرصه بازیگری با بازی یک قسمت از سریال نوروزی در شبکه نسیم آغاز شده است، اما اگر بخواهد حرفه دیگری مانند پزشکی را انتخاب کند، عاشقانه حمایتش خواهم کرد. امید دارم او به اهداف و آرزوهایش دست پیدا کند و همچنان در کنار کودکان نیازمند، به دیگران کمک کند.
<
از ابتدای ماجراجویی، آگاه شدم که پارمیدا فرزندخوانده من است، اما هیچگاه این موضوع از محبت و عشقم به او نکاهید. او برای من عزیزترین موجود دنیا است و خدا را برای داشتن او شکر میگویم. خالصانه قدردان همه افراد هستم که در ساختن این خانواده کوچک به من و پارمیدا کمک کردند. در آغاز هر هفته، آرزوهای زیبا برای آنها داریم و دعای خیرمان تقدیمشان میشود.
این بازیگر تصریح کرد که علاوه بر رابطه خوب با دخترش، شیرخوارگاه آمنه و پرسنل آن همیشه در ذهن او نقش ویژهای دارند: در همانجا با بانوی دلسوزی به نام شمسی خزرلو آشنا شدم که در آن زمان برای من مادری کرد و محبتهای بینهایت خود را به یادگار گذاشته است.
به آینده چشم دوختهام
آرزو در پایان از آینده دخترش صحبت کرد و گفت: هرگز نمیخواهم که قانون "تک والدی" تا پایان عمر شامل حال ما شود. چرا که من از حسرت داشتن پدر خبر دارم و نمیخواهم دخترم نیز چنین احساسی را تجربه کند. امیدوارم که اگر روزی، فردی وارد زندگی ما شود، لیاقت همراهی این فرشته کوچک را داشته باشد. با همه توان و عشق خود برای خوشبختی دخترم تلاش میکنم و امید دارم خداوند همیشه سایه لطف خود را بر سر ما گسترانده باشد.