تبلیغات

امیر مهدی ژوله و قصه‌ای تلخ از مرگ پدرش: مادر ۳۶ ساله‌ام در بغلش جان داد!

اقتصادایرانی: امیرمهدی ژوله، بازیگر و نویسنده شناخته‌شده، با انتشار تصویری احساسی در اینستاگرام از درگذشت پدرش خبر داد و دلنوشته‌ای تأثیرگذار درباره خاطرات خانوادگی‌اش به اشتراک گذاشت.

امیر مهدی ژوله و قصه‌ای تلخ از مرگ پدرش: مادر ۳۶ ساله‌ام در بغلش جان داد!
تبلیغات
اقتصادایرانی:

 امیرمهدی ژوله ، متولد ۲۷ مرداد ۱۳۵۸ در تهران، نویسنده، بازیگر و روزنامه‌نگار نام‌آشنای ایرانی است. ژوله که یکی از نویسندگان برجسته سریال‌های مهران مدیری به شمار می‌رود، در سال‌های اخیر در عرصه سینما و تلویزیون نیز حضور پررنگی داشته است. او با برنامه خندوانه به مخاطبان بیشتری معرفی شد و توانست جایگاه خاصی در دل بینندگان پیدا کند. امیر مهدی ژوله زندگی خانوادگی‌ای گرم داشته و به همراه همسر و دختر خود، گندم ، زندگی می‌کند. او اخیراً در اینستاگرام شخصی خود تصویری منتشر کرد و در زیر آن متنی دلخراش و احساسی به اشتراک گذاشته است:

زندگی با پدربزرگ و خاطرات کودکی

"هفت سالم بود که به بابابزرگم یادداشتی دادم که توی آن نوشته بودم: «با اصرار خودم می‌خوام برم با آقاسعید و نیره زندگی کنم.» در هشت سالگی او را بابا صدا زدم و در دوازده سالگی زمانی که در زمین بازی بودم، او قهرمانانه از من در برابر پسری پرخاشگر دفاع کرد. آن لحظات، اولین باری بود که احساس کردم پدر دارم."

مرگ مادر؛ درد و آسیب‌های عمیق

ژوله با لحنی تلخ ادامه می‌دهد: "در چهارده سالگی، مادر سی‌وشش ساله‌ام در بغل پدر از دنیا رفت. دیدم که چگونه پدرم در هم شکست. صحنه‌هایی وجود داشت که هرگز از ذهنم پاک نمی‌شود. دیدمش که ملحفه‌های تخت مادرم را در آغوش کشیده بود و در حیاط خانه ناله می‌کرد. قامت یک مرد صد و نود و هفت سانتی‌متری ناگهان خم شد."

دق کردن پدر و پایان یک مسیر دشوار

امیرمهدی ژوله از صحنه‌ای دردناک می‌گوید: "وقتی برای آخرین بار تلاش کرد به مادرم نزدیک شود و به هر شکلی به پیکر او برسد، شیشه عقب آمبولانس را با سر شکست. نمی‌دانم چطور، اما دیدم که موهایش به طرز عجیب و ناگهانی سفید شده‌اند. همان دوران بود که پدرم از درون دق کرد و باقی عمرش را صرف نگه داشتن خواهرانم و سوق دادن آنها به مکانی امن و مستحکم نمود."

پایان زندگی و وصال دوباره

ژوله با لحنی دلشکسته بیان کرد: "امروز، دیگر توان پدرم تمام شده است. باقی‌مانده جانش نیز به پایان رسید. فردا، وقتی سنگ لحد روی صورت او قرار گیرد، آقا سعید ، باباسعید، پدرم، به وصال خود خواهد رسید؛ به مادرم، به نیره."

<امیر مهدی ژوله و پدربزرگش

تبلیغات
تبلیغات
وبگردی
    تبلیغات
    ارسال نظر