برخی الزامات برای عمق‌بخشی و هدایت سرمایه‌ها به بازار شفاف سهام

حمید روح‌بخش/ کارشناس رسمی بورس و اوراق بهادار

برخی الزامات برای عمق‌بخشی و هدایت سرمایه‌ها به بازار شفاف سهام

اقتصاد ایرانی: سال‌ها از ناترازی‌ها صحبت می‌شود و عدم توجه سیاستگذاران به ناترازی‌ها، بحران‌های متعددی را رقم زده است. ناترازی‌های بورسی نیز یکی از آنها است. در همین راستا برخی از الزامات برای عمق بخشی و هدایت سرمایه‌ها به شفاف ترین بازار کشور که همان بورس است اشاره می‌شود.

۱) نقدشوندگی؛ پاشنه آشیل بازار سرمایه:طبق ادبیات مالی، وظیفه اصلی بازار مالی و بورس فراهم کردن بستری است که اصطکاک مالی کاهش یابد، به‌طوری که اشخاص و شرکت‌های دارای مازاد مالی بتوانند با سهل ترین روش و کمترین هزینه، منابع خود را در اختیار اشخاص و شرکت‌های دارای نیاز مالی قرار دهند. در همین راستا نقدشوندگی پلی است که این اتصالات را فراهم می‌کند و منجر به کاهش اصطکاک مالی می‌شود. نقدشوندگی در بازار سرمایه نه فقط یک شاخص فنی، بلکه بنیانی برای تحقق اهداف کلان بازار شامل تامین مالی، کشف بهینه قیمت، شفافیت، معرفی ابزار جدید و... است.

نقدشوندگی با ارزش معاملات مرتبط است. ولی باید توجه داشت در اقتصادهای تورمی صرفا ارتقای ارزش معاملات منجر به افزایش نقدشوندگی نخواهد شد. زیرا باید اثر تورم و کاهش قدرت خرید ارقام پولی، مدنظر تحلیلگران قرار گیرد. 

برای مثال، تطبیق ارزش معاملات خرد روزانه در سال ۱۳۹۹ و وضعیت فعلی، بیانگر افت معنا‌دار نقدشوندگی است. در سال ۱۳۹۹ ارزش معاملات خرد روزانه به بالای ۲۰ هزار‌میلیارد تومان رسید، که با تعدیل تورم و لحاظ کاهش ارزش پول، معادل ۸۰ هزار‌میلیارد تومان در سال ۱۴۰۴ خواهد بود؛ یعنی ارزش واقعی معاملات ۱۴۰۴ (قبل از جنگ تحمیلی) با لحاظ تورم تقریبا یک‌چهارم سال ۹۹ است. اگر ارزش معاملات خرد روزهای اخیر را مدنظر قرار دهیم ارزش واقعی معاملات به یک بیستم تقلیل خواهد یافت. این افت نشان‌دهنده ضعف بنیادی در عمق بازار و ناکارآمدی در جذب و تجهیز منابع است.

با توجه به ارقام اعلامی که به هیچ عنوان قابل قبول نیست، تعطیلی چند روزه بورس نیز ضربات دیگری را وارد ساخت و خیلی از فعالان بازار یا منابع خود را خارج کرده و یا علاقه‌ای به ورود منابع به بازار ندارند.

۲) حمایت از بورس، حمایت از اقتصاد ملی:تجربه‌های جهانی نشان می‌دهد که دولت‌ها از اقتصاد و بورس حمایت می‌کنند برای مثال در بحران مالی 2007 تا 2009، بسته کمک مالی ایالات متحده در حدود 700‌میلیارد دلار، استرالیا در حدود 120‌میلیارد دلار، اتحادیه اروپا در حدود 200‌میلیارد دلار و ژاپن در حدود 560‌میلیارد دلار بوده است.

با توجه به حضور پر رنگ دولت در اقتصاد ایران، در حال حاضر بیش از 55 درصد بازار سرمایه در اختیار 5 وزارتخانه است لذا حمایت دولت از بورس اولین گام برای حمایت دولت از سرمایه‌های خود خواهد بود. بسیار مهم است که حمایت از بورس باید در سریع ترین زمان ممکن و با حجم مناسب صورت پذیرد وگرنه از اثربخشی آن کاسته خواهد شد.

۳) توسعه فرهنگ سهامداری،در گرو اصلاح ساختارهای کلان:برخلاف تصور رایج، تنها با آموزش و تبلیغ نمی‌توان فرهنگ سرمایه‌گذاری را توسعه یا جهت داد؛ شرط اول، اصلاح سیاست‌های اقتصادی و ارزی است. تا زمانی‌که نرخ سود بانکی بالا، تورم غیرقابل پیش‌بینی و نرخ ارز پرنوسان باقی بماند، منابع مالی به سمت بازارهای غیرمولد و کاذب مانند خودرو، ارز، مسکن، طلا و رمز‌ارز حرکت خواهند کرد. توسعه دسترسی غیرمستقیم از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری و سبدگردانی اقدام مثبتی است، اما بدون همراهی سیاستگذاری هوشمند اقتصادی، توفیقی نخواهد داشت.

۴) دامنه نوسان؛ ابزار مدیریتی نه محدود‌کننده:دامنه نوسان قیمت باید به ابزاری برای ارتقای نقدشوندگی و مدیریت ریسک بازار تبدیل شود، نه مانعی برای کشف بهینه قیمت. این موضوع باید با اطلاع‌رسانی شفاف، تعدیل تدریجی و متناسب با شرایط بازار اجرایی شود. توجه شود که قبلا بازار دامنه نوسان روزانه به علاوه منهای 6درصد را تجربه کرده است و می‌توانست به دامنه‌های بالاتر نیز دست یابد که به دلیل تحولات منطقه به دامنه به علاوه منهای 3درصد محدود شد.

همگام با افزایش برنامه‌ریزی شده دامنه نوسان قیمت باید از دامنه نوسان پویا نیز بهره گرفت. این امر نیاز به ارتقای سامانه معاملات را دو چندان خواهد کرد. بسیاری از بورس‌های پیشرفته جهان، از ترکیبی از هر دو دامنه (ایستا و پویا) استفاده می‌کنند تا بتوانند اثرات محدودیت‌ها را مدیریت و به حداقل برسانند. این رویکرد به بازار اجازه می‌دهد تا در یک دامنه کلی مشخص (ایستا) حرکت کند، اما نوسانات لحظه‌ای را نیز با مکانیسم پویاتر کنترل نماید. این ترکیب، به بازار کمک می‌کند تا هم از شوک‌های بزرگ جلوگیری کند و هم فرآیند کشف قیمت را کارآمدتر سازد.

۵) ارتباط دامنه نوسان ابزارهای مالی: در حال حاضر، دامنه نوسان در ابزارهای مختلف بازار (سهام، صندوق‌ها، اوراق بدهی و مشتقات) بدون منطق ارتباطی تعریف شده‌اند. باید میان این ابزارها «رابطه‌ای منطقی و پایدار» برقرار باشد تا سرمایه‌گذاران در مسیر تحلیل‌محور و منظم، تخصیص منابع دهند. عدم ارتباط معنی دار دامنه نوسان در ابزارهای متفاوت بدون توجه به ریسک هر ابزار، ضمن ضربه به نقدشوندگی بازار به فعالیت حرفه‌ای معامله‌گران و بازارگردانان نیز لطمه وارد می‌کند..

۶) حذف حجم مبنا و اصلاح نحوه محاسبه قیمت پایانی:بیش از 20 سال از حضور حجم مبنا در محاسبه قیمت پایانی می‌گذرد. این متغیر در طی این سال‌ها روند کاهشی داشته و حتی گره معاملاتی نیز تعریف شد تا اثر آن را مقطعی حذف کند. این پارامتر به ابزاری برای دست‌کاری سیستماتیک قیمت بدل شده است. حجم مبنا یک تابو نیست بلکه در خدمت قیمت پایانی است. این پارامتر به صورت انقلابی ظهور پیدا کرد ونیاز است با یک تصمیم قاطع و در زمان مناسب بازنشسته شود.

برای رسیدن به محاسبه منصفانه قیمت پایانی از تجربه کشورهای پیشرو استفاده شود. برای مثال از میانگین وزنی قیمت هر سهم در نیم ساعت پایان بازار برای محاسبه قیمت پایانی استفاده شود. حذف حجم مبنا نه تنها موجب بهبود نقدشوندگی خواهد شد بلکه دست‌کاری سیستماتیک قیمت را محدود می‌کند.

۷) افزایش زمان و روزهای معاملاتی؛ ضرورتی اجتناب‌ناپذیر:در مقایسه با بازارهای پیشرفته که روزانه تا ۷ ساعت فعال هستند و اخیرا در فکر ۲۴ساعته کردن بازارشان هستند، بورس تهران با ساعت معاملاتی محدود خود، پاسخ‌گوی حجم گسترده کدهای معاملاتی و ابزارهای جدید نیست. افزایش ساعات و روزهای معاملاتی باید در دستور کار قرار گیرد تا از انباشت و فشار سفارش‌ها، بروز خطاهای سیستمی و ایجاد رفتارهای هیجانی جلوگیری شود.

۸) ارتقای سامانه معاملاتی:ارتقای سامانه معاملات از سامانه AS400 به اتوس در میانه دهه 80 گامی موثر بود، اما امروز بازار نیازمند جهشی دیگر است. افزایش کدهای معاملاتی، رشد حجم معاملات، تنوع ابزارهای معاملاتی و ورود بازیگران حرفه‌ای، سامانه‌ای مدرن، امن، سریع و منعطف می‌طلبد. پیشنهاد می‌شود پروژه ارتقاء نسل بعدی سامانه با مشارکت بازیگران حرفه‌ای، دانشگاه‌ها و شرکت‌های فناور داخلی و بین‌المللی طراحی و عملیاتی شود.

۹) مالیات بر عایدی سرمایه و کنترل بازارهای کاذب:فرار مالیاتی در حدود 800هزار ‌میلیارد تومان برآورد می‌شود. برای تقویت منابع مالیاتی دولت و ایجاد عدالت مالیاتی باید مالیات بر عایدی سرمایه در بازارهای کاذب اجرایی شود. مالیات بر عایدی سرمایه نه‌تنها ابزاری برای کاهش سوداگری در بازارهای طلا، ارز، خودرو و مسکن است، بلکه اگر به درستی اجرا شود، می‌تواند به نفع بازار سرمایه نیز عمل کند. لازم است ارتباطی منظم و فنی با مجلس برقرار شود تا این قانون در خدمت توسعه بازار بورس باشد، نه به زیان این بازار شفاف بدل شود.

۱۰) ابزارهای رمزارزی؛  پلی به بازار دیجیتال و بین‌الملل:یکی از بزرگ‌ترین صرافی‌های رمزارز در ایران بیش از ۱۰‌میلیون کاربر دارد. این عدد بسیار قابل‌توجه است و بیانگر پتانسیل بالای جذب منابع مالی از بازار کریپتو به بازار سرمایه خواهد بود. پیشنهاد می‌شود ابزارهای مالی مرتبط با رمزارز، مانند صندوق‌های قابل معامله مبتنی بر ارز دیجیتال، در بورس طراحی و عرضه شود تا خروج منابع از بورس کنترل و جذب کاربران جدید نیز فراهم شود.

۱۱) نوآوری،تحقیق و توسعه و بررسی عملکرد:در امر تحقیق و توسعه علاوه بر فراهم کردن زمینه‌های نوآوری و خلاقیت باید به بررسی علمی عملکردها نیز پرداخته شود. هر سیاستگذاری و تغییر در پارامترهای بازار باید مورد بررسی قرار گیرد و انحراف‌های آن شناسایی و برای رفع مغایرت‌ها از ابزار علمی و همچنین نظرسنجی از فعالان بازار به‌طور پیوسته بهره گرفته شود.

طراحی ابزار مالی و رها‌سازی آن علاوه بر ایجاد بی‌نظمی در بازار موجب هدر رفت منابع مالی و ضایع شدن پتانسیل‌های ذاتی ابزار و کارکردهای آنها خواهد شد.

۱۲) تغییر سال پایه شاخص بورس:تغییر سال پایه در مراکز نشر دهنده داده‌های آماری و بالاخص کشورهای مواجه با تورم پیوسته و بالا رواج دارد. تغییر سال پایه شاخص‌های بورس، اقدامی ساده اما با اثر روانی و آماری بسیار است. شاخص‌های فعلی با ارقام چند‌میلیونی، درک عمومی را دشوار و مقایسه میان‌دوره‌ای را پیچیده کرده‌اند. با تغییر سال پایه شاخص، مسیر تحلیل‌پذیری، شفافیت و آموزش سرمایه‌گذاران تسهیل خواهد شد.

وبگردی
    ارسال نظر