بحران آب و روایتهای متناقض؛ از چالشهای مدیریتی تا حرفهای سیاسی
اقتصاد ایرانی: بحران کمآبی در ایران به میدان منازعه گفتمانهای متفاوت تبدیل شده است؛ از نسبت دادن این بحران به بیحجابی و قهر الهی، تا انتقاد از ناکارآمدی مدیران و سیاستهای اشتباه در مدیریت منابع آب. این اختلاف دیدگاهها، مسیر رسیدن به راهحلی جامع را دشوار کرده است.

حمزه نوذری، جامعهشناس و استاد دانشگاه، بیان میکند که بحران کمآبی و بیآبی به یک معضل جدی در جامعه ایران تبدیل شده است. این چالش اگرچه بهعنوان یک واقعیت عینی پذیرفته شده، اما مسئله اصلی این است که هر گروه اجتماعی چگونه این بحران را تفسیر میکند. همچنین، هر نوع نگاه به این معضل، راهکارهای متفاوتی را برای مقابله با آن ارائه میدهد.
روایتی مذهبی از بحران آب
برخی معتقدند که کمآبی و بیآبی به دلیل گناهان آدمیان و نمودی از قهر خداوند است. این دیدگاه اخیر در رسانهها به صورتی برجسته مطرح شده که بیحجابی عامل کاهش بارشها و مشکل کمآبی معرفی شده است. مطابق این روایت، افراد باید از گناه و معصیت دوری کنند و از خداوند طلب مغفرت داشته باشند تا این بحران حل شود.
تغییرات اقلیمی؛ عامل بحران
در مقابل، گروهی دیگر، تغییرات اقلیمی جهانی و ایران را مسئول بحران آب میدانند. گرم شدن زمین به دلیل مصرف بیرویه سوختهای فسیلی، صنعتیسازی غیرمسئولانه و بیتوجهی به محیط زیست، از نگاه این گروه، علل اصلی این شرایط هستند. راهکار پیشنهادی آنها کاهش گازهای گلخانهای و استفاده از انرژیهای پاک و تجدیدپذیر است.
مدیریت ناکارآمد؛ دلیل اصلی
عدهای بحران را ناشی از مدیریت ضعیف و حکمرانی نامناسب آب میدانند. به اعتقاد این گروه، میزان آبهای سطحی و تجدیدپذیر ایران بیشتر از برخی کشورهای منطقه است و وقوع چنین بحرانی را نمیتوان پذیرفت. ناکارآمدی مدیران، فساد در سیستم اداری و سیاستگذاریهای اشتباه، دلایل این معضل قلمداد میشود. برخی از این گروه حتی از «مافیای آب» صحبت به میان میآورند و راهکار نجات را در تغییر سیاستگذاری و انتخاب مدیران شایسته میبینند.
مصرفگرایی؛ زنگ خطری دیگر
گروه دیگری نیز بر نقش جامعه و فرهنگ مصرفگرایی در ایجاد این بحران تأکید دارند. از دیدگاه این افراد، خانوادهها، صنایع و بخش کشاورزی به دلیل مصرف بیش از حد آب، مقصر این وضعیت هستند. آنها بر ضرورت بهینهسازی مصرف آب و اجرای سیاستهایی نظیر گرانتر کردن آب تأکید میکنند. با اینحال، همچنان بر سر اینکه کدام بخش باید بیشتر صرفهجویی کند، اختلافنظر وجود دارد.
تقابل گفتمانها
این گفتمانها، استراتژیها و تفسیرهای یکدیگر را نقد میکنند. گفتمانی که سیاستگذاری و مدیریت کلان آب را مسئله اصلی میداند، تلاش دارد گفتمان مصرفگرایی و تغییرات اقلیمی را کماهمیت نشان دهد. آنها معتقدند که بیخردی در سیاستگذاری، بحران آب ایران را ایجاد کرده و مطالبات جامعه نیز بارها نادیده گرفته شده است.
نقش جامعه و مدیران
آنچه آشکار است، مدیرانی که وظیفه پیشبینی بحرانها و ارائه راهکار دارند، خود بهعنوان عامل ایجاد بحران عمل کردهاند. به جای آیندهنگری، آنها با نادیده گرفتن هشدارهای علمی و پژوهشی، باعث تشدید مشکلات شدهاند. جامعه بارها خواستههای خود را مطرح کرده، اما با بیتوجهی و حتی خشونت مواجه شده است.
مشکل تفکیک کنتور آب
یکی از انتقادات رایج، عدم تفکیک کنتور آب ساختمانها است. در حالی که جامعه بهطور مداوم به صرفهجویی دعوت میشود، این درخواست ساده از سوی مدیران با دلایل مختلف رد شده است. این تضاد، جامعه را نسبت به صداقت گفتمان صرفهجویی بدبین کرده است.
هماکنون طبیعتی که در حال مرگ تدریجی است، ما را با پیامدهایی نظیر کمآبی، طوفانهای خاک و زمینلرزههای مخرب تهدید میکند. در این میان، جدال میان گفتمانها ادامه دارد و راهحلی شفاف و عملیاتی به چشم نمیخورد.