بیمدیریتی و هزینهای که کارگران میپردازند!
اقتصاد ایرانی: قطع ناگهانی برق در پتروشیمی آبادان، به دلیل بدهی سنگین این شرکت، تجهیزات حساس و مواد اشتعالزا را در معرض خطر انفجار قرار داده و فاجعهای صنعتی در یکی از قدیمیترین نمادهای صنعت پتروشیمی ایران را به یادها میآورد.

یکی از قدیمیترین نمادهای صنعت پتروشیمی ایران، حالا به شرکتی زیانده، نیمهتعطیل و گرفتار در بدهی و سوءمدیریت تبدیل شده است.
پتروشیمی آبادان، وابسته به مجموعه وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، دیگر نه تنها نشانی از افتخارات گذشته ندارد، بلکه امروز برای پرداخت قبض برق خود هم عاجز است.
تلاش برای احیای تولید در تابستان؛ برق قطع میشود
در حالی که تابستان امسال این مجتمع بعد از ماهها خاموشی تلاش کرد بار دیگر تولید DDB را آغاز کند، اداره برق آبادان با ارسال نامهای فوری، تهدید به قطع برق کرد و تنها در عرض چند ساعت، جریان برق را قطع کرد؛ تصمیمی که اگر ژنراتور فرسوده مجتمع از کار میافتاد، میتوانست منجر به فاجعهای انسانی شود.
بر اساس گزارشهای رسمی، در انبارهای پتروشیمی آبادان حجم بالایی از مواد شیمیایی و اشتعالزا نگهداری میشود. قطع ناگهانی برق، باعث افزایش دمای سردخانههای حاوی کاتالیست شده و خطر انفجار را به شدت افزایش داده بود. در صورت رخ دادن فاجعه چه کسی پاسخگو بود؟
توقف تولید و بحران سهامداران
پتروشیمی آبادان در شرایطی در آستانه تعطیلی قرار گرفته که ظرفیت اسمی تولیدش سال گذشته به زحمت به ۱۲ درصد رسیده و ارزش سهامش ۳۴ درصد کاهش یافته است. آخرین آمارهای منتشرشده نیز نشان میدهد که تولید در بهار امسال نسبت به مدت مشابه سال گذشته ۸۰ درصد و فروش حدود ۹۰ درصد افت داشته است. به زبان ساده، این مجتمع عملا در یک سال گذشته تعطیل بوده.
ماجرا زمانی عجیبتر میشود که بدانیم این شرکت، علیرغم اعلام ورشکستگی و معافیت از مالیات و هزینههای آب و برق، همچنان گرفتار سوء مدیریت است.
بلاتکلیفی واگذاری؛ سردرگمی کارکنان
با وجود توافق نهایی در دیماه سال گذشته برای انتقال مالکیت این شرکت به هلدینگ خلیج فارس، این واگذاری هنوز نهایی نشده و سهامداران و کارکنان همچنان در بلاتکلیفی به سر میبرند. قرار بود این انتقال، کام کارکنان پتروشیمی آبادان را شیرین کند؛ اما فعلا فقط طعم تلخ سردرگمی و ناامیدی به جا مانده است.
در مجمع عمومی پنجم مرداد، اعلام شد که بخشی از خطوط تولید بعد از ماهها توقف با موفقیت وارد مدار شدهاند، اما قطع ناگهانی برق، کل فرایند را از نو متوقف کرد.
افزایش نیروها و فشار مالی بر سازمان تامین اجتماعی
طبق اعلام وزیر تعاون، زمانی که این شرکت سودآور بود، تنها ۴۵۹ نیرو داشت، اما حالا بیش از ۱۳۰۰ پرسنل دارد که برای تامین حقوقشان، ماهانه ۶۷ میلیارد تومان از تامین اجتماعی بودجه دریافت میشود. حتی گفته میشود تاپیکو دیگر توان پرداخت این مبلغ را ندارد.
برخی گزارشها از سنگاندازی آشکار برخی چهرههای محلی نیز خبر میدهند. عدهای گویا نمیخواهند این واحد قدیمی به چرخه تولید بازگردد؛ موضوعی که در صورت تداوم، به تعطیلی کامل پتروشیمی آبادان منجر خواهد شد.
بحران صنعتی یا چالش امنیتی؟
در شرایطی که شعار سال بر تولید استوار شده، بحران در پتروشیمی آبادان تنها یک مشکل صنعتی نیست؛ این ماجرا به زودی میتواند به یک بحران انسانی و امنیتی بدل شود. وقت آن است که تصمیمگیران ملی، پیش از آنکه دیر شود، برای نجات این نماد صنعتی وارد عمل شوند.