شغل دوم و سوم؛ تنها راه نجات کارگران از فشار اقتصادی

اقتصاد ایرانی: تورم و کاهش قدرت خرید، کارگران ایرانی را به چندشغله شدن وادار کرده است؛ وضعیتی که با افزایش فشارهای جسمی و روانی، کیفیت زندگی را پایین آورده و بحران‌های اجتماعی را تشدید می‌کند.

شغل دوم و سوم؛ تنها راه نجات کارگران از فشار اقتصادی

افزایش فاصله میان میزان دستمزدها و هزینه‌های زندگی، به عنوان مهمترین عامل اصلی گرایش کارگران به داشتن مشاغل دوم یا سوم شناخته می‌شود. بر اساس آمارهای موجود، حداقل دستمزد کارگران تنها می‌تواند بخشی کوچک از هزینه‌های یک خانوار را پوشش دهد. عواملی مانند نبود امنیت شغلی، تأخیر در پرداخت حقوق و هزینه‌های زیاد مربوط به مسکن و درمان، باعث شده‌اند که کارگران برای تأمین نیازهای معیشتی به سراغ مشاغل دیگر بروند.

حمید حاجی‌اسماعیلی، یکی از فعالان حوزه کارگری، اظهار داشت: «در حدود ۶۰ درصد از کارگران به دلیل مشکلات اقتصادی، تورم روزافزون و افزایش قیمت‌ها ناچار به انجام مشاغل دوم یا حتی سوم شده‌اند.» وی اشاره می‌کند که کاهش مداوم قدرت خرید و ناتوانی سیاستمداران و مسئولان در تنظیم حقوق کارگران بر مبنای میزان تورم، باعث شده است که بسیاری از آنها به سمت فعالیت‌هایی مانند رانندگی در تاکسی‌های اینترنتی، دست‌فروشی یا حتی دلالی سوق پیدا کنند.

مشاغل کاذب؛ درآمدهای حداقلی و هزینه‌های فزاینده

گروه زیادی از کارگران به سوی مشاغل غیررسمی همچون دست‌فروشی، رانندگی در سامانه‌های آنلاین یا فعالیت‌های فصلی کشیده می‌شوند. این گونه شغل‌ها، اگر چه درآمد کمی دارند، اما به دلیل نداشتن بیمه، کمبود امنیت شغلی و فشار جسمی و روحی بالا، کیفیت زندگی افراد شاغل در این محیط‌ها را به شدت کاهش می‌دهند. ساعات طولانی کار، نداشتن وقت کافی برای استراحت و دوری مداوم از خانواده، از پیامدهای منفی این نوع فعالیت‌ها هستند که سلامت جسمی و روانی کارگران را با مشکلاتی مواجه می‌سازد.

چالش‌های اجتماعی؛ فرسودگی جسمی و روانی و اختلال در توازن بازار کار

روند چندشغله بودن علاوه بر کاهش کارایی نیروهای کار، پیامدهای اجتماعی عمیقی نیز به همراه دارد. کارگرانی که در چندین شغل مشغول هستند، به تدریج زمان کمتری برای زندگی خانوادگی و استراحت پیدا می‌کنند که منجر به فرسودگی جسمی و روحی می‌گردد. علاوه بر آن، رشد و گسترش مشاغل غیررسمی می‌تواند به تضعیف فرصت‌های شغلی رسمی و پایدار شده و نظم و تعادل بازار کار را مختل کند.

راه‌حل‌هایی برای کاهش چندشغله‌گی

صاحب‌نظران بر این باورند که برای مقابله با این معضل، باید حقوق و دستمزدها متناسب با نرخ تورم و هزینه‌های واقعی معیشت تعیین شوند. همچنین، ایجاد فرصت‌های شغلی پایدار و با سطح کیفی مناسب، ارائه خدمات بیمه‌ای و رفاهی مؤثر، و تخصیص یارانه‌ها و تسهیلات اقتصادی ارزان‌قیمت، می‌تواند بخشی از فشار اقتصادی بر قشر کارگر را کاهش دهد. علاوه بر این، برنامه‌های حمایتی برای بهبود سلامت جسمی و روانی می‌تواند اثرات منفی ناشی از چندشغله‌گی را به حداقل برساند.

نیاز به اصلاحات ساختاری و ایجاد چشم‌اندازی روشن

در نهایت، وضعیت چندشغله شدن کارگران نباید به یک رویه دائمی و اجتناب‌ناپذیر تبدیل شود. تنظیم نظام دستمزدی کارآمد، بهبود کیفیت شرایط شغلی و ایجاد امنیت شغلی و فرصت‌های پایدار، تنها راه خروج از این بحران است. این اصلاحات نه تنها به نفع خود کارگران، بلکه برای پیشرفت اقتصادی و اجتماعی کل جامعه نیز مؤثر خواهد بود.

وبگردی
    ارسال نظر