تاثیر فعال شدن ماشه در آینده فروش نفت ایران
اقتصاد ایرانی: با وجود تلاشها برای فعالسازی مکانیزم ماشه و بازگرداندن قطعنامههای شورای امنیت، تجربه تاریخی اقتصاد ایران نشان میدهد که تحریمها نتوانستهاند مانع کسب درآمدهای بیسابقه نفتی کشور شوند.

فعال شدن مکانیزم ماشه و بازگرداندن قطعنامههای تحریمی، موضوعی است که اروپا به شدت دنبال میکند. با این حال، تجربههای تاریخی اقتصاد ایران نشان میدهد این اقدام تأثیر مستقیم و جدی بر وضعیت اقتصادی و معیشتی کشور نخواهد داشت. بهعنوان نمونه، در سال ۲۰۱۰ میلادی، علیرغم وجود شش قطعنامه شورای امنیت علیه ایران، درآمد نفتی کشور به بیش از ۱۱۹ میلیارد دلار رسید؛ رقمی که پس از انقلاب اسلامی به بالاترین حد خود دست یافت.
این موضوع در حالی مطرح میشود که پس از اجرای توافق برجام، درآمدهای نفتی ایران کاهش قابل توجهی داشت. طبق آمار رسمی، در بازه زمانی سالهای ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۶، یعنی دوران اجرای برجام، متوسط درآمد نفتی کشور سالانه حدود ۴۹ میلیارد دلار بود. این میزان نه تنها به نصف درآمد سالهای پیش از برجام کاهش یافت، بلکه حتی در شرایط شدیدترین فشارهای بینالمللی، میزان درآمد ایران بسیار بهتر از این دوران بود.
درآمد نفتی ایران در شرایط تحریم نسبت به دوران برجام
مطالعات و گزارشهای بینالمللی تأیید میکنند که حتی زمانیکه صادرات نفت ایران به حدود ۱.۲ میلیون بشکه در روز کاهش یافته بود، درآمدهای نفتی کشور کماکان حدود ۴۰ میلیارد دلار از درآمد سالهای ۱۳۸۹ و ۱۳۹۰ کمتر بوده است. این بررسیها به وضوح نشان میدهد که تحریمهای سازمان ملل در مقایسه با تحریمهای یکجانبه آمریکا، تأثیر اقتصادی محدودتری داشتهاند.
مقایسه درآمد دولتها در دوران تحریم و برجام
دادههای موجود بیانگر این موضوع هستند که میزان درآمد نفتی ایران در سالهای اجرای برجام تقریباً نصف درآمد دوران اوج صادرات نفت در دولت پیشین بوده است. به عبارت دیگر، دولت روحانی بهطور متوسط درآمدهای نفتی کمتری نسبت به دولت احمدینژاد داشته است. بنابراین میتوان گفت تحریمهای شورای امنیت اثرات اقتصادی کمتری نسبت به برخی تحریمهای دیگر بر ایران داشتهاند.
با توجه به این آمار، مشخص است اجرای مکانیزم ماشه بیشتر یک ابزار روانی و رسانهای علیه ایران محسوب میشود تا یک اقدام با تأثیر مستقیم اقتصادی. لذا آنچه در شرایط کنونی اهمیت دارد، مدیریت انتظارات عمومی و مقابله با تبلیغات روانی است که هدف آن تحت فشار قرار دادن جامعه ایرانی از لحاظ روانی و اقتصادی است.