زندگی قسطی؛ انتخابی هوشمندانه یا تصمیمی عجولانه؟
اقتصاد ایرانی: افزایش خریدهای قسطی بهدلیل مشکلات اقتصادی حالا به تمام جنبههای زندگی رسیده است؛ از خرید کالاهای ضروری تا دمپایی پلاستیکی! آیا زندگی قسطی راهحلی منطقی است یا معضلی تازه؟

مشکلات اقتصادی در سالهای اخیر سبب شده که افراد کمتری توانایی خرید نقدی کالاهای مختلف را داشته باشند و بسیاری به خرید قسطی روی آوردهاند. اما سوال اینجاست که چرا باید حتی برای اجناس غیرضروری قسط پرداخت کرد؟
خرید قسطی؛ از مواد غذایی تا لوازم خانگی
بر اساس اصول اقتصادی معمولی، کالاهای سرمایهای مانند خانه و خودرو یا اجناس بادوام و ضروری مانند لوازم خانگی به صورت قسطی خریداری میشوند. اما در شرایط کنونی، خرید قسطی از کالاهای کلان به اجناس کوچک و روزمره مانند گوشت و لوازمالتحریر نیز گسترش یافته است. زمستان سال ۱۴۰۳ آگهیهای فروش گوشت قرمز با چک کارمندی منتشر شد و با افزایش قیمت گوشت در تیر ماه ۱۴۰۴، فروش قسطی گوشت رونق بیشتری پیدا کرد. با افزایش قیمت گوشت به سطح بالایی، شهروندان برای تامین آن به روش قسطی رو آوردند.
در حوزه پزشکی نیز شاهد فروش قسطی خدمات درمانی بودهایم. پیشتر، روشهای درمانی طولانی دندانپزشکی یا جراحیهای بزرگ به صورت قسطی انجام میشد، اما با شرایط اقتصادی کنونی حتی درمانهای سادهتر نیز به صورت اقساط ارائه میشود. از نمونههای دیگر میتوان به تبلیغات فروش قسطی لوازمالتحریر در ماههای بازگشایی مدارس اشاره کرد؛ تبلیغاتی که نشاندهنده فشار شدید مالی بر خانوادهها است.
بازار شلوغ کالاهای غیرضروری
در کنار نیازهای روزمره و مایحتاج اصلی زندگی، کالاهای غیرضروری نیز وارد موج خرید اقساطی شدهاند. گوشیهای آیفون، به عنوان یکی از محصولات گرانقیمت، جایگاه ویژهای در این بازار دارند. مهرداد ناظری، جامعهشناس، درباره این فرآیند میگوید: «وضعیتی به وجود آمده که حتی در مناطقی محروم، اهالی به دنبال خرید آیفونهای ردهبالا هستند، هرچند که امکانات این گوشیها چندان مورد استفادهشان قرار نمیگیرد.»
این جامعهشناس توضیح میدهد که میل به خرید این کالاها ناشی از چهار عامل اصلی است: تمایل به همسانسازی، ایجاد احساس تعلق، احساس کاذب ارتقاء طبقه اجتماعی، و ایجاد تبعیض که ممکن است به خشونت ختم شود.
فروش قسطی و نقش دلالها
در شرایط بحرانهای اقتصادی، سودجویان اقتصادی نیز فرصت را غنیمت میشمرند تا از ناتوانی مالی مردم بهرهبرداری کنند. تبلیغاتی مانند «فروش قسطی بدون ضامن و پیشپرداخت» از سوی فروشگاههای معتبر و غیرمعتبر پخش و موجب افزایش تقاضا برای اجناس میشود. این زنجیره فروش معمولاً به بانکها متصل است و باعث میشود افراد وارد چرخه پیچیده بدهی و اقساط شوند که میتواند به مشکلات اقتصادی شدیدتری در نهایت منجر شود.
راهکارهای تنظیم بازار
سیاستگذاریهای صحیح اقتصادی میتوانند با ارائه رویکردهای حمایتی، فشار را از دوش خانوادههای متوسط بردارند. بر اساس نظر حمید حاج اسماعیلی، کارشناس اقتصادی، یکی از این راهبردها استفاده از کالابرگ برای تامین نیازهای اولیه شهروندان است. با این حال، این سیاست تنها در صورت حمایت کافی از سوی دولت و عرضه کالاها با قیمت ارزانتر میتواند مؤثر باشد.
آیا فروش قسطی ضامنی برای رفاه طبقه متوسط است؟
خرید اقساطی در اصل برای کمک به طبقه متوسط حقوقبگیر طراحی شده است. اما بسیاری از افراد فقیر جامعه که از هرگونه بنیه مالی کافی نیز بیبهره هستند، حتی توان ورود به این سیستم را هم ندارند. در مقابل، اقشار متوسط که درآمد ماهیانه مشخصی دارند، هرچند کم و هر ماه با کاهش سفارش مواجه میشود، از این روش بهره میبرند. اما آیا این راهکار واقعاً زندگیشان را آسان میکند؟ یا ممکن است آنها را در چرخش خطیر بدهی فرو برده و به مشکلات جدیتر اقتصادی منجر شود؟