تورم نفس مردم را گرفت / گرانی سفره ایرانی ها را کوچکتر کرد !
اقتصاد ایرانی: تورم افسارگسیخته و گرانی بیوقفه کالاهای اساسی، زندگی مردم را تحت فشار قرار داده و سفره خانوارها هر روز کوچکتر میشود. سوبسیدهای دولتی نیز به جای کمک به اقشار ضعیف، با نبود نظارت مؤثر، به دست ثروتمندان میرسد.

در خیابانهای پرهیاهو تهران و کوچههای حاشیهای شهر، مردم با نگرانی قیمتهای جدید را دنبال میکنند. با هر موج تورم، اقلام اساسی یکییکی از سبد خرید خانوارها حذف شده و جای خود را به گزینههای ارزانتر میدهند. اما این گزینهها نیز به سرعت افزایش قیمت را تجربه میکنند. وقتی گوشت از دسترس خارج میشود، خانوادهها به تخممرغ روی میآورند، اما تقاضای بالا قیمت تخممرغ را نیز بالا میبرد. این چرخه ادامه دارد: کالای ارزان امروز، فردا گران میشود و دوباره باید به دنبال جایگزین رفت.
چالش تولیدکنندگان؛ فشار هزینههای سنگین
تولیدکنندگان با مشکلات جدی مواجهند. افزایش هزینههای خوراک دام، انرژی و حملونقل، عرضه محصولات را محدود کرده است. این محدودیت همراه با تقاضای فزاینده موجب تداوم افزایش قیمتها میشود. حتی کالاهای ارزانتر نیز به سرعت گران میشوند و مردم ناچارند هر روز با سبد خریدی کموزنتر روبرو شوند.

زندگی تحت فشار تورم؛ واقعیتی تلخ
در ایران، تورم دیگر تنها یک واژه اقتصادی نیست؛ بلکه بخشی از زندگی روزانه مردم شده است. اثر آن را میتوان در کاهش توان خرید خانوادهها، نگرانی والدین و انتخابهای اجباری برای وعده غذایی مشاهده کرد. این فشار اقتصادی اکثریت جامعه را تحت فشار قرار داده و به یک مشکل اجتماعی جدی تبدیل کرده است.
حقوق ناکافی؛ شاغلان در حال فقر
سمیه گلپور، رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی کارگران، تأکید میکند که کاهش قدرت خرید مردم یک مشکل انکارناپذیر است. او میگوید حقوق ۱۲ تا ۱۵ میلیونی کارگران تنها نیمی از سبد معیشت ۲۵ میلیون تومانی را پوشش میدهد. مسعود پزشکیان نیز تصریح کرده که زندگی در تهران با درآمد کمتر از ۲۰ میلیون تومان امکانپذیر نیست؛ این وضعیت نشاندهنده شکاف عمیق بین درآمد ثابت و هزینههای بالای زندگی است.
افزایش قیمتها؛ محصول فقدان نظارت
گلپور انتقاد میکند که نظارت مؤثری وجود ندارد. او از افزایشهای غیرقابلکنترل قیمتها شکایت کرده و عدم شفافیت در قیمتگذاری اقلام اساسی مانند شیر، تخممرغ و گوشت را یکی از دلایل این بحران میداند. این وضعیت چرخه گرانی را تشدید کرده و مردم را در یک مسابقه بیپایان بین بودجه محدود و قیمتهای صعودی گرفتار کرده است.
شورای عالی کار؛ سکوت در برابر تورم
گلپور میگوید شورای عالی کار نتوانسته حقوقها را مطابق تورم بهروزرسانی کند. وعدهها برای افزایش حقوق متناسب با تورم اجرا نشده و این بیتوجهی ممکن است معیشت مردم را به مرز بحران بکشاند؛ جایی که حتی زبالهای برای حیوانات باقی نمیماند.

تثبیت قیمتها؛ راهکاری مؤثر
گلپور پیشنهاد میدهد که برای پنج کالای اساسی (گوشت، مرغ، برنج، نان و لبنیات) دولت قیمتهایی را تعیین و حداقل برای سه ماه ثابت نگه دارد. وی همچنین تأکید میکند که مردم باید بتوانند قیمتها را در فروشگاهها بررسی کرده و تخلفات را گزارش دهند تا ضمن حفظ عدالت اقتصادی، سوءاستفادهها کاهش یابد.
عدم هماهنگی وزارتخانهها؛ کجا سوبسیدها خرج میشود؟
گلپور انتقاد میکند که نبود هماهنگی بین وزارتخانهها باعث شده تا اقلام سوبسیددار به بازار آزاد و رستورانها راه پیدا کنند، در حالی که اقشار ضعیف از آنها بهرهای نمیبرند. او خواستار نظارت بهتر بر توزیع این منابع است تا اقلام به دست نیازمندان واقعی برسد.
توزیع ناعادلانه منابع؛ شکاف بزرگ طبقاتی
با اشاره به سیاستهای کلان اقتصادی، گلپور معتقد است که هدف اصلی این سیاستها، حفظ قدرت خرید ۹۹ درصد جامعه است. اما مدیریت نامناسب منابع و دهکبندیهای ناکارآمد باعث شده تا سوبسیدها بیشتر نصیب اقشار مرفه گردد. نمونههایی نظیر سهام عدالت کارایی مطلوبی در توزیع ثروت نداشتهاند.
قانونهای متعدد اما نظارت ضعیف
گلپور تأکید میکند که ایران با وجود داشتن قوانین فراوان، مشکل در اجرای صحیح آنها دارد. نبود نظارت دقیق و عدم مشارکت عمومی در نظارت بر اجرای قوانین، به بحران نابرابری اقتصادی دامن زده است.

هشدار درباره آینده؛ افزایش فشار اقتصادی
در صورتی که روند فعلی ادامه یابد، فشار اقتصادی بیشتری بر مردم وارد خواهد شد. گلپور بر لزوم برنامهریزی جامع، بازنگری در سیستمهای توزیع منابع و شفافیت در اقدامات دولت تأکید میکند.
نظارت مردمی؛ کلید عدالت اقتصادی
گلپور پیشنهاد میدهد که دولت با شفافسازی قیمت کالاهای اساسی و راهاندازی سامانهای برای گزارش تخلفات، مردم را در نظارت بازار مشارکت دهد. این اقدام میتواند به تقویت اعتماد عمومی منجر شده و عدالت اقتصادی را بهبود بخشد.