پزشکیان علیه گرانی بنزین؛ تصمیمی مهم برای اقتصاد
اقتصادایرانی: آقای رئیسجمهور و کابینه چهاردهم! مسئله اصلی نه قیمت بنزین بلکه بحران فرسودگی خودروهاست که با تأثیر مستقیم بر هزینههای دولت و جان شهروندان، نیازمند توجه فوری و اقدام جدی است.
روزنامه شرق در گزارشی به موضوعی مهم و تأثیرگذار پرداخته است و مخاطب اصلی آن رئیسجمهور و کابینه چهاردهم هستند. مسئله اصلی این گزارش نه صرفاً افزایش قیمت بنزین، بلکه معضل جدی و بحرانی فرسودگی ناوگان حملونقل کشور است.
تحقیقات نشان میدهند که اهمیت ساماندهی خودروهای فرسوده از منظر هزینه و بودجه برای دولت، ۱۰ برابر بیش از سایر مباحث مربوط به انرژی است. با این حال، به نظر میرسد این مسئله حیاتی مورد بیتوجهی قرار گرفته است. رفع این معضل نهتنها تأثیرات قابل توجهی بر بهینهسازی مصرف سوخت دارد، بلکه بر کاهش مشکلات مالی دولت نیز اثرگذار خواهد بود.
فرسودگی خودروها و تأثیر آن بر جان انسانها
متأسفانه، سیاستگذاران غالباً بر یارانههای سنگین انرژی بهویژه بنزین تمرکز کردهاند و کمتر به موضوع فرسودگی ناوگان حملونقل اشاره کردهاند. بر اساس آمارهای ارائهشده توسط سازمان گسترش نوسازی و مرکز پژوهشهای مجلس، در حال حاضر در کشور حدود ۴۲ میلیون وسیله نقلیه شامل خودرو و موتورسیکلت در حال تردد هستند که از این میان، ۲۲ میلیون آن فرسوده محسوب میشود. این شامل ۱۳ میلیون خودرو سواری و ۹ میلیون موتورسیکلت است.
بهطور متوسط، هر نفر در ایران روزانه ۰.۹۵ لیتر بنزین و ۰.۸۸ لیتر گازوئیل مصرف میکند. نکته قابل توجه این است که این ارقام تقریباً دو برابر میزان مصرف جهانی است و مهمترین دلیل آن، مصرف بالای سوخت وسایل نقلیه فرسوده است. این موضوع نهتنها سبب افزایش آلودگی هوا و خطرات جانی میشود، بلکه موجب هدررفت بودجه هنگفتی نیز هست.
بُعد اقتصادی مسئله: هزینههای سنگین سوخت و فرسودگی
بررسیها نشان میدهند که مصرف روزانه خودروهای فرسوده هزینههای هنگفتی را به کشور تحمیل میکند. به عنوان مثال، در یکی از محاسبات ارائهشده، ۲۷ درصد از کل بودجه سالانه کشور صرف همین موضوع میشود. در حالت بدبینانه، این رقم حتی به ۵۲ درصد از کل بودجه میرسد. برای مقایسه، بودجه سال جاری ایران ۵۳۰۰ همت بوده است و تنها در حالت ۲۷ درصدی، معادل ۱۴۵۰ همت فقط برای سوخت خودروهای فرسوده مصرف میشود.
این در حالی است که آزادسازی قیمت بنزین بعید به نظر میرسد تأثیر قابل توجهی داشته باشد؛ چراکه میزان درآمد برای دولت از این اقدام به ۲۰۰ تا ۳۰۰ همت محدود میماند. سؤال اصلی این است که چرا بهرغم تأثیرگذاری ۱۰ برابری حل معضل فرسودگی نسبت به افزایش قیمت بنزین، همچنان دولتها بر سیاست افزایش قیمت متمرکز هستند، بهویژه با خاطرات تلخی که از آبان ۹۸ در ذهن عموم باقی مانده است.
افزایش قیمت بنزین؛ راهحلی ناکارآمد
رئیسجمهور در ماههای اخیر بارها در بیانیهها و سخنرانیهای خود، از جمله ارائه لایحه بودجه ۱۴۰۴، به افزایش قیمت بنزین اشاره کرده است. او تأکید کرده که "هزینه تولید هر لیتر بنزین حدود ۸۰۰۰ تومان است، اما با یارانه دولتی، به قیمت بسیار کمتری فروخته میشود." همچنین، به مصرف بالای سوخت در کشور که به اعتقاد او به ناترازی بنزین و افزایش واردات سالانه منجر شده، اشاره کرده است. با این حال، منتقدان معتقدند که تمرکز بر افزایش قیمت بنزین، به جای پرداختن به ریشههای اصلی مشکل نظیر فرسودگی ناوگان حملونقل ، مسیر اشتباهی است.
چرا راهکار پزشکیان قابل قبول نیست؟
۱. از نظر بزرگی مسئله: پزشکیان ناترازی واردات بنزین را ۵ تا ۷ میلیون لیتر در روز مطرح میکند، اما هدررفت ناشی از خودروهای فرسوده به ۳۵ تا ۷۰ میلیون لیتر در روز میرسد؛ عددی که چندین برابر میزان واردات است.
۲. از نظر تأثیر انسانی: رئیسجمهور بر جبران کسری بودجه تمرکز دارد، اما تأثیرات جانی ناشی از آلودگی هوا که ۵۳ تا ۵۹ هزار مرگ سالانه در پی دارد، نادیده گرفته شده است.
۳. از نظر اقتصادی: افزایش قیمت بنزین شاید تنها ۱۰۰ تا ۲۰۰ همت صرفهجویی به همراه داشته باشد، اما نوسازی ناوگان حملونقل میتواند ۳۵۰ تا ۷۵۰ همت درآمد خالص ایجاد کند.

۴. از نظر اثرگذاری: تمرکز بر افزایش قیمت بنزین، بدون توجه به نرخ ارز و تأثیر آن بر تورم، اقدامی موقت و ناکارآمد است که طبقه متوسط و کمدرآمد را تحت فشار قرار میدهد.
نتیجهگیری: نیاز به رویکردی جدید
براساس محاسبات، نوسازی ناوگان حملونقل هزینهای معادل ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ همت طی ۵ سال دارد. این اقدام نهتنها مشکل ناترازی بنزین را حل میکند، بلکه جان هزاران نفر را نجات خواهد داد و موجب صرفهجویی چشمگیری در بودجه کشور میشود. حال، این سؤال مطرح است که آیا دولت چهاردهم جرئت اتخاذ راهکارهایی اساسی و عملی مانند اسقاط خودروهای فرسوده را خواهد داشت یا اینکه همچنان بر سیاستهای ناکارآمد افزایش قیمت سوخت تمرکز خواهد کرد؟
در نهایت، اگر این مسئله حیاتی همچنان نادیده گرفته شود، تنها چیزی که برای کشور باقی میماند، آلودگی بیشتر، هزینههای سنگینتر و جانهای از دسترفته بیشتری است. نادیده گرفتن مشکل فرسودگی، چیزی جز خودکشی اقتصادی و اجتماعی نیست.