تبلیغات

چرا سینمای ایران دیگر ملی نیست؟ | پشت پرده واقعیت‌های تلخ!

اقتصاد ایرانی : چرا سینمای ایران دیگر رنگ و بوی ملی ندارد؟ بررسی پشت پرده روز ملی سینما و واقعیت‌های تلخ هویت سینمای ایران، از انتخاب تاریخ نامرتبط تا دوری از مفاهیم ملی.

چرا سینمای ایران دیگر ملی نیست؟ | پشت پرده واقعیت‌های تلخ!
تبلیغات
اقتصادایرانی:

آغاز پرچالش سینما پس از انقلاب

پس از انقلاب سال ۵۷، سینمای ایران با موج ممنوع‌الکاری و حذف چهره‌های نامدار دوره قبل آغاز به کار کرد. همان آغاز، مسیر سینمای ایران از «ملی‌شدن» فاصله گرفت. مدیران و تصمیم‌گیران مشخص کردند چه کسانی حق فعالیت در سینما دارند، چه فیلم‌هایی باید تولید شود و چه مضامینی را نباید به تصویر کشید. این سینما دیگر از آنِ همه مردم نبود، بلکه تنها گوشه‌ای از جامعه هدف فعالیت‌های این سینما بود. ممنوع‌الکاری و اعمال محدودیت‌ها همچنان پابرجا است و حتی بسیاری از چهره‌های برجسته امروز نیز ممنوع‌التصویر هستند. همین سانسورهای گسترده و سیستم رانتی، باعث شده تا «ملی‌شدن» این هنر زیبا بسیار دور از دسترس باشد.

رانت و انحصار در تولیدات سینمایی

دهه ۶۰ شاهد پایه‌ریزی سیستم انحصار و رانت در سینمای ایران بود. نهادی دولتی تعیین می‌کردند کدام فیلمساز واجد شرایط ساخت فیلم است و تسهیلات ویژه‌ای دریافت کند. این فرآیند، ضمن ایجاد فرصت برای برخی افراد مستعد، خفقان و محدودیت برای بسیاری از استعدادهای تازه را به‌همراه داشت. حتی کارگردانانی که از این سیستم استفاده کردند، در بسیاری موارد نتوانستند بیش از حد مشخصی رشد کنند و خیلی زود رو به نزول رفتند. با مرور سرنوشت کارگردان‌های برجسته دهه ۶۰ تا ۸۰، می‌بینیم کمتر کسی توانسته در طولانی‌مدت، تولیدات مؤثری فراهم آورد. بدتر از همه آنکه پیشرفت در این سینما نیز همیشه گزینشی بوده و در بلندمدت حتی به زیان افرادی تمام شده که در آغاز کار از حمایت برخوردار بودند.

فرصت دادن به میانمایه‌ها

نگاهی به سینمای این سال‌ها نشان می‌دهد که افراد میانمایه جایگزین ستارگان بزرگ شده‌اند. سازندگان بسیاری از فیلم‌های متوسط با تبلیغات گسترده، خود را هم‌تراز با بزرگان تاریخ سینما معرفی کرده‌اند. رفتار توهین‌آمیز برخی از آن‌ها در مواجهه با نقدها، نشان از خودبزرگ‌بینی بیش از حد دارد. این موضوع نشانه‌ای از ناکارآمدی سیستم سینمایی در پرورش استعدادهای واقعی و حرفه‌ای است. حتی فیلمسازان واقعاً مستعد نیز در این وضعیت، نمی‌توانند جایگاهی شایسته برای خود پیدا کنند و این شرایط در بلندمدت به منافع سینمای ایران لطمه می‌زند.

فیلم‌ها برای کدام مخاطب ساخته می‌شوند؟

یکی از چالش‌های اصلی سینمای ایران این است که آیا واقعاً دغدغه‌های همه مردم را بازتاب می‌دهد؟ تحولات اخیر جامعه ایران نقشی در آثار سینمایی داشته است؟ خیابان‌ها و زندگی خصوصی مردم چگونه در این سینما به تصویر کشیده می‌شوند؟ پاسخ بسیاری از این پرسش‌ها منفی است. سینمای ایران فاصله زیادی با واقعیت جامعه دارد و تنها بخش کوچکی از جامعه را مخاطب قرار داده است. اکثر فیلم‌ها نمی‌توانند بازتاب‌دهنده موضوعات بحث‌برانگیز باشند و حضور فیلم‌های زیرزمینی گواه این نقص بزرگ در سینمای رسمی ایران است. این شکاف هر روز عمیق‌تر می‌شود و باعث می‌شود سینمای ملی ایران جایگاه واقعی خود را در بین مردم از دست بدهد.

روزی را برای گرامیداشت «روز ملی سینما» انتخاب کرده‌اند؛ ۲۱ شهریور. اما این تاریخ نه تنها هیچ ارتباط خاصی با رخدادهای مهم سینمای ایران ندارد، بلکه انتخاب مناسب‌تری مثل تاریخ اولین تجربه فیلمسازی ایرانیان یا زادروز چهره‌هایی چون اوانس اوگانیانس یا عبدالحسین سپنتا می‌توانست خیلی منطقی‌تر باشد. اما سؤال اصلی اینجا است: آیا سینما در ایران می‌تواند واقعاً عنوان «ملی» داشته باشد؟

تبلیغات
تبلیغات
تبلیغات
وبگردی
    تبلیغات
    ارسال نظر