فیلم خانه ارواح: چه چیزی باعث شد تماشاچیان ناامید شوند؟
اقتصاد ایرانی: فیلم «خانه ارواح» با تلاش برای ترکیب ژانر ترس و کمدی، به اثری کسلکننده و تکراری تبدیل شده که نه خندهای ایجاد میکند و نه تأثیری ماندگار بر ذهن مخاطب میگذارد.

با شنیدن نام این فیلم، انتظار میرود که مخاطب با داستانی ترسناک مواجه شود؛ اما «خانه ارواح» یک اثر کمدی است که تلاش دارد خنده را به مخاطب هدیه دهد، هرچند به نظر میرسد نتوانسته این هدف را به خوبی محقق کند.
روایتی در میان تاریخ؛ بازگشت به گذشتهها
داستان این فیلم در دو دوره تاریخی روایت میشود. ابتدا وقایع به دوران کودتای ۲۸ مرداد بازمیگردند، جایی که از تولد دو نوزاد عجیب و غریب در یک زایشگاه سخن به میان میآید. نوزادانی که به نظر میرسد سرنوشتشان به یکدیگر گره خورده است. در ادامه، ماجرای مردی مطرح میشود که یکی از یاران نزدیک دکتر مصدق بود و به دلیل ترس از پیامدهای کودتا، جانش را از دست داد.
سپس، داستان به زمان جنگ ایران و عراق منتقل میشود. در این بخش، شاهرخ و مرتضی بار دیگر ملاقات کرده و ناخواسته به هم میپیوندند، جایی که ماشین مأموران کمیته را دزدیده و به یک خانه متروکه پناه میبرند. این خانه، محل حضور یک روح است که همه چیز را دگرگون میکند.
چرا کمدیهای امروز از استانداردها فاصله گرفتهاند؟
در سالهای اخیر، سینمای کمدی به سمتی حرکت کرده که برای ساخت یک فیلم نیازی به فیلمنامه قوی و منسجم نمیبیند، بلکه با شوخیهای سطحی و ساده، سعی در پر کردن خلأها دارد. این در حالی است که کمدی باید با خندهای سازنده، نگاه تازهای به واقعیتهای اجتماعی فراهم کند. آثار کمدی گذشته، همچنان در ذهن مخاطبان ماندگار است، اما فیلمهای کمدی اخیر غالباً ضعیف بودهاند و گاه احساس پشیمانی از دیدن آنها ایجاد میشود.
ضعف در پردازش؛ نقطه ضعف بزرگ
«خانه ارواح» ایدهای با پتانسیل بالا بود، اما در نهایت به هدر رفت. شروعی جذاب داشت اما در ادامه به بنبست میرسد؛ داستانی که نه شوخیها و نه شخصیتهایش برای مخاطب جذاب هستند. به علاوه، استفاده از شخصیتهای فرعی فاقد گیرایی، بر خستگی مخاطب افزوده است. فیلم به جای نوآوری، تلاش کرده از عناصر نوستالژی دهه ۵۰ و ۶۰ شمسی استفاده کند، اما این تلاش به اثری تکراری و کسلکننده تبدیل شده است.
هدف این فیلم ترکیب ترس با خنده بوده است تا اثری متفاوت خلق کند؛ اما این تلاش موفق نبوده و مخاطب هیچ واکنش معنیداری به صحنههای ترسناک نشان نمیدهد. حتی حضور نازنین بیاتی با گریم متفاوت، کوچکترین تأثیری روی جذابیت اثر نداشته است.
پژمان جمشیدی؛ بازیگری در تکرار
یکی از ضعفهای دیگر فیلم، حضور پژمان جمشیدی در قالب تیپی تکراری است که به نظر میرسد در چرخهای بیپایان از نقشهای مشابه گرفتار شده است. مخاطبان زمانی از دیدن او لذت میبردند و نقشش برایشان جذاب بود، اما این رویه تکراری در سالهای اخیر باعث شده تا کمکم این جذابیت به حاشیه برود.
در پایان، «خانه ارواح» فیلمی است که نه میتواند مخاطب را بخنداند و نه جایگاه خاصی در ذهن او پیدا کند.