میلیاردها تومان هزینه برای سریالهای بیسرانجام! +جزئیات
اقتصاد ایرانی: افزایش چشمگیر توجه مخاطبان ایرانی به سریالهای پلتفرمها، بهویژه پس از شیوع کرونا، تغییرات اجتماعی و کاهش استقبال از سینما، باعث رشد صنعت سریالسازی شده و موجی از فیلمسازان برجسته را به تولید آثار نمایشی در این فضا جذب کرده است.

افزایش توجه به سریالهای پلتفرمها
پرداختن به موضوعات روز جامعه، استفاده از پوشش متفاوت و واقعی بازیگران و حضور چهرههای شناخته شده، از جمله دلایلی هستند که سبب شدند توجهها به سمت پلتفرمها سوق پیدا کند. در حالی که فروش فیلمهای سینمایی کاهش داشت، اما سریالهای پلتفرمی محبوبیت بیشتری پیدا کردند. این وضعیت منجر به افت جدی مخاطبان تلویزیون شد.
حاشیهها و چالشهای سریالسازی
با وجود رشد سریالسازی در ایران، این حوزه با حواشی متعددی نیز همراه شد. از جمله این چالشها، نظارت ساترا، توقیف برخی مجموعهها و پلتفرمها، افزایش بیرویه دستمزدها و مسائل دیگر بود که مشکلاتی برای سازندگان و مخاطبان به همراه داشت.
سریالهای نیمهتمام و بیسرانجام
یکی از موارد بسیار جنجالی اخیر، نیمهتمام رها شدن سریالها مانند «کنکل» و «جزر و مد» است. اگرچه ادامه پخش سریال دوم وعده داده شده، اما وضعیت سریال اول همچنان نامشخص باقی مانده است. این مسئله تنها به این دو سریال و یکی از پلتفرمها محدود نمیشود، بلکه نمونههای بسیاری از برنامهها و سریالها وجود دارند که از اواسط پخش نیمهکار رها شدهاند.
نمونههایی از سریالهای نیمهتمام
سریالهایی همچون «جنگل آسفالت» به کارگردانی پژمان تیمورتاش، «ازازیل» ساخته حسن فتحی، «آمستردام» به کارگردانی مسعود قراگزلو، «قبله عالم» به کارگردانی حامد محمدی، «مردم معمولی» به کارگردانی رامبد جوان، میدان سرخ به کارگردانی ابراهیم ابراهیمان، «آهوی من مارال» ساخته مهرداد غفارزاده، «جزیره» به کارگردانی سیروس مقدم، «هفت» ساخته کیارش اسدی زاده، «خیابان آزادی» به کارگردانی ابراهیم شیبانی، رئالیتی شوی «هتل عمارت» به کارگردانی سیامک انصاری، و «قصه عشق» به کارگردانی آرمان زرینکوب از جمله موارد نیمهتمام هستند. این مجموعهها عمدتاً با هزینههای سنگین ساخته شدند، اما سرنوشت آنها همچنان مبهم است.
تبعات رها کردن سریالها
این روند نه تنها اعتماد مخاطبان به سریالسازی را کاهش میدهد، بلکه به ساختار کلی این حوزه نیز ضربه میزند. دستمزدهای بالا برای بازیگران معروف، آشفتگی در چرخه مالی و عدم تعهد به مخاطبان، تنها بخشی از مشکلات این روند هستند.
سوالاتی درباره منابع مالی
این پرسش مطرح میشود که منابع مالی این سریالها از کجا تأمین میشود که نگرانی از بازگشت سرمایه وجود ندارد و بسیاری از آنها نیمهکاره رها شدهاند؟ آیا سازندگان این برنامهها و سریالها به مخاطب و حرفهایگری اهمیت میدهند؟
نقش نهادهای نظارتی
در این میان، ساترا که بر محتوای سریالها نظارت دارد و محدودیتهای بسیاری اعمال میکند، لازم است در مورد تعهد سازندگان به تکمیل پروژهها نیز پاسخگو باشد.