تبلیغات

سلام بر ناخدای سینمای ایران/ روایت حامد بهداد از ناصر تقوایی

اقتصاد ایرانی: حامد بهداد با متنی احساسی و تأثیرگذار، در سوگ ناصر تقوایی، اسطوره سینمای ایران، به مرور خاطرات و نقش ماندگار او در سینما و نسل‌های هنری پرداخت.

سلام بر ناخدای سینمای ایران/ روایت حامد بهداد از ناصر تقوایی
تبلیغات
اقتصادایرانی:

تفکر به مرگ ناصر تقوایی

لباس پوشیدم و با سیگاری روشن به سمت اتاق گریم حرکت کردم. فاصله بین دو اتاق نسبتاً زیاد بود. نمی‌دانم چرا در همین مسیر به مرگ ناصر تقوایی فکر کردم. گویی یک پرسش ناگهان به ذهنم آمد؛ این مرگ چگونه خواهد بود؟ حس کردم انگار روح از جسمش بیرون می‌آید.

به پله‌ها نزدیک می‌شدم که خودم را متوقف کردم و پرسیدم: اگر این بزرگان بروند، چه خواهد شد؟ ناگهان سرم را تکان دادم تا این فکر ناپدید شود.

سینمای داریوش مهرجویی

بعد از گریم، بین کار با تورج الوند نشستیم و درباره سینمای داریوش مهرجویی گفت‌وگو کردیم. من تاکید داشتم که مرگ او عادی نبود و بهتر است نامش را شهادت بگذاریم. مهرجویی پیامبر سینمای ایران بود و در این راه قربانی شد.

در گرمای صحبت بودیم که دستیار گفت: "بریم سر صحنه."

ناگهانی خبر رفتن ناصر تقوایی

امروز صبح، چشمانم را باز کردم و خبری شنیدم: ناصر تقوایی از میان ما رفته بود. تاریخ فوت او همان روز بود که مهرجویی درگذشت. نمی‌دانم چرا دیشب چنین فکری به ذهنم آمده بود. آیا ما همه به یکدیگر وصل هستیم؟ این حس را هنوز درک نکرده‌ام.

حال، تخیل می‌کنم زندگی همسرش بعد از تقوایی به چه شکلی خواهد بود. سال‌ها کنار او بودن و حالا بدون او زندگی کردن...

اثر ناصر تقوایی بر سینمای ایران

سینمای ایران بدون ناصر تقوایی چگونه خواهد بود؟ او، حتی با فیلم نساختن‌هایش، به ما پیام‌هایی می‌داد. سال‌هاست که تقوایی در حافظه تاریخی سینمای ایران جاودان شده، به دلیل اینکه در یک جامعه سانسورزده و دیکتاتور دست از کار کشید. با این اقدام، ما را از آثار بعدی خود محروم کرد.

اما شاید همین دست کشیدن از فیلمسازی، خود نوعی پیام باشد. ناصر تقوایی نشان داد که در برخی شرایط، عدم ساختن می‌تواند مبارزه‌ای عمیق‌تر از ساختن باشد. شاید برای حفظ آگاهی، حقیقت و هنر باید تصمیم گرفت عبور کردن را برگزید.

حضور همیشگی در تاریخ

اگر کار نکردن و حضور نداشتن مرگ معنوی است، آیا ناصر تقوایی سال‌هاست که کشته شده یا شاید خودکشی کرده است؟ اما واقعیت این است که او تا همین لحظه با تمام وجود در ذهن و تاریخ ما زندگی می‌کند.

اینجاست که بغض و اندوه فرا می‌رسد، چراکه سینمای ایران به دستان بزرگی چون او به نسل‌های بعدی سپرده شد و این میراث ارزشمند به ساحل هدایت شد.

سلام بر ناخدا ناصر تقوایی

مانند کشتی‌ای که از طوفان گذشته و به ساحل رسیده، اما ناخدایش دیگر میان ما نیست؛ ناصر تقوایی نیز چنین بود. همان‌طور که صدای شادی مسافران از نجات یافتن از طوفان طنین‌انداز می‌شود، اکنون با اندوه، سلامی بر ناخدای بزرگ، ناصر تقوایی، می‌فرستیم.

تبلیغات
تبلیغات
وبگردی
    تبلیغات
    ارسال نظر