سحر دولتشاهی و اعتراف تکاندهنده: «خواهرم برای همیشه از پیشم رفت»
اقتصادایرانی: سحر دولتشاهی، بازیگر مطرح سینما و تلویزیون ایران، با طی کردن مسیری پر از تلاش و تجربه، از دستیاری و بازیگری تئاتر تا دریافت سیمرغ بلورین و ایفای نقشهای ماندگار در سینما و تلویزیون، به یکی از چهرههای موفق و الهامبخش هنر ایران تبدیل شده است.
سحر دولتشاهی از بازیگرانی است که مسیر بازیگری را گام به گام طی کرده است. او با تحصیل در رشته ادبیات نمایشی فعالیت خود را آغاز کرد، در تئاتر بازیگری کرد، دستیاری کارگردانی و مترجمی انجام داد، و بعدها به مدیر گروه تبدیل شد. در فیلمهای کوتاه، نیمهبلند، بلند و مجموعههای تلویزیونی هنرنمایی کرد، و حتی موفق شد سیمرغ بلورین جشنواره را از آن خود کند. سحر به تدریج از نقشهای دوم به نقشهای اصلی رسید و در مسیر خود همواره آرامش را حفظ کرد. همانطور که خودش میگوید، هیچ مشکلی با کسی ندارد و همیشه در تلاش برای بهتر کردن خود به عنوان یک انسان بوده است.
آیا در زندگی اشتباههایی مرتکب شدهای؟
-اشتباهات زیادی داشتهام، اما به سبب اینکه اهل ریسکپذیری نیستم، همیشه محتاط عمل کردهام. گاهی به خاطر ترس از اشتباه، عمداً اشتباه کردهام، اما هیچگاه دست به کاری نزدهام که خودم نتوانم خودم را ببخشم.
به طور کلی از وضعیت خودتان رضایت دارید؟
-انتظاراتی از خودم داشتم که هنوز برآورده نشدهاند، اما این انتظارات فقط مربوط به خودم است. به کسی حسادت نمیکنم و مشکلی با اینکه برخی موفقیتها نصیب دیگران شده، ندارم. به نظرم بهترین اتفاقات زمانی رخ میدهند که خودم چندان برایشان تلاش نکرده باشم. به طور کلی، شخصیت فرد نقش مهمی در انتخابها و موفقیتها دارد.
چقدر برایتان مهم است که نقش اول یا دوم باشید؟
-به نظرم نقش مهمتر از ترتیب آن است. من سعی میکنم در انتخاب نقشها دقت کنم. در حرفه بازیگری ممکن است گاهی لازم باشد در یک سکانس تنها برای پاس دادن فرصت دیده شدن به دیگری حضور داشته باشی. برایم بیشتر اهمیت دارد که بدانم جایم کجاست و هر لحظه چقدر دیده شدن برایم کافی است.
به هنگام بازیگری چقدر خودتان را از بیرون نگاه میکنید؟
-قبلاً زیاد به خودم از بیرون نگاه میکردم که این عادت به نوعی به من آسیب زد. اما حالا تلاش میکنم وقتی شروع به کار میکنم، بیشتر در لحظه باشم و کمتر از دید بیرونی به خودم بنگرم. البته قبل از آغاز، همه چیز را تحلیل و بررسی میکنم.
چه چیزی حالتان را خوب میکند؟
-کار با کیفیت، چه تئاتر باشد چه سینما، بسیار حالم را خوب میکند. لذت در بازیگری لحظاتی است که به ندرت اتفاق میافتد، مثل لحظاتی که واقعاً مال تو هستند. این لحظات به قدری لذتبخش هستند که حاضرم سالها برای تجربه مجدد آنها تلاش کنم.
آن لحظه خاص را چگونه توصیف میکنید؟
-این لحظه زمانی است که همه چیز در هماهنگی کامل باشد. متن، کارگردانی و درک نقش همگی سر جای خود قرار دارند. به عنوان مثال، در تئاتری که با امیررضا کوهستانی اجرا کردیم، صحنهای وجود داشت که هرگز از ذهنم پاک نمیشود.
به بخشی از آن اجرا اشاره کنید.
-در آن نمایش، خواهر من مرده بود و من رو به تماشاگران گفتم: «من خواهرم رو دوست داشتم». این جمله را با تمام وجود بیان کردم و آن لحظه برایم یک تجربه ناب و بینظیر بود. وقتی همه عوامل درست دست به دست هم میدهند، احساس میکنم بازیگر بودن شغل من است و انتخاب دیگری نمیتوانم داشته باشم.
چه چیزی حالتان را خراب میکند؟
-پیچیدگی روابط انسانی و سوءتفاهمها حال مرا بد میکند. همیشه آرزو داشتم همه چیز سادهتر بود و انسانها بدون نیاز به توضیح زیاد، یکدیگر را بهتر درک میکردند. برایم سخت است که در بسیاری مواقع دیالوگهایی غیرضروری برقرار کنم یا خودم را توجیه کنم.