بررسی ایمنی در حوادث انفجار دوران پس از جنگ از دیدگاه جامعه‌شناسی

اقتصاد ایرانی: افزایش انفجارهای صنعتی و گاز پس از جنگ ۱۲ روزه، به دغدغه‌ای جدی برای جامعه تبدیل شده است؛ تحلیل‌ها نشان می‌دهند که تغییر در ادراک عمومی و بازنمایی رسانه‌ای این حوادث، نقش مهمی در تبدیل این بحران به مسئله‌ای اجتماعی داشته است.

بررسی ایمنی در حوادث انفجار دوران پس از جنگ از دیدگاه جامعه‌شناسی

با پایان یافتن جنگ ۱۲ روزه اخیر و آغاز دوره آتش‌بس، افزایش قابل توجهی در گزارش‌های مربوط به آتش‌سوزی‌های صنعتی و انفجارهای گاز مشاهده می‌شود. این اتفاقات که پیش از این نیز رخ می‌دادند، اکنون به دلیل شرایط خاص پس از جنگ به شکلی محسوس‌تر مورد توجه عمومی قرار گرفته‌اند.

نگاهی به نظریه‌های جامعه‌شناسی ترس

برای فهم بهتر این مسئله، نظریه‌های جامعه‌شناسانی همچون اولریش بک و فرانک فوردی قابل تأمل هستند. بک در نظریه "جامعه ریسک" به تحلیل حساسیت جوامع مدرن در مقابله با تهدیدهای نامرئی می‌پردازد. پس از جنگ، جامعه در یک حالت هشیاری افراطی قرار می‌گیرد و حوادثی که پیش‌تر عادی تلقی می‌شدند، اکنون به تهدیدهای برنامه‌ریزی‌شده تعبیر می‌شوند. فوردی نیز نقش رسانه‌ها و گفتمان سیاسی در تقویت این حساسیت را تحلیل می‌کند، جایی که مفهوم "دشمن نامرئی" مورد برجسته‌سازی قرار می‌گیرد.

نقش فرهنگ ایمنی در کنترل حوادث

از منظر فرهنگ ایمنی، نظریه‌های جیمز ریسون و چارلز پرو اهمیت زیادی دارند. این نظریه‌پردازان نشان می‌دهند که بیشتر حوادث صنعتی ناشی از نقص در طراحی سیستم‌های ایمنی هستند، نه خطاهای فردی. در ایران، فرسودگی زیرساخت‌های گاز و صنعتی که بسیاری از آن‌ها به دلیل تحریم‌ها و مدیریت ناکارآمد بروز کرده‌اند، عامل اصلی بسیاری از انفجارها محسوب می‌شود. با این حال، گزارش‌های رسمی معمولاً تمرکز خود را بر پیدا کردن مقصرهای فردی قرار می‌دهند.

رشد توطئه‌پنداری در جامعه

در شرایط پس از جنگ، نظریه توطئه‌پنداری نقش مهمی ایفا می‌کند. عواملی نظیر بی‌اعتمادی تاریخی به نهادهای رسمی، ابهام در اطلاعات موجود، و اضطراب جمعی ناشی از بحران‌ها زمینه مناسبی برای شکل‌گیری این نظریه فراهم کرده‌اند. در ایران، عدم شفافیت در گزارش‌های رسمی باعث تضعیف اعتماد عمومی شده و مردم به روایت‌های رسمی کمتر اطمینان می‌کنند.

رسانه‌ها و تغییر در نگرش عمومی

تصویری واضح از آمار و تحلیل‌های رسانه‌ای نشان می‌دهد که پس از جنگ، حوادثی نظیر آتش‌سوزی‌های صنعتی که پیش از این در صفحات حوادث روزنامه‌ها با تیترهای کوچک منتشر می‌شدند، اکنون با عباراتی نظیر "مشکوک" یا "خرابکاری" توجه بیشتری پیدا کرده‌اند. آمار شبکه‌های اجتماعی نیز این تغییر را تأیید می‌کند؛ هشتگ‌های مرتبط اکنون ده‌ها هزار بازنشر دارند.

مقایسه آمار حوادث

به گفته مدیرعامل سازمان آتش‌نشانی تهران، به‌طور میانگین، روزانه حدود ۳۵۰ حادثه و خدمات ایمنی در این شهر ثبت می‌شود که ۱۵۰ مورد آن مربوط به آتش‌سوزی است. در سال ۱۴۰۲، ۲۴ مورد انفجار گاز در تهران ثبت شده بود که میانگین آن دو حادثه در ماه است. اما این روند افزایشی در سال ۱۴۰۳ با ثبت ۳۴ مورد و در سال ۱۴۰۴ تا تیرماه، با ۷ حادثه ادامه پیدا کرده است.

نقش رسانه‌ها در تقویت گفتمان‌های هیجانی

رسانه‌ها در این میان نقشی دوگانه دارند. از یک طرف، شبکه‌های اجتماعی با محتواهای هیجان‌برانگیز، روایت‌های توطئه‌محور را تقویت می‌کنند. نمونه بارز آن، انتشار ویدئوهایی از حوادث اخیر با موسیقی دراماتیک است که بازدید بسیار بیشتری نسبت به تحلیل‌های کارشناسی دارند. از طرف دیگر، رسانه‌های رسمی نیز به دلیل بهره‌گیری از شرایط روانی جامعه، اخبار را به‌صورت گزینشی و هیجان‌زده منتشر می‌کنند.

ضرورت راه‌حل‌های کوتاه‌مدت و بلندمدت

برای کاهش اثرات این اتفاقات، اقدامات فوری و بلندمدت ضروری است. انتشار گزارش‌های شفاف و فوری کارشناسی پس از هر حادثه، راهی مؤثر جهت کاهش گمانه‌زنی‌ها است. در بلندمدت، ایجاد سامانه ملی رصد حوادث صنعتی با دسترسی عمومی به آمار و علل حوادث، می‌تواند اعتماد عمومی را بازگرداند. همچنین آموزش رسانه‌ها برای اجتناب از انتشار اخبار هیجان‌زده بدون مدارک معتبر، گام مهمی خواهد بود.

پیشگیری از گسترش بی‌ثباتی روانی

با توجه به اینکه دشمن به دنبال بهره‌برداری از شرایط موجود برای تشدید آشفتگی روانی است، ضروری است که مسئولین با تمرکز بر شفاف‌سازی و مدیریت صحیح حوادث، به ایجاد فضایی آرام و قابل‌اعتماد در جامعه کمک کنند.

وبگردی
    ارسال نظر