تأثیر اخبار منفی بر ذهن انسان: از احوال بد تا سلامت روان

علیرضا مهدیه، تحلیلگر صنعت و توسعه

تأثیر اخبار منفی بر ذهن انسان: از احوال بد تا سلامت روان

اقتصادایرانی: اخبار از دیرباز در زندگی انسان حضور داشته‌اند، اما با ظهور اینترنت و شبکه‌های اجتماعی به اوج رسیده‌اند؛ در این میان، گسترش بیش‌ازحد اخبار و اطلاعات نادرست به یکی از جدی‌ترین تهدیدات جوامع امروز تبدیل شده است.

یادداشت را بخوانید:

تفاوت را ابتدا می‌شود در نفوذ رسانه‌ها دید و اعتمادی که مردم به رسانه‌های اصلی و شبکه‌های گوناگون مجازی و اجتماعی دارند و حتی اعتقاد به نظر افرادی که این اخبار را در فضاهای رسانه‌ای خود منتشر می‌کنند.

فرضا بی‌اعتمادی به رسانه‌های اصلی و رسمی در ایالات‌متحده به شدت بالاست و آمریکایی‌ها رسانه‌های دیگر و شبکه‌های مجازی را جهت کسب اطلاعات و اخبار ترجیح می‌دهند. در کشورهای فرانسه، اسپانیا و انگلستان هم که هر سه اروپایی هستند شرایط خوب نیست و بی‌اعتمادی به رسانه‌های جریان اصلی کم نیست و مردم به رسانه‌های رسمی محل اقامت خود، اعتماد زیادی ندارند.

از این بی‌اعتمادی به رسانه‌های رسمی و در کشورهای توسعه‌یافته نمی‌شود به آسانی گذشت و اگر افزایش کسب اخبار از شبکه‌های اجتماعی را هم به آن بیافزاییم، ریسک‌ بزرگی تولید خواهد شد که چالش‌ بزرگ‌تری هم خواهد ساخت.

طی دهه گذشته میزان کسب خبر از شبکه‌های اجتماعی در مقایسه با خبرگزاری‌ها و روزنامه‌ها، رشد بالایی داشته و به آنها رسیده است و این اتفاق خارج از فرصت‌های حاصله، تهدیدهایی هم تولید خواهد کرد.

طبق گزارشات رسمی، از میان ریسک‌ها و چالش‌های بزرگ جهان طی دو سال آینده که شامل موارد محیط‌زیستی، ژئوپلیتیکی، اجتماعی، تکنولوژیکی و اقتصادی می‌شوند، اطلاعات نادرست اصلی‌ترین چالش در دو سال آینده دنیاست.

این نشان بارزی از آن دارد که یک خبر یا یک توئیت ساده چگونه می‌تواند برای یک جامعه چالش‌ساز باشد و با تحریک احساسات عمومی، ریسک‌های بزرگی را تحمیل کند. در دنیایی که اخبار هر روز و به مقدار زیادی مصرف  و توسط رسانه‌های مختلف و در حجم بیشتری تولید می‌شوند ، تامل و تفکر چندانی وجود ندارد و خبر همانند داستان و مقاله نیست که نیاز به تعمیق خاصی داشته باشد.

خبرها به سرعت تولید، مصرف و جذب می‌شوند و دفع آنها به راحتی صورت نخواهد گرفت و اخبار غلط می‌توانند سال‌ها در ذهن افراد و مردم بمانند و تاثیرات منفی بگذارند و مصرف بیش از حد اخبار یعنی تقویت توانایی ذهنی در تندخوانی ولی به قیمت تضعیف قدرت مطالعه و تمرکز عمیق در خواندنی‌ها و در نتیجه شکل‌گیری یک عادت و خستگی از خواندن چند صفحه از یک کتاب یا مقاله و تغییر در ساختار فیزیکی مغز.

از بعد روانی، اخبار باعث تقویت تعصب ذهنی و سوگیری تاییدی می‌شوند یعنی تلاش برای یافتن خبر و اطلاعاتی که اعتقادات ما را تایید  و اعتمادبه‌نفس کاذبی خلق کنند.

فوران اخبار مانع تمرکز ما نیز می‌شوند و حرکت اطلاعات از حافظه کوتاه‌مدت به بلندمدت را مختل می‌کنند و مصرف اخبار روزانه و هرچند درست هم بیشتر به اتلاف وقت منجر می‌شود و اعتیادآور است.

اخبار زیادی از حد برای سلامتی هم مضر است و آزادسازی دائم کورتیزول باعث تضعیف دستگاه ایمنی شده و مانع ترشح هورمون‌های رشد می‌شود و استرس مزمن، هضم غذا را دشوار می‌کند و مواردی چون ترس، خشونت و محدودیت دید را تشدید می‌کند.

و در کل بمباران اخباری که هر روز بر سرمان می‌ریزد، تاثیرات بیشتر منفی دارند تا مثبت و اگر این اطلاعات و آمارها، غلط و مغرضانه هم باشند که فاجعه‌بارتر شده و باعث تاثیرات منفی بیشتر و بزرگ‌تر هم خواهند شد. مزایایی هم می‌توان برای مصرف بهینه اخبار تصور کرد و بهینه‌سازی استفاده از اخبار روزانه می‌تواند بخشی از فرآیند کاری یک شخص فرضا تحلیلگر باشد و از سوی دیگر اخبار صحیح کمک می‌کند بدانیم دیدگاه‌ها و پیش‌بینی‌هایمان در گذشته تا چه حد درست بوده و به واقعیت پیوسته‌اند.

کسب اخبار واقع، برای افراد عادی هم سودمند هستند و این به شرطی است که کیفیت بالاتری در جذب آنها ایجاد و باعث اصلاح رویه‌های زندگی و مفیدتر شدن اطلاعات دریافتی شود وگرنه بیشتر اخبار معنای چندانی نخواهند داشت و صرفا کارکردهایی چون سرگرمی، تظاهر به دانش و پیدا کردن موضوعی برای صحبت و ارتباطات اجتماعی خواهند داشت.

ارزش و کیفیت مخاطب باعث افزایش ارزش و کیفیت خبر و اطلاع‌رسانی خواهد شد و اخبار بی‌ارزش و محتواهای ساختگی، برای مخاطبان خاص خودشان تولید می‌شوند. ارزش خبر به پشت و عقبه وقایع است و نه نگاه سطحی به آن و ارزش‌ها بین نوشته‌هایی هستند که در گزارش‌ها دیده نمی‌شوند و در کلیت مستتر هستند و داد و فریادهای ژورنالیستی که می‌خواهند جایی که دلشان می‌خواهد را نشان دهند، ارزش خاصی ندارند.

دیس و میس اینفورمیشن‌ها هم که به طور جدی فضاهای‌ رسانه‌ای جهان را در بر گرفته‌اند، ضد ارزش هستند و اینکه نمی‌توان یا سخت می‌توان تشخیص داد که کدام خبر درست یا کدام یک نادرست است، تهدید است و نه فرصت. اطلاعات نادرست از زمانی که یک موضوع دوسویه ایجاد شد وجود داشته‌اند و از عصر چاپ تا عصر هوش مصنوعی، شرایط بدتر هم شده است و امروز اخبار و اطلاعات سخیف و ساختگی زیادی را در همه جا مشاهده می‌کنیم.

امروزه اخبار غلط یک رویداد را می‌توان با هزینه کم در رسانه‌های اجتماعی توزیع کرد و هوش‌مصنوعی، هزینه‌های تولید را پایین‌تر هم آورده و به ابهامات دامن زده است. اصولا اخبار نادرست برای گمراه کردن تولید می‌شوند و منتشرکننده خارج از سوگیری‌های مرسوم هم می‌تواند خبری درست را نادرست جلوه دهد و اخباری نادرست را درست کرده و به دست مخاطب خود برساند. منتشرکننده می‌تواند یک صفحه و حساب مجازی باشد یا نشریه یا شبکه‌ای مشخص که هر دو و در صورت افزایش نفوذ و اعتماد رسانه‌ای، توانایی ایجاد جریان را دارند و می‌توانند دروغ‌هایی را تولید کنند که نیاز چندانی به راستی‌آزمایی نداشته باشند.

پیچیده‌تر اینکه هدف بسیاری از این نوع اخبارپراکنی‌ها، حمایت حزبی، سیاسی و ایدئولوژیک نیست و گاهی هدف صرفا آلوده کردن فضای عمومی یا ایجاد بی‌اعتمادی به رسانه‌ها، دولت‌ها و کشورهاست و همین پیچیدگی‌ها و بعضا غیرقابل‌ شناسایی کردن اطلاعات نادرست، دموکراسی و توسعه را هم تهدید خواهد کرد و برآوردها و داده‌های صنعت تا اقتصاد را به هم خواهد ریخت.

البته راه‌هایی برای به حداقل رساندن و مدیریت این چالش جهانی هم وجود دارد و فناوری و نوآوری در اینجا هم به کار می‌آید و هوش‌مصنوعی می‌تواند به ردیابی و شناسایی اخبار جعلی نیز کمک کند. مدل‌های هوش‌مصنوعی می‌توانند روایت‌هایی را که به نظر شبیه هستند، شناسایی کنند و منابع اولیه و اسناد آنها را بسنجند و می‌توانند با شناسایی صداهای جعلی یا با جست‌وجوهای پیشرفته، همانند نشانه‌هایی از ضربان قلب واقعی که با تغییرات ظریف در رنگ پوست پیشانی افراد آشکار می‌شود، ویدئوهای فیک را تشخیص دهند.

در هر صورت دیس‌اینفورمیشن‌ها بحران ساز هستند و به صورت عمد و با هدف فریب، گمراهی یا آسیب رساندن منتشر می‌شوند و باید تحت هر شرایطی جلوی آنها را گرفت و مسوولیت را بر عهده تولیدکننده و منتشرکننده گذاشته و به صورت قانونی با آنها برخورد کرد و در همین راه به سانسور مدرنی که محدود و مسدود کردن اطلاعات را کنار گذاشته ولی انسان را وادار به دریافت شبانه‌روزی اخباری بی‌ارزش، بی‌اهمیت و غیرواقعی می‌کند پایان داد و به علاوه انسان، چشم انسانیت را هم باز کرد.

وبگردی
    ارسال نظر