تصمیمهایی از سر شتابزدگی
نادر کریمیجونی

اقتصاد ایرانی: در همین چند هفتهای که از پایان جنگ ۱۲روزه میگذرد، مقامات کشورمان سه اقدام متفاوت در حوزههای اجتماعی و رسانه، اقتصادی و امنیتی- نظامی انجام دادهاند که اگرچه به طور رسمی گفته نمیشود که این اقدامها در ارتباط یا تحتتاثیر جنگ با رژیم صهیونیستی بوده اما شواهد بسیار آشکار و هدایتکنندهای وجو دارد که نشان میدهد، حتی اگر جنگ یادشده ایجادکننده و خلقکننده این اقدامها نباشد، باز هم تدوین، طراحی و اجرای این سه اقدام آن هم در مقطع زمانی کنونی، احتمالا تحتتاثیر یا پاسخ به ملاحظات جنگ ۱۲روزه ایران و رژیم صهیونیستی بوده است.
یادداشت را در ادامه بخوانید:
در حوزه اجتماعی و رسانه، دولت لایحه مقابله با انتشار اخبار دروغ در فضای مجازی را به مجلس برد که با واکنش تند و منفی اصحاب قلم و نواندیشان مواجه شد و سرانجام در پاسخ به نگرانیهای فزاینده ابراز شده، دولت لایحه مذکور را پس گرفت. تقریبا همه ناظران- اعم از کسانی که با لایحه مذکور موافق یا آنها که با آن مخالف بودند- معتقدند که انتشار اخبار دروغین در طول جنگ یادشده و تاثیر آن بر افکار عمومی، انجام و کارکرد عملیات روانی و راهبری فکر شهروندان از سوی فعالان شبکههای اجتماعی و موجسواری برخی رسانههای فارسیزبان خارج از کشور، مهمترین زمینه و ضرورت را برای تدوین و تصویب این لایحه از سوی هیات دولت جمهوری اسلامی ایران ایجاد کرده است. از این بابت نمیتوان انکار کرد در مورد این لایحه، تحولاتی که در جنگ ایران و رژیم صهیونیستی رخ داد، نقش خلقکننده و به وجود آورنده بازی کرده است.
در حوزه امنیت و امور نظامی، شورایعالی دفاع بعد از سالها دوباره پدید آمده و ذیل شورای عالی امنیت ملی تعریف شده است. این تعریف البته در قانوناساسی در نظر گرفته شده بود اما در تمام سالهای پس از جنگ، نیازی به پدید آمدن شورایعالی دفاع احساس نشده بود. پس از جنگ ۱۲روزه نه فقط ضرورت بازآفرینی این شورایعالی دوباره احساس شد بلکه بسیاری از نظامیان شاغل در شورای عالی امنیت ملی، به آن شورا گسیل داده شدند. البته عضویت نظامیان در شورایعالی دفاع، آنها را از حضور در شورایعالی امنیت ملی باز نمیدارد و به همین دلیل گمان میرود که با وجود تشکیل این زیرمجموعه، به ساختار شورای اصلی لطمهای وارد نشود. در اینباره هم گرچه به طور رسمی هیچکس تاسیس این شورایعالی را به جنگ ایران و رژیم صهیونیستی نسبت نداد اما کاملا واضح است که ضعفهای آشکار شده در جریان وقوع جنگ ۱۲روزه و عملیات آمریکایی چکش نیمهشب، مجموعه نظام جمهوری اسلامی ایران را به تاسیس مجدد این شورایعالی تشویق و ترغیب کرده است. موضعگیری خبرگزاریهای فارس و تسنیم درخصوص لزوم و مکانیسم تاسیس شورایعالی دفاع در زیرمجموعه شورایعالی امنیت ملی، قرینه کاملا مهم و قابل اتکایی است که ارتباط این تمهید صورت گرفته و اقدام را با جنگ ۱۲روزه نمایان میکند.
در بُعد اقتصادی، اخیراً کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی تصمیم به حذف چهار صفر از پول ملی گرفته است. این تصمیم در مرحله بعدی به دولت نیز ابلاغ شده و قرار است طی دو سال آینده هر ۱۰ هزار ریال به یک ریال تبدیل شود. پیشنهاد اجرای این اقدام در دولت حسن روحانی داده شد. در آن هنگام قرار بود زمینه و مقدمات این کار مهیا و در یک دوره ۴ ساله این صفرها از جلوی ارقام پول ملی حذف شود اما حالا و در حالی که به نسبت سالهای ۱۴۰۰ – ۱۳۹۲ تقریباً هیچ چیز بهتر نشده بلکه برخی وضعیتها نیز بدتر شده است، در یک اقدام تعجیلی و سریع نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفتهاند به سرعت و بدون تأمین و حصول زیرساختها، پیشنیازها و همنیازهای حذف صفر از ارقام پول ملی، چهار صفر را از جلوی اعداد این پول حذف کنند و هر ۱۰ هزار ریال را به یک ریال تقلیل دهند. گمان میرود که نمایندگان مجلس شورای اسلامی در این تصمیم به همان لایحه دولت حسن روحانی وفادار ماندهاند و چیزی را تغییر ندادهاند. در این صورت و اگر این مصوبه، لایحه دولت پیشین است، چرا مقدمات آن مهیا نشده است؟ آیا نمایندگان مجلس شورای اسلامی شرایط اقتصادی و اجتماعی کشور را به نسبت دوره ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ بهتر و رو به بهبود تشخیص دادهاند؟
جالب است که دولت مسعود پزشکیان که مدعی انجام کارهای هوشمندانه و کارشناسانه است، در قبال فرآیند بررسی و تصویب این مصوبه مجلس شورای اسلامی سکوت کرده و نوعی همراهی به خرج داده است. آیا دولت هم معتقد است که زمینه، پیشنیاز و همنیاز اجرای حذف صفرها از جلوی اعداد پول ملی فراهم شده و نیازی به صبر کردن نیست؟ در واقع هیچکس نمیتواند ادعا کند که اکنون به نسبت سال ۱۳۹۲ تا ۱۴۰۰ اقتصاد ایران در موقعیت بهتر و امیدبخشی قرار دارد. اتفاقاً نظر مشترک بسیاری از کارشناسان این است که وضعیت اقتصادی ایران، چه در دوران ریاستجمهوری ابراهیم رئیسی و چه در دولت مسعود پزشکیان، رو به افول بود و کیک اقتصاد ایران در تمام این سالها کوچکتر شده است. اکنون و بعد از وقوع جنگ ۱۲ روزه این اوضاع به مراتب بدتر و شرایط فعالیت اقتصادی پیچیدهتر و نابسامانیها، هراسها و نگرانیهای امنیتی در نزد شهروندان، مدیران و حتی تصمیمسازان و تصمیمگیران به موانع و چالشهای پیشین اضافه شده است. البته نگارنده از برخی فعالان اقتصادی شنیده که با گذشت زمان، هرچند لفاظیهای ترامپ و نتانیاهو ادامه پیدا کرده اما رفتهرفته اعتبار این لفاظیها کاهش یافته و به همین نسبت احساس میشود که رونق در حال بازگشت به اقتصاد ایران است.
در واقع نمایندگان مجلس شورای اسلامی و مقامات دولت تصمیم گرفتهاند با حذف صفر از ارقام پول ملی، قداری آرامش روانی را به جامعه ایرانی بازگردانند. اینکه مردم نان را به قیمت ۱۰ هزار تومان (صد هزار ریال) خریداری کنند با اینکه همین مردم همان نان را به قیمت یک تومان (۱۰ ریال) خریداری کنند تفاوت روانی زیادی دارد که قابل انکار نیست. حذف صفرها از پول ملی ایران اگرچه اصلاً و تحت هیچ شرایطی اقتصاددرمانی نیست، اما رواندرمانی خوبی است و میتواند برخی هیجانها را کاهش دهد. در عین حال، همین رواندرمانی میتواند مشکلات فعلی را به آینده انتقال دهد و برخی دردسرهای فعلی را تا آیندهای قابل پیشبینی به تعویق بیندازد. در این صورت مشکلات دولت پزشکیان که در اثر وقوع جنگ ۱۲ روزه بیشتر هم شده است، بهطور روانی – و نه واقعی – کاهش خواهد یافت.
حالا پرسش اصلی این است که این سه اقدام که در انفعال رویدادهای پس از جنگ تصمیمگیری و تدوین شد، یکی از آنها ناکام ماند و کنار گذاشته شد و از اساس برای گذران و نه درمان، طراحی شده، آیا میتواند مشکلات فعلی کشور را برطرف کند؟ کاملاً قابل انتظار است اقدامی که با اهداف راهبردی تدوین و طراحی نشده باشد، هرگز اثر راهبردی ندارد و نخواهد داشت. چنین انتظاری هم از این لوایح و تصمیمها وجود ندارد و هیچ یک از مدیران، تصمیمگیران و تصمیمسازان دستاندرکار تدوین و اجرای این تصمیم، هیچ رسانه یا تریبونی ادعا یا بیان نکردهاند که این تصمیم حتماً از مشکلات جاری یا راهبردی کشور خواهد کاست. علاوه بر این، تصمیمهای یادشده در زمانی اندک و بهطور تعجیلی و شتابزده گرفته شده است. از این بابت، گمان نمیرود که در مورد اتخاذ این تصمیمها، ابلاغ و تطبیق آن با شرایط موجود، مطالعات لازم و عمیق صورت گرفته باشد. کسانی که این تصمیم را اتخاذ کردهاند، همکاران رسانهای یا همراهان و موافقان ایشان هیچگاه اظهار نداشتهاند که در این باره مطالعه و پژوهش صورت گرفته و تصمیمها بر پایه آگاهی اتخاذ شده است. در مجموع نمیتوان انکار کرد که جنگ ۱۲ روزه و تبعات آن، برخی معادلات را در ایران به نحو ملموسی تغییر داده و به شتابزدگی در انجام برخی کارها دامن زده است. مشکل بزرگ آنجاست که در تمامی موارد، شتابزدگی، کاهش عقلانیت را در برخواهد داشت.