انتخاب بین سودمحوری و رشدمحوری

علیرضا خان‌محمدی

انتخاب بین سودمحوری و رشدمحوری

اقتصاد ایرانی: بازار سرمایه در نقطه عطفی حیاتی قرار دارد؛ آیا زمان عبور از سودمحوری کوتاه‌مدت به سوی رشد پایدار و ارزش‌سازی فرا رسیده است؟ در دوران تغییرات ژئوپلیتیک، فناوری و اقتصادی، بازنگری در سیاست‌های سرمایه‌گذاری، به‌ویژه در صنایع راهبردی، ضرورتی غیرقابل انکار است.

 مسئله کلیدی اینجاست: آیا باید بازار سرمایه همچنان بر سودمحوری متمرکز باشد یا اینکه زمان گذار به سمت رشدمحوری و ایجاد ارزش پایدار فرا رسیده است؟ توجه بیش از حد سرمایه‌گذاران به سود تقسیمی، رفتاری قابل درک، اما نه‌ لزوما مطلوب است. این رفتار ناشی از مواردی چون عدم شفافیت، ضعف حاکمیت شرکتی و ریسک‌های کلان اقتصادی است که سرمایه‌گذار را به دنبال سود کوتاه‌مدت سوق می‌دهد. آنچه در این میان نادیده گرفته می‌شود، نقش سود انباشته به‌عنوان سوخت توسعه در صنایع راهبردی مانند نفت، گاز، فولاد و فناوری است. تجربه بازارهای پیشرفته ثابت کرده که بازدهی واقعی نه در تقسیم سود، بلکه در افزایش ارزش ذاتی شرکت‌ها نهفته است.

اهمیت سرمایه‌گذاری دوباره

شرکت‌های بزرگ و موفق جهانی، در بازه‌های زمانی طولانی، سود نقدی را پرداخت نکرده‌اند. این شرکت‌ها با استفاده از سود برای سرمایه‌گذاری دوباره، نوآوری و تحقیق و توسعه توانسته‌اند ارزش‌های پایدار و قابل توجهی برای سهامداران خود ایجاد کنند. در مقابل، تأکید صرف بر سود تقسیمی، مشابه مصرف بذر کشاورزی برای رفع نیاز روزمره است؛ اقدامی که موجب نابودی فرصت‌های آینده خواهد شد. علاوه بر این، خروج سرمایه از شرکت‌ها نیاز به تأمین مالی از منابع دیگر، نظیر بانک‌ها و اوراق بهادار، را افزایش داده که با توجه به نرخ‌های بالا و محدودیت‌های موجود چالش‌های جدی برای صنایع ایجاد خواهد کرد. از سوی دیگر، خروج این منابع ممکن است برای سرمایه‌گذاری در بازارهای غیرمولد نظیر طلا، ارز و رمزارزها صرف شود که می‌تواند نوسانات گسترده‌ای در بازارهای مالی ایجاد نماید.

نقش دولت و نهادهای نظارتی

دولت و سازمان بورس به‌عنوان نهادهای سیاستگذار و ناظر باید نقش فعال‌تری در تغییر ذهنیت بازار ایفا کنند. تاکنون، این نهادها بیشتر در نقش تنظیم‌کننده ظاهر شده‌اند و برخی سیاست‌های آنها نه تنها کمکی به بازار نکرده، بلکه باعث افزایش بی‌اعتمادی شده است. تغییر نگرش سهامداران از سودمحوری به رشدمحوری نیازمند روایت‌سازی، شفافیت و آموزش‌های سرمایه‌گذاری است. سیاستگذاران باید بتوانند به سهامداران نشان دهند که سرمایه‌گذاری مجدد سود در طرح‌های توسعه‌ای می‌تواند منافع بلندمدتی برای خودشان فراهم کند. همچنین، ایجاد نهادهای تحلیلگر مستقل و رسانه‌های تخصصی قدرتمند می‌تواند نقش مهمی در تغییر رفتار بازار ایفا کند.

جدول پیشنهادات اصلاحی

مورد توضیحات
 
افزایش شفافیت بهبود دسترسی عمومی به اطلاعات مالی شرکت‌ها و ارتقاء حاکمیت شرکتی
تقویت نهادهای مالی حمایت از صندوق‌های سرمایه‌گذاری بلندمدت و تحلیلگران مستقل
آموزش عمومی ایجاد فرهنگ سرمایه‌گذاری بلندمدت از طریق رسانه‌ها و روایت‌های موفق
طراحی ابزارهای انگیزشی ارائه پاداش به سرمایه‌گذاران صبور و رفتارهای بلندمدت

از سودمحوری به رشد؛ تغییر ضروری

شرایط کنونی اقتصاد ایران نیازمند جسارت در تغییر است. اگرچه سهامداران با چالش‌هایی چون تحریم‌ها، تورم و دخالت‌های غیرشفاف مواجه هستند، اما برای آنکه بازار سرمایه نقشی واقعی در توسعه داشته باشد، باید از رویکردی که تنها بر مصرف سود تمرکز دارد، به رویکردی که سرمایه‌گذاری در آینده را هدف قرار می‌دهد، تغییر کند. این تغییر نیازمند اصلاحاتی در زمینه‌های شفافیت اطلاعاتی، تقویت نهادهای تخصصی، آموزش عمومی و طراحی ابزارهای انگیزشی برای رفتارهای بلندمدت است.

بازاری که تنها برای تقسیم سود طراحی شده، توانایی ایجاد آینده‌ای پایدار و توسعه‌محور را ندارد. سرمایه‌گذارانی که فقط به سودهای سالانه فکر می‌کنند، نمی‌توانند پایه‌ای برای رشد و توسعه صنایع باشند. از سوی دیگر، سیاستگذاران نیز باید از اولویت‌بندی‌های کوتاه‌مدت فاصله بگیرند. تنها زمانی که سرمایه‌گذاری بر آینده و رشدمحوری جایگزین سودمحوری شود، بازار سرمایه می‌تواند نقشی موثر در توسعه اقتصادی ایران ایفا کند. یادمان باشد که: «آینده با انتخاب‌های امروز ساخته می‌شود.»

وبگردی
    ارسال نظر