اعلان جنگ علیه حقیقت

اقتصاد ایرانی: دونالد ترامپ با ساخت واقعیتی موازی و حمله به نهادهای آماری، تلاش دارد خود را به‌عنوان پیشگوی خطاناپذیر و قهرمان بی‌بدیل معرفی کند. اقدام اخیر او در اخراج رئیس اداره آمار کار آمریکا، گامی خطرناک در جنگ با مفهوم حقیقت است.

روایت‌های ساختگی که همراه با جزئیات دقیق و نقل قول‌های خیالی ارائه می‌شوند، دیگر صرفا بی‌اهمیت تلقی نمی‌شوند، بلکه به عنوان ابزار استراتژیک برای بازنویسی تاریخ، تغییر ذهنیت رای‌دهندگان و تضعیف مفهوم «حقیقت» استفاده می‌شوند. اکنون این جنگ علیه واقعیت به سطح بالاتری از خطر ارتقاء یافته است؛ به ویژه با اخراج رئیس «اداره آمار کار» و متهم کردن این نهاد ۱۲۵ ساله به «کلاهبرداری» به دلیل ارائه داده‌های ناخوشایند در مورد اشتغال. اهمیت داده‌ها در تحلیل‌های اقتصادی

این اقدام به طور مستقیم بر نهادهای معتبر تأثیر می‌گذارد که زیربنای تصمیم‌گیری‌های اقتصادی و اعتماد عمومی را تشکیل می‌دهند. بازنگری‌های آماری نزولی که یک فرآیند کاملا استاندارد و فنی برای دقت بیشتر داده‌ها هستند، اکنون به عنوان «توطئه» تعبیر شده‌اند. این نوع حملات نشان‌دهنده تلاش‌هایی است که هدف آن تضعیف اعتماد عمومی به نهادهای آماری و کارشناسان مستقل است.

یک الگوی واحد و فراگیر

در تمامی این موارد، الگوی یکسانی مشاهده می‌شود: بی‌اعتبار کردن اطلاعات منابع مستقل و جایگزین کردن آن‌ها با یک روایت سیاسی مطلوب. وقتی داده‌های اقتصادی با شعار «بزرگ‌ترین اقتصاد تاریخ» همخوانی ندارند، مشکل از داده‌ها شناخته می‌شود و نه از سیاست‌ها.

پیامدهای جهانی حمله به نهادهای آماری

این نوع رویکرد، فراتر از تضعیف اعتبار یک نهاد، تأثیرات مخربی بر کل زیرساخت اعتماد به داده‌های دولتی که به عنوان «استاندارد طلایی» جهانی شناخته می‌شوند، دارد. این داده‌ها برای تصمیم‌گیری‌های مهم فدرال رزرو، شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران ضروری هستند. ارسال پیام ارعاب‌آمیز به کارمندان دولت نشان‌دهنده این است که اطلاعات دقیق تنها زمانی پذیرفته می‌شود که در خدمت اهداف سیاسی باشد.

موضوع اثر مستقیم پیامدهای بلندمدت اخراج از اداره آمار کار تضعیف اعتبار نهادهای آماری خطر نابودی زیرساخت اعتماد به داده‌های دولتی روند بازنگری داده‌ها تفسیری نادرست به عنوان «توطئه» افزایش شک و تردید عمومی نسبت به داده‌های واقعی

چالش‌های دموکراسی در برابر روایت‌های ساختگی

دموکراسی، که بر پایه اطلاعات دقیق و شفاف بنا شده، در برابر این نوع روایت‌های ساختگی با چالش‌های عمیقی مواجه می‌شود. تصمیم‌گیری‌های حیاتی به جای داده‌های عینی، بر اساس وفاداری به یک فرد و دیدگاه ساختگی او شکل می‌گیرد. مثل نمونه‌هایی که تاریخ در کشورهایی چون یونان و آرژانتین نشان داده است، دولتی که به خود دروغ می‌گوید سرانجام به بحران‌های عمیق‌تری گرفتار خواهد شد.

تحلیل نهایی: میراث جنگ علیه واقعیت

جنگ ترامپ با واقعیت‌ها نه تنها میراثی نامطلوب برای آمریکا برجای می‌گذارد، بلکه محتمل‌ترین پیامد آن به‌وجود آمدن بحران‌های اقتصادی و اجتماعی عمیق‌تر خواهد بود. تضعیف اعتماد عمومی به نهادها و داده‌ها، جامعه را با خطر تصمیم‌گیری‌های غیرشفاف و زیان‌بار مواجه می‌کند.