بازگشت به تنظیمات کارخانه؟

نیوشا طبیبی‌‏گیلانی/ روزنامه‌نگار

بازگشت به تنظیمات کارخانه؟

اقتصاد ایرانی:  آنها که براساس حس میهن‌دوستی‌شان در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، کنار ایران ایستادند و تردید نکردند، این‌روزها سخت تحت فشار هستند. منظور آن دسته از ایرانیان مهاجری است که از آغاز تجاوز اسرائیل به میهن، سر از پا نشناختند و بی‌هیچ حسابگری و آینده‌نگری برای دفاع از وطن به میدان آمدند.

یادداشت را در ادامه بخوانید:

آنها که براساس حس میهن‌دوستی‌شان در جنگ تحمیلی ۱۲ روزه، کنار ایران ایستادند و تردید نکردند، این‌روزها سخت تحت فشار هستند. منظور آن دسته از ایرانیان مهاجری است که از آغاز تجاوز اسرائیل به میهن، سر از پا نشناختند و بی‌هیچ حسابگری و آینده‌نگری برای دفاع از وطن به میدان آمدند. فحش و تهدید شنیدند، بی‌حرمتی‌ها دیدند، حتی طرفداران حمله نظامی دشمن به میهن، با بانک و شهرداری محل زندگی این افراد تماس گرفتند و وطن‌دوستان را متهم به تروریسم و جاسوسی کردند. از بانک‌ها خواستند که حساب‌های این افراد را مسدود کنند و از شهرداری، پلیس و مراجع دیگر خواستند که آنها را تحت‌تعقیب قرار دهند.

آنها که در سمت نادرست ایستادند، اساساً تلقی صحیحی هم از آنچه می‌گذرد و آنچه درباره میهن در حال وقوع بود، نداشتند. نمی‌توانستند درک کنند که موضوع اختلاف‌نظر، نارضایتی و حتی مخالفت بنیادین، موضوعی داخلی و خانوادگی است و دشمن خارجی به‌هیچ‌وجه حقی برای مداخله و کشتن ایرانیان در هر مقام و موقعیت نداشته و ندارند. از همان زمان هم در میان سیل ناسزا و فحشی که روانه میهن‌دوستان می‌کردند، از بازگشت به تنظیمات کارخانه سخن می‌گفتند.

اولین‌بار این اصطلاح از زبان آنها شنیده شد. پیش‌ازاین در زمان انتخابات ریاست‌جمهوری هم چنین چیزهایی می‌گفتند که: «دستگاه تبلیغاتی از شما استفاده ابزاری می‌کند و بلافاصله بعد از نیل به اهدافش، همه آن کسانی را که اندک تفاوتی در سبک و شیوه زندگی یا ظاهرشان دیده می‌شود، حذف و دوباره در دایره گسترده ناخودی‌ها قرار خواهند داد.»

روزهای جنگ هم همین‌حرف‌ها فراوان زده می‌شدند و امروز هم دوباره فراوان شنیده می‌شوند. تمام رسانه‌های معاند هم با همین خط تبلیغاتی مشغول‌به‌کار هستند. حتی رسانه‌هایی که پیش‌ازاین با تابلوی بی‌طرفی رسانه‌ای و حرفه‌ای‌گری کار می‌کردند، تعارف را کنار گذاشته‌اند و یکسره مشغول‌به‌کار ایجاد ناامیدی و ترس در دل مردم ایران هستند.

رسانه‌هایی مانند یورونیوز فارسی، دویچه‌وله و فرانس پرس، دست‌کمی از رسانه ضدایرانی اینترنشنال ندارند. البته که آنها چیز کوچکی را می‌گیرند و با ابزار رسانه از کاه، کوه می‌سازند و در سناریوی جنگ روانی علیه مردم و تمامیت‌ارضی ایران عمل می‌کنند. اما نکته قاب‌تأمل و البته تأسف، کندی و بی‌توجهی دستگاه‌های مرتبط به‌ویژه سازمان‌ها و نهادهای فرهنگی هستند که می‌توانند با سرمایه‌گذاری و سازمان‌دهی اجماع به‌دست‌آمده بر سر نام مقدس ایران و مبارزه با دشمنان میهن را در عرصه تبلیغات و فرهنگ ادامه دهند.

در مقابل فعالیت بی‌وقفه تمامی جبهه ضدایرانی، تقریباً هیچ دفاع درخور و شایسته‌ای تدارک نمی‌شود. از نیروهای میهن‌دوست ایرانی خارج از کشور که حاضر به کار داوطلبانه برای اعتلای نام ایران هستند، هیچ استفاده‌ای نشده و نمی‌شود. ایران که به‌راحتی می‌تواند با ابزار فرهنگی و تبلیغ مواضع حق‌طلبانه‌اش با زبانی جهانی و همه‌فهم، سخن بگوید و قلب‌های جهانیان را متمایل به خود کند، هیچ‌کاری صورت نمی‌دهد.

همین امروز چند فیلم ضد‌ایرانی و موهن بر پرده سینماهای اروپاست، صدها فاند به فیلمسازان معاند برای ساخت انواع و اقسام فیلم مستند و داستانی و محصولات دیگر فرهنگی پرداخت می‌شود. ما در عرصه دیپلماسی عمومی و برقراری ارتباط با ملت‌ها هم بسیار ضعیف ظاهر شده‌ایم.

نگذارید این فرصت‌ها از دست بروند، نگذارید دشمنان از شیوه کار و کندی ما سوءاستفاده کنند و شاد شوند، بهانه به دست معاندان ایران ندهیم. هزاران کار با ابزار پرقدرت فرهنگ ایران می‌‌شود انجام داد. می‌توانیم قلوب مردم عدالتخواه جهان را با پیام انسان‌دوستانه و عدالت‌طلبانه ایران به‌دست بیاوریم. می‌توانیم چهره مخدوشی را که رسانه‌های دشمن از میهن ما نشان می‌دهند، عوض کنیم. فقط ذره‌ای انعطاف در همکاری، مقدم دانستن منافع ملی بر طمع صدرنشینی و سودای ریاست لازم است. باید نگاه امنیتی را از روی میهن‌دوستان و مقولات فرهنگی برداشت و با دستی باز و اعتمادبه‌نفس به فعالان فرهنگی ایران‌دوست میدان داد تا رشته‌های رسانه‌های معاند را پنبه کنند. لطفاً به تنظیمات کارخانه بازنگردید!

وبگردی
    ارسال نظر