محور سیبرنیک «زنگزور»  تهدید یا فرصت؟

محمود خاقانی، کارشناس بین‌المللی انرژی

محور سیبرنیک «زنگزور»  تهدید یا فرصت؟

اقتصادایرانی: محور سیبرنیک «زنگزور»؛ فرصتی راهبردی یا تهدید ژئوپلیتیکی؟ رقابت‌ها و همکاری‌های منطقه‌ای پس از فروپاشی شوروی، نقش ایران در کمک‌های بشردوستانه و اهمیت خطوط انرژی قفقاز به عنوان نقاط حساس ژئوپلیتیکی، این منطقه را در مرکز توجه قرار داده است.

یادداشت را درادامه بخوانید:

کمک ایران به مردم جمهوری خودمختار نخجوان و ارمنستان در زمان جنگ قره‌باغ

ایران در کمال بی‌طرفی تلاش کرد جنگ قره‌باغ متوقف شود. در آن زمان که ارمنی‌ها برآذری‌ها برتری داشتند و آوارگان قره‌باغ و سایر مناطق درگیر جنگ به ایران پناه می‌آوردند، ایران کمک‌های بشردوستانه را در زمانی به مردم جمهوری آذربایجان و ارمنستان ارائه کرد که دول دیگر نظیر روسیه، آمریکا، انگلیس، اروپا و ترکیه فقط ناظر بودند و حتی برخی برای توسعه جنگ هم تلاش می‌کردند. در خاطرات مهندس عبدالعلی‌زاده آمده است که وقتی در آن زمان مرحوم ‌هاشمی‌رفسنجانی با وی تماس می‌گیرد و تصدی سمت استانداری را با ایشان مطرح می‌کند، حسب خواسته آقای عبدالعلی‌زاده مرحوم ‌هاشمی‌رفسنجانی به ایشان اختیارات کافی می‌دهد. در سال۱۳۷۱ مرحوم آقای حیدر علی‌اف، رییس مجلس عالی جمهوری خودمختار نخجوان (پدر آقای الهام علی‌اف رییس‌جمهور فعلی) به دعوت مرحوم هاشمی‌رفسنجانی به تهران آمد و بعد از دیدار با مسوولان نظام توافقنامه‌ای را مبنی بر اینکه جمهوری اسلامی ایران نیاز‌های جمهوری خودمختار نخجوان را تامین کند امضا کردند.

در سفر هیات نمایندگی جمهوری اسلامی ایران به جمهوری آذربایجان به ریاست وزیر وقت تعاون که آقای عبدالعلی‌زاده استاندار وقت در تبریز هم عضو هیات ایرانی بود، آنطور که از آقای عبدالعلی‌زاده در رسانه‌ها نقل شده است، مرحوم آقای حیدر علی‌اف به هیات نمایندگی ایران گفت: «اگر هدفتان خدمت کردن به مسلمانان است، در نخجوان هم ۳۰۰‌هزار شیعه هستند که آب و برق و گاز ندارند، به این افراد کمک کنید.» در پاسخ به این خواسته به دستور مرحوم ‌هاشمی‌رفسنجانی و همکاری مردم آذربایجان شرقی و مدیریت استاندار وقت در تبریز، به نخجوان برق، فرآورده‌های نفتی، مواد خوراکی، دارو و… صادر شد.

حسب خواسته مرحوم حیدر علی‌اف، ایران کمک‌های زیادی کرد تا مرحوم حیدر علی‌اف قدرت سیاسی در باکو را بعد از کنار رفتن آقای الچی بیگ و پناهندگی او به ترکیه به دست گرفت. برخی رسانه‌ها به نقل از مهندس عبدالعلی‌زاده نوشتند:یک‌بار مرحوم حیدرعلی‌اف نصف شب به مرحوم ‌هاشمی‌رفسنجانی زنگ زده و گفته بود، اگر تا صبح به ما نان نرسانید دیگر ما نخواهیم بود. همان شب مرحوم ‌هاشمی‌رفسنجانی با آقای عبدالعلی‌زاده تماس می‌گیرد و دستورات لازم را می‌دهد. آقای عبدالعلی‌زاده در خاطراتش نوشته است: صبح روز بعد تا قبل‌ازظهر، اولین محموله نان از ایران به باکو رسید و همان روز مرحوم حیدر علی‌اف زنگ زد و تشکر کرد. بعدها بین مرحوم حیدر علی‌اف و دولت وقت ایران توافق شد که آرد مورد نیاز جمهوری آذربایجان توسط ایران تامین شود و در دورانی که مردم نخجوان با مشکلات متعدد دست‌وپنجه نرم می‌کردند استانداری آذربایجان شرقی، بخشی از مایحتاج آنها را از تبریز و بخشی را هم از خارج تهیه و به مردم نخجوان می‌رساند.

یکی از افرادی که در آن زمان از جمهوری آذربایجان زیاد به ایران رفت و آمد می‌کرد، عافی‌الدین جلیل‌اف بود که تمام تلاشش را برای توسعه روابط جمهوری آذربایجان با ایران انجام می‌داد. متاسفانه دشمنان توسعه و تداوم توسعه روابط جمهوری آذربایجان با ایران او را ترور و شهید کردند.

مهندس عبدالعلی‌زاده در خاطراتش نقل می‌کند: در آن زمان هرچند برخی شرکت‌های خارجی با لابی‌گری برای بازسازی جمهوری آذربایجان ورود پیدا می‌کردند ولی برای نخجوان کسی داوطلب نبود. در آن زمان من یک بار در بازدید از نخجوان دیدم که تمام شیشه‌های یک بیمارستان شکسته و به من گفتند که شب گذشته در این بیمارستان که یک زایشگاه است یک مادر و نوزادش از سرما تلف شدند زیرا سیستم گرمایشی نخجوان مرکزی بود و موتورخانه مرکزی هم به دلیل اتمام سوخت خاموش شده بود. مهندس عبدالعلی‌زاده درخاطراتش نوشته: از روزی که این خبر را شنیدم تا روزی که از سمت استانداری آذربایجان شرقی کنار رفتم حتی یک روز سیستم گرمایشی مرکزی نخجوان خاموش و سرد نشد چراکه در این صورت کل نخجوان یخ می‌بست و ایران مرتبا به نخجوان سوخت لازم را تحویل می‌داد.

جنگ‌افروزان مردم ارمنستان را هم تنها گذاشتند

جنگ همیشه به نفع تولید‌کنندگان، فروشندگان، دلالان تسلیحات جنگی و امنیتی و نیز کاسبان جنگ است بنابراین مشکلی که درباره قره‌باغ می‌توانست با مذاکره و دیپلماسی برد-برد حل شود را درآن زمان روسیه، اروپا، آمریکا و سایرین ذی‌نفع با حمایت از جنگ به مشکلی تبدیل کردند که سال‌ها طول کشید و خسارات زیادی به دو طرف وارد شد تا متوجه شدند که جنگ راه‌حل مشکل آنها نیست. در همان زمان به دلیل همسایگی ایران با ارمنستان و مشکلاتی که مردم ارمنستان به دلیل هزینه‌ها و کمبود‌های ناشی از جنگ با آن دست‌به‌گریبان بودند، دولت وقت جمهوری اسلامی ایران به خواسته‌های کمک‌رسانی به ارمنستان هم پاسخ مثبت داد.

انرژی برای صلح

در نهایت با هزینه طرف ایرانی خط لوله صادرات گاز ایران به ارمنستان و صادرات گاز ایران به جمهوری خودمختار نخجوان احداث شد و به ازای آن از ارمنستان برق و از جمهوری آذربایجان گاز و برق وارد شد. جمهوری آذربایجان و ارمنستان از طریق ایران به خلیج‌فارس دسترسی پیدا کردند. در واقع جمهوری اسلامی ایران تحت عنوان «انرژی برای صلح» در دولت هشتم تلاش کرد که دو طرف با مذاکره مشکلات‌شان را حل کنند و صلح برقرار شود. طرح‌های گازرسانی به جمهوری خودمختار نخجوان و ارمنستان تقریبا هم‌زمان و به‌جای دلار آمریکا «ارز انرژی» برای معاوضه و مبادلات براساس بی‌تی‌یو تعریف شده بود. BTU – British Thermal Unit  که مانند ژول، کالری و… واحد انرژی است و برای اندازه‌گیری انرژی گرمایی (حرارتی) استفاده می‌شود. یک بی‌تی‌یو مقدار انرژی استفاده شده برای گرم کردن یک پوند آب (تقریبا معادل ۰٫۴۵لیتر) و افزایش یک درجه فارنهایتی (معادل ۵/‏۹درجه سانتیگراد -سلسیوس) دمای آن است. زمانی که تجهیزات گرمایشی مانند کوره و پمپ‌های حرارتی و سایر دستگاه‌های سرمایشی و گرمایشی با هم مقایسه می‌شوند، دو عدد برای BTU  روی آنها نوشته شده است. بی‌تی‌یو اولی انرژی ورودی به دستگاه در اثر سوختن سوخت (مانند گاز طبیعی) و بی‌تی‌یو دومی مقدار گرمای خروجی از دستگاه است). در واقع ایران مبتکر دلارزدایی تجارت انرژی بود. شاید به همین دلیل نفوذی‌ها ایفای نقش موثر کردند و در دولت نهم و دهم طرح‌های تعریف شده در دولت هفتم و هشتم مورد توجه قرار نگرفت و وزیر نفت وقت دولت دهم قرارداد‌های معاوضه  (Swap)  نفت‌خام (ازجمله نفت‌خام و میعانات گازی تولیدی در جمهوری آذربایجان) که در بندر نفتی نکا دریافت و در پالایشگاه تهران و تبریز فرآورش می‌شد و به ازای آنها در خلیج‌فارس نفت‌خام ایران تحویل داده می‌شد را به طور ناگهانی فسخ کرد که منجر به شکایت طرف‌های قرارداد از شرکت ملی نفت ایران و پرداخت جرائم سنگین از جیب ملت ایران شد. بورس بین‌المللی نفت ایران در جزیره کیش هم که به منظور توسعه بازار جنوب دریای کاسپین- خزر و اتصال آن به خلیج‌فارس و بازار‌های بین‌المللی انرژی در اواخر دولت هشتم آماده راه‌اندازی شد را دولت نهم و دهم تعطیل کردند و تا امروز وزارت نفت به فکر دوباره فعال کردن آن که نتیجه مطالعات انجام‌شده در صندوق‌های بازنشستگی، پس‌انداز و رفاه کارکنان صنعت نفت موجود بوده، نیافته است. در زمان راه‌اندازی بورس یادشده برخی رسانه‌های آمریکایی تحلیل کردند که در صورت موفقیت بورس بین‌المللی نفت ایران در جزیره کیش و تجارت نفت و گاز و فرآورده‌های نفتی با ریال ایران یا «ارزانرژی» یا… برای دلار آمریکا خطرناک است و این بورس از برنامه انرژی هسته‌ای ایران برای آمریکا خطرناک‌تر تعریف کردند.

مردم جمهوری آذربایجان و ارمنستان آنطور که از مهندس عبدالعلی‌زاده به برخی رسانه‌ها نقل کرده‌اند، کمک‌های ایران در زمان نیاز آنها را هرگز فراموش نخواهند کرد. ایشان در کتاب خاطرات خود نوشته است که زمان تحلیف مرحوم حیدر علی‌اف که ایشان هم برای شرکت در مراسم دعوت شده بود، مرحوم حیدر علی‌اف آقای مهندس عبدالعلی‌زاده را در کنار خود نشاند و به همه گفت این مرد برادر من است و از ایران آمده و استاندار آذربایجان‌شرقی است و من می‌گویم اگر اینها نبودند من امروز زنده نبودم و یخ زده بودم.

بعد از راه‌اندازی و افتتاح خط لوله صادرات گاز ایران به ارمنستان، مقامات وقت ارمنستان گفته بودند که ایران توانست یک «غیرممکن را ممکن کند.»

مقصر کیست؟

اینکه این روزها برخی نگران حضور دیگران در مرزهای مشترک ایران با جمهوری آذربایجان و ارمنستان هستند نباید فکر کنند که دیگران بهتر عمل کردند، قوی‌ترند، توانمند‌تر هستند و… بلکه باید به این واقعیت تلخ فکر کنند که از حدود سه دهه اخیر تاکنون آنطور که رژیم صهیونیستی مدعی است نفوذی‌ها در ایران موفق بودند و طوری عمل کردند و می‌کنند که ایران در روابط خارجی و سیاست‌های داخلی‌اش تضعیف شود. کاربلدان منزوی و ناکارآمد‌ها در سمت‌های کلیدی و تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری ایفای نقش می‌کنند. کسانی که به تریبون‌ها دسترسی دارند و هرچه آنها می‌گویند در رسانه‌های بین‌المللی بازتاب پیدا می‌کند باید مراقب باشند که این روزها به‌نظر می‌رسد تبلیغات وسیع برای نگران کردن ایران از توافق بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان با وساطت دولت دونالد ترامپ کار نفوذی‌های انگلیس(MI6)، موساد، سیا و… باشد، تا اینطور به مردم جمهوری آذربایجان و ارمنستان تفهیم شود که ایران موافق تداوم جنگ و دشمنی بین دو کشور همسایه‌اش است بنابراین باید با اینگونه تبلیغات به منظور ایران‌هراسی در منطقه و در سطح بین‌المللی مقابله شود.

توطئه‌ای سیاسی علیه ایران؟

جناب آقای دکتر علی‌اکبر ولایتی، وزیر اسبق امور خارجه (متخصص اطفال و فوق‌تخصص بیمارى‌هاى عفونى از دانشگاه جان‌ هاپکینز آمریکا- وزیر امور خارجه از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۶- ۱۶سال- مشاور امور بین‌الملل مقام معظم رهبری از سال۱۳۷۶ تاکنون) مطلبی درباره توافق اخیر بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان گفته‌اند که موجب تعجب است. به نظر می‌رسد به ایشان برخی مشاوره‌های منفی داده‌اند که چنین بگویند تا به فوریت رسانه‌های برون‌مرزی در اروپا و آمریکا و حتی روسیه و سایر کشورها به آن بازتاب بدهند. از ایشان بعید بوده و هست ولی چنین گفته‌اند: «علاوه بر ترکیه که عضو ناتو است، سایر کشورهای ناتو نیز می‌خواهند در این منطقه حاضر شوند و ناتو مانند یک مار افعی میان ایران و روسیه قرار گیرد اما ایران اجازه چنین کاری را نخواهد داد.» ایشان تاکید کرده‌اند که مگر قفقاز جنوبی یک منطقه بی‌صاحب است که ترامپ آن را اجاره کند؟ قفقاز یکی از حساس‌ترین نقاط جغرافیایی دنیاست و این گذرگاه نه به دالانی در مالکیت ترامپ بلکه به گورستانی برای مزدوران ترامپ تبدیل خواهد شد.» نکته مهم در بیان ایشان این است که تهران «چه با روسیه و چه بدون روسیه» علیه این محور اقدام خواهد کرد. برای استحضار ایشان و جلوگیری از ادامه بیان نظرهای مختلف بدون مطالعه و بررسی لازم، نگاهی به تاریخ گذرگاه محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگزور» توصیه می‌شود.

تاریخ محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگزور»

محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگزور» منطقه‌ای تاریخی و جغرافیایی در ارمنستان شرقی است و در دامنه‌های کوه‌های محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگزور» جای گرفته و امروزه عمدتا در استان سیونیک در جمهوری ارمنستان قرار دارد. در عهدنامه گلستان در سال۱۸۱۳ توسط حکومت قاجار به روسیه تزاری واگذار شد. در زمان اتحاد جماهیر شوروی سابق، مناطق گوریس، کاپان، مغری و سیسیان اتحاد جماهیر شوروی ارمنستان در محدوده زانگه‌زور قرار داشت که در سال۱۹۹۵ بخشی از استان سیونیک ارمنستان شدند. در دوران شوروی سابق مردم جمهوری آذربایجان و مردم جمهوری خودمختار نخجوان و مردم ارمنستان در همین مسیر و سایر مسیرها بین دو کشور رفت‌وآمد می‌کردند. ایران هم با احداث و اتصال خط راه‌آهن سراسری ایران به جلفا و خط لوله یکم صادرات گاز ایران در منطقه آستارا با شوروی سابق روابط تجاری و ترانزیتی داشت.

براساس روایتی در منطقه محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگزور» یک کلیسای قدیمی به نام صومعه تاتو ناقوسی بزرگ داشت. وقتی تیمور لنگ می‌خواست منطقه را تسخیر کند، به او گفتند که با این ناقوس مردم را با خبر می‌کند که برای عبادت به کلیسا یا اگر خبر مهمی باشد در کلیسا گردهم بیایند. تیمور لنگ برای اینکه مردم غافلگیر شوند مامورانی را فرستاد تا ناقوس را در اختیار بگیرند. وقتی در منطقه مستقر و هوا روشن و صبح شد، دستور داد که زنگ ناقوس را بنواختند تا مردم به میدان بیایند و بدانند که حاکم جدید کیست. مردم وقتی دیدند که مغولان حاکم شده‌اند، به هم گفتند زنگ زور زده شده است.

تلاش برای ماندن در قدرت

با تلاش انگلیسی‌ها و همراهی و همکاری آمریکا، ترکیه، اروپا، رژیم صهیونیستی و سایر متحدان آنها شرکت‌های بین‌المللی نفتی در جمهوری آذربایجان به رهبری شرکت انگلیسی بی‌پی فعال شدند و نقش مهمی درحمایت خانواده الهام علی‌اف برای حفظ قدرت و حکمرانی در جمهوری آذربایجان دارند. حتی وقتی که شرکت بین‌المللی عملیات آذربایجان، کنسرسیومی برای اجرای مفاد توافقنامه توسعه مشترک و تقسیم تولید میادین آذری، چراغ و بخش آب‌های عمیق میدان گونشلی در بخش آب‌های دریای کاسپین- خزر جمهوری آذربایجانی با شرکت دولتی جمهوری آذربایجان «سوکار» امضا شد، شرکت بی‌پی که در سال۱۳۷۳ ( ۱۹۹۴ میلادی) با مشارکت اولیه ۱۱ شرکت از شش کشور:BP, Amoco, Unocal, LUKoil, Statoil, Exxon, TPAO, Pennzoil, McDermott, Ramco, Delta Nimir از کشورهای انگلستان، آمریکا، روسیه، ترکیه و عربستان که شرکت بی‌پی بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاری را به عمل آورد و هنوز می‌آورد. عضویت ایران مسدود شد.

کنسرسیوم با عضویت ایران مخالفت کرد. شرکت بی‌پی اصرار داشت که نام کنسرسیوم تشکیل شده به زبان انگلیسی Azerbaijan International Operating Company  و مخفف آن AIOC بشود. چرا؟ درآن زمان یکی از مدیران شرکت بی‌پی که در مذاکرات فعال بود گفته بود که این نام یادآور نام شرکت نفت ایران و انگلیس Anglo-Iranian Oil Company-AIOC خواهد بود که شرکت بی‌پی می‌خواهد این نام زنده بماند. در واقع انگلیسی‌ها از سال‌ها پیش با متحدان‌شان در فکر توطئه‌ای بودند که بین ایران و جمهوری آذربایجان اختلاف و بحران ایجاد کنند که هنوز ادامه دارد. کمااینکه درجنگ ۱۲روزه که هدف براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران و تجزیه و تکه‌تکه کردن سرزمین ایران بود مطالبی را هم مطرح کردند. طبق برنامه‌ریزی‌های به عمل آمده قرار است که میزان تولید نفت‌خام در میدان آذری، چراغ و گونشلی ACG تا پایان سال‌جاری میلادی ۲۰۲۵ در سطح روزانه ۵۸هزار بشکه حفظ شود و با سرمایه‌گذاری‌های جدید افزایش یابد. رذژیم صهیونیستی یکی از مشتریان خرید نفت‌خام تولیدی جمهوری آذربایجان است که از طریق بندر جیهان ترکیه در شرق دریای مدیترانه آن را تحویل می‌گیرد.

عضویت ایران در کنسرسیوم میدان گازی شاه‌دنیز

میدان گازی شاه‌دنیز (Şahdəniz) بزرگ‌ترین میدان گاز طبیعی در آب‌های جنوبی و سواحل دریای کاسپین- خزر جمهوری آذربایجان است. این میدان تقریبا در ۷۰کیلومتری (۴۳ مایلی) جنوب‌شرقی باکو، در عمق ۶۰۰متری (۲۰۰۰فوتی) واقع شده است. این میدان تقریبا ۸۶۰کیلومتر مربع (۳۳۰مایل مربع) را پوشش می‌دهد و مخزن این میدان بیش از ۱۴۰کیلومترمربع وسعت دارد.

«توافقنامه اکتشاف، توسعه و تقسیم تولید» (مشارکت در تولید-PSA ) برای منطقه شاه‌دنیز بین شرکت دولتی نفت جمهوری آذربایجان (SOCAR) و برخی شرکت‌های نفتی کشورهای بین‌المللی در۱۴مردادماه۱۳۷۵ (۴ژوئن ۱۹۹۶میلادی) امضا شد. متعاقبا میزان اقتصادی گاز طبیعی و میعانات گازی میدان شاه‌دنیز در سال

۱۳۷۸( ۱۹۹۹میلادی) کشف شد. توافقنامه «بین دولتی» و توافقنامه «خرید و فروش» توسط نمایندگان جمهوری آذربایجان و ترکیه با مشارکت رییس‌جمهور وقت ترکیه،احمد نجدت سزر دهمین رییس‌جمهور ترکیه که بعد سلیمان دمیرل در سال۲۰۰۰ به ریاست‌جمهوری ترکیه انتخاب شد و رییس‌جمهور وقت جمهوری آذربایجان مرحوم حیدر علی‌اف در آنکارا در تاریخ ۲۲اسفندماه ۱۳۷۸ (۱۲مارس ۲۰۰۱) امضا شد. توافقنامه «بین دولتی» و توافقنامه‌های مربوطه برای انتقال و فروش گاز طبیعی توسط نمایندگان جمهوری آذربایجان و گرجستان با مشارکت رییس‌جمهور وقت گرجستان «شواردنادزه» و رییس‌جمهور وقت جمهوری آذربایجان مرحوم حیدر علی‌اف در تاریخ ۷ مهرماه ۱۳۸۰( ۲۹سپتامبر ۲۰۰۱) امضا شد. متعاقبا کار ساخت مرحله اول، ترمینال سنگچال، خط لوله انتقال گاز طبیعی شروع و طبق برنامه تکمیل شدند.

مشکلات عضویت ایران

برای عضویت صنعت نفت ایران برخی سهامداران کنسرسیوم شاه‌دنیز مقاومت می‌کردند. برای حل مشکل وزیر نفت وقت جمهوری اسلامی ایران شخصا به همراه کارشناسان صنعت نفت به باکو رفت. خوشبختانه مذاکرات برد-برد موفق بود و دولت وقت جمهوری آذربایجان از عضویت ایران در کنسرسیوم شاه‌دنیز حمایت کرد و ایران عضو شد.

میدان شاه‌دنیز توسط شرکت انگلیسی BP اداره می‌شود که ۹۹/‏۲۹درصد سهم دارد. سایر شرکا شامل شرکت روسیLUKoil (99/19درصد)، شرکت ترکیه‌ایTPAO (19درصد)، شرکت دولتی جمهوری آذربایجانSOCAR  (۳۵/۱۴درصد)، شرکت ملی نفت ایران NIOC  (۱۰درصد) و شرکت محور بالادستی جنوب Southern Gas Corridor Upstream   (۶۷/۶درصد) هستند.

شرکت ایتالیاییEni  در خردادماه۱۳۸۳ (ژوئن۲۰۰۴)، ۵درصد سهم خود را به شرکت روسی LUKOIL فروخت. واگذاری‌های بعدی شامل فروش ۱۰درصد از سهام توسط شرکت نروژی Statoil  قبل از FID (تصمیم نهایی سرمایه‌گذاری) در آذرماه ۱۳۹۲ ( دسامبر ۲۰۱۳) به شرکت انگلیسی BP و شرکت دولتی جمهوری آذربایجان SOCAR بود که به ترتیب ۳/‏۳ درصد و ۷/‏۶ درصد از سهام را به اشتراک گذاشتند. همچنین فروش ۱۰درصد سهم شرکت فرانسوی Total SA در اردیبهشت ماه ۱۳۹۳ (ماه مه۲۰۱۴) به شرکت ترکیه‌ایTPAO . در مهرماه ۱۳۹۳ ( اکتبر ۲۰۱۴) شرکت نروژی Statoil سهم ۵/‏۱۵درصد باقیمانده خود در این پروژه را با قیمت ۲۵/‏۲‌میلیارد دلار به شرکت مالزیاییPetronas  فروخت.

ذخایر میدان شاه‌دنیز بین ۵/‏۱ تا ۳‌میلیارد بشکه (۲۴۰ تا ۴۸۰‌میلیون مترمکعب) معادل نفت و ۵۰ تا ۱۰۰‌میلیارد مترمکعب گاز طبیعی تخمین زده می‌شود. میدان شاه‌دنیز در حال حاضر ۷۶ تا ۷۹‌میلیون مترمکعب گاز طبیعی در روز تولید می‌کند. میدان دربرگیرنده ۲۱چاه در حال تولید است و شرکت بی‌پی گفته که قصد دارد با سرمایه‌گذاری‌های جدید ظرفیت تولید گاز طبیعی در میدان‌ شاه‌دنیز افزایش یابد. این میدان به عنوان حلقه اتصال اصلی محور گاز جنوبی قفقاز در نظر گرفته می‌شود که هدف آن رساندن حجم اضافی و جایگزین گاز طبیعی روسیه به کشورهای عضو اتحادیه اروپاست. بخشی از گاز طبیعی صادراتی جمهوری آذربایجان توسط ترکیه به حکومت احمد الشرع در سوریه با قیمت ارزان برای پایداری دولت او فروخته می‌شود.

نکته قابل توجه این است که با وجود تحریم‌های شدید دولت‌های مختلف آمریکا به ویژه دولت ترامپ ۱۰‌درصد سهم ایران در کنسرسیوم شاه‌دنیز از تحریم‌ها مستثنا هستند. اینکه درآمد سهم ایران از فروش گاز این میدان چگونه هزینه می‌شود را وزارت نفت می‌تواند پاسخ دهد. البته بخش مهمی از درآمد‌ها به عنوان سهم ایران برای توسعه میدان شاه‌دنیز ممکن است تخصیص داده ‌شود.

حمایت‌ها برای دولت باکو

انگلیس، اروپا، رژیم صهیونیستی، آمریکا، ترکیه و در واقع تمامی دول شرکت‌هایی که در طرح‌های مختلف نفت و گاز جمهوری آذربایجان مشارکت دارند از نظر سیاسی و اقتصادی و نیز نظامی و امنیتی از دولت الهام علی‌اف حمایت می‌کنند. اگرچه در جمهوری آذربایجان سرعت اینترنت بالاست و میزان محدودیت‌ها در شبکه‌های اجتماعی بسیار کمتر از ایران است اما سازمان‌های امنیتی و جاسوسی دول غربی، ترکیه و ازجمله موساد رژیم صهیونیستی به شدت مراقب هستند که مخالفان دولت الهام علی‌اف نتوانند علیه او اقدام و عملی جدی به عمل آورند. هرگونه مخالفت با دولت الهام علی‌اف به شدت سرکوب می‌شود و فعالیت‌های دینی و مذهبی هم محدود و کنترل می‌شوند. برای کاهش مخالفت‌ها با دولت الهام علی‌اف و جلوگیری از توسعه این تفکر که ثروت ملی جمهوری آذربایجان را دارند چپاول می‌کنند، شرکت‌های بین‌المللی نفتی دولت الهام علی‌اف را مجبور کرده‌اند که از سهمی که از تولید و فروش نفت‌خام و گاز طبیعی به دست می‌آورد بخشی را برای رفاه اجتماعی هزینه کند بنابراین وقتی که آقای الهام علی‌اف در واشنگتن توافقنامه یا قرارداد‌هایی را امضا می‌کند نظیر قرارداد اخیری که بین شرکت دولتی نفت جمهوری آذربایجان «سوکار» و شرکت آمریکایی «اکسون‌موبیل» برای اکتشاف، توسعه، تولید و بهره‌برداری از منابع نفت و گاز و… امضا کرد، تبلیغات وسیع الهام علی‌اف را برنده جنگ و احداث گذرگاه محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگزور» معرفی می‌کند. آمریکا متعهد شده که سلاح‌های جنگی مدرن دراختیار دولت الهام علی‌اف قرار دهد و دربرابر هرگونه تهدید خارجی از دولت الهام علی‌اف حمایت کند.

دولت ارمنستان با بحران دست‌به‌گریبان است

روسیه در جنگ اخیر قره‌باغ که منجر به موفقیت دولت الهام علی‌اف با حمایت رژیم صهیونیستی، ترکیه و در واقع ناتو شد به عنوان مقصر اصلی شکست ارمنستان معرفی شده است روسیه برخلاف معاهده حمایت نظامی که با ارمنستان امضا کرده بود از دولت پاشینیان حمایت نکرد. در نتیجه نیکول پاشینیان که نظیر هر کسی که به قدرت سیاسی و دولتی و حکومتی دست پیدا می‌کند به هر قیمتی خواهان حفظ قدرت سیاسی است برای بقای خودش در حکومت دست به دامان اتحادیه اروپا، ترکیه، رژیم صهیونیستی و آمریکا شد. نیکول پاشینیان در حال حاضر با چالش‌ها و بحران‌های متعددی در داخل کشور مواجه است. کشیش‌ها او را مقصر آواره شدن مردم قره‌باغ و شکست در جنگ می‌دانند. نیکول پاشینیان رهبران دینی و مذهبی را دستگیر و به زندان انداخته و خواهان جدایی دین از سیاست شده است. در هر حال دولت فعلی ارمنستان با بحران‌ها شامل اختلافات داخلی، نارضایتی‌های اجتماعی و چالش‌های ژئوپلیتیکی که بر ثبات و عملکرد دولت تاثیر می‌گذارد دست‌به‌گریبان است.

نیکول پاشینیان تصمیم گرفت که به واشنگنتن برود و با جمهوری آذربایجان صلح کند و امتیاز دالان محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگزور» را به ترامپ هدیه کند تا بلکه ترامپ و اروپا او را برای حفظ قدرت در ارمنستان یاری کنند. نیکول پاشینیان امیدوار است که با سرمایه‌گذاری‌ها با حمایت غرب در ارمنستان مشکلات اقتصادی برطرف و مردم را از خودش راضی کند اما مشکل نیکول پاشینیان در مورد مسائل مهم ارمنستان این است که یک اجماع ملی در ارمنستان وجود ندارد و این امر تصمیم‌گیری و اجرای سیاست‌ها را با مشکل مواجه می‌کند. در نتیجه با وجود امضای توافقنامه در واشنگتن بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند که دولت ارمنستان در یک وضعیت بحرانی قرار دارد و آینده سیاسی این کشور نامشخص است.

بسیاری از صاحب‌نظران معتقدند که احداث دالان محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگزور» و حضور آمریکا در منطقه بیشتر باید چین و روسیه را نگران کند در حالی که هر دو عکس‌العمل جدی و خشنی در این‌باره نشان نداده‌اند. چرا؟ برخی دیگر می‌گویند باید صبر کرد و دید که توافق و قرارداد‌های امضا شده در واشنگتن کی و چگونه اجرایی می‌شوند. در سال۱۳۹۹ (۲۰۲۰میلادی) مسکو میزبان امضای موافقتنامه بین دولت جمهوری آذربایجان و ارمنستان درباره راه‌های ارتباطی بین دو کشور بود. طرفین توافق کردند که باید راه‌های مواصلاتی رفع انسداد شوند. البته این توافق منحصر به دالان محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگزور» نیست بلکه ارمنستان هم خواهان بازگشایی مسیر ارتباطی با ایران از طریق راه‌آهن نخجوان به جلفا و همچنین به عقیده برخی کارشناسان ارمنستان می‌تواند از شرق آستارا و پیله سوار با ایران مبادلات تجاری را توسعه دهد. در هر حال ارمنستان اگر اجازه ساخت دالان محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگزور» درخاک خود را بدهد، از ترکیه می‌خواهد که برای بهره‌مندی از دالان محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگزور» راه‌های مواصلاتی برای ارمنستان به دریای سیاه را هموار کند.

جمهوری آذربایجان برای دسترسی به نخجوان تاکنون مسیر ایران را انتخاب و در کنار استفاده از مسیر جاده‌ای برای احداث راه‌آهن آغ بند- کلاله- اردوباد در نخجوان برنامه سرمایه‌گذاری و حتی برای مراحل اجرایی کار مشارکت مهندسان ایرانی را هم مدنظر داشت.

دونالد ترامپ دالان «محور زنگزور» را بسازد چه می‌شود؟ برای ایران فرصت است یا تهدید؟

با فرض اینکه توافقنامه امضا شده در واشنگتن با موافقت روسیه، چین، ترکیه و سایرین موفق به جلب و جذب سرمایه‌گذاری و احداث دالان محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگه‌زور» بشوند، چه می‌شود؟ اگر نظارت استصوابی اجازه دهد و قانونگذاران و مدیران شایسته و کارآمد در حکمرانی کشور نظیر دولت مرحوم ‌هاشمی‌رفسنجانی و دولت هفتم و هشتم و مجالس اول تا هفتم حضور پیدا کنند، می‌توانند زمینه را فراهم آورند تا ارمنستان از مسیر نخجوان به جلفا و به خط‌آهن سراسری ایران وصل شود. از سوی دیگر از مسیر بیله‌سوار و آستارا نیز ارمنستان می‌تواند به ایران متصل شود و علاوه بر دریافت عوارض ترانزیتی، میزان تجارت ایران به ارمنستان نیز افزایش می‌یابد. کارشناسان آشنا به منطقه می‌گویند ایران از مسیر ارمنستان نیز می‌تواند به ترکیه و بندر طرابوزان- دریای سیاه متصل شود. ایران باید طرح‌های اقتصادی لازم را تعریف کند و با طرفین درگیر در احداث دالان محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگزور» به جای تهدید و رقابت، رفیق و شریک شود زیرا دالان محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگزور» در خاک ارمنستان است و دولت ارمنستان به راحتی و بدون موافقت مردم ارمنستان نمی‌تواند خاک ارمنستان را بفروشد یا واگذار کند. جمهوری آذربایجان نیز همواره سعی خواهد کرد که از مسیر ایران نظیر گذشته و حال امکان دسترسی به نخجوان را حفظ کند بنابراین، دالان محور مواصلاتی سیبرنیک «محور زنگزور» برای ایران می‌تواند فرصت باشد و نه تهدید.

وبگردی
    ارسال نظر