همسویی فیل و اژدها

امین نورافکن پژوهشگر ارشد اندیشکده حکمرانی شریف

همسویی فیل و اژدها
اقتصادایرانی:

اقتصاد ایرانی: اوت ۲۰۲۵ شاهد یکی از مهم‌ترین جابه‌جایی‌های ژئوپلیتیک و اقتصادی چند دهه اخیر بود: افزایش شکاف میان آمریکا و هند از یک‌سو و نزدیکی غیرمنتظره دهلی‌نو و پکن از سوی دیگر. این تحول به‌ویژه با توجه به سابقه رقابت‌ها و تنش‌های مرزی میان دو قدرت آسیایی شاید در نگاه نخست خلاف انتظار به نظر برسد؛ اما درواقع ادامه روندی است که دست کم از چند ماه‌ پیش شدت گرفته است.

ادامه یادداشت را بخوانید:

دلایل نزدیکی هند و چین

این نزدیکی بیش از هر چیز در چهار عامل اصلی ریشه دارد:

۱. سیاست‌های تعرفه‌ای تهاجمی آمریکا: هند ‌تنها کشوری نیست که با افزایش شدید تعرفه‌ها روبه‌رو شده است، بلکه دیگر متحدان قدیمی واشنگتن مانند مکزیک، کانادا، سوئیس، کره‌جنوبی، برزیل و ژاپن نیز از گزند سیاست‌های تجاری ترامپ در امان نمانده‌اند. در مقابل، چین توانسته با ارائه بسته‌های جذاب تجاری به این کشورها، آنها را به مدار خود نزدیک کند.

۲. تضعیف برتری تجاری آمریکا و افول هنجارهای بازار آزاد: حرکت سریع واشنگتن به سوی نئومرکانتیلیسم و حمایت‌گرایی، بسیاری از کشورها را دچار تردید کرده است. در همین حال، چین با برتری راهبردی در حوزه معدن، متالورژی و به‌ویژه مواد معدنی و آهن‌رباهای کمیاب توانسته است نفوذ ژئواکونومیک خود را گسترش دهد و کشورهای متضرر از سیاست‌های آمریکا را به همسنگ‌سازی (یا هِجینگ) راهبردی تشویق کند.

۳. پیش‌بینی‌ناپذیری سیاست‌های تجاری آمریکا: در تجارت جهانی، ثبات و قابلیت پیش‌بینی مهم‌ترین عامل جذب سرمایه و گسترش مبادلات است. نبود آن، حتی با وجود مشوق‌های اقتصادی، می‌تواند تجارت را به‌شدت کاهش دهد و دوره دوم ترامپ و رفتار سخت و بی‌ملاحظه او با کشورهایی که به‌طور سنتی در بلوک غرب طبقه‌بندی می‌شدند، انگیزه فعالیت اقتصادی را از شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران هندی گرفته است.

۴. خودمختاری راهبردی هند: دهلی‌نو اقدام آمریکا در تنبیه این کشور به‌دلیل خرید نفت از روسیه را دخالت مستقیم در حاکمیت ملی دانسته و آن را «تحقیرآمیز» و «غیرقابل اعتماد» توصیف کرده است. علاوه بر این، نزدیکی همزمان واشنگتن به پاکستان -از جمله تمجید از سیاست‌های ضدتروریستی اسلام‌آباد و میزبانی از عاصم منیر، فرمانده ارتش این کشور- بی‌اعتمادی هند به آمریکا را بیشتر کرده است. از نگاه دهلی‌نو، آمریکا می‌خواهد این کشور را میان مسکو و واشنگتن به انتخابی اجباری وادار کند؛ چیزی که با سنت دیرینه استقلال راهبردی هند در تضاد است.

دستاوردهای نزدیکی هند و چین

اقتصاد، نخستین و مهم‌ترین رانه نزدیکی دهلی‌نو و پکن بوده است. دو کشور اخیرا قراردادی ۵۰‌میلیارد دلاری در حوزه الکترونیک و داروسازی امضا کرده‌اند. چین نیز محدودیت‌های صادراتی بر کالاهای حیاتی برای هند، مانند کودهای شیمیایی، عناصر نادر خاکی و ماشین‌آلات حفاری تونل را برداشت که اقدامی حیاتی برای پروژه‌های زیرساختی و کشاورزی هند به شمار می‌رود.

همچنین، اختلاف تجاری ۱۰۰‌میلیارد دلاری میان دو کشور قرار است با سرمایه‌گذاری‌های تازه و دسترسی بیشتر هند به بازار چین جبران شود. بهبود ارتباطات شامل ازسرگیری پروازهای مستقیم، به‌روزرسانی توافق‌نامه‌های هوایی و تسهیل صدور ویزا برای گردشگران و تجار نیز در دستور کار است. هند امیدوار است با جذب فناوری و سرمایه چینی، زنجیره تامین خود را مقاوم‌تر کند و وابستگی‌اش به آمریکا را کاهش دهد. در مقابل، چین با وارد کردن هند به مدار اقتصادی خود، یکی از مهم‌ترین سدهای احتمالی در برابر «نظم تجاری جایگزین» آمریکا را تضعیف می‌کند.

اما پیامدها تنها به اقتصاد محدود نمی‌شوند، نزدیکی دو قدرت آسیایی می‌تواند معادلات ژئوپلیتیک را نیز دگرگون کند: 25سال سرمایه‌گذاری آمریکا برای نزدیک‌ کردن هند به خود اکنون با بحران اعتماد روبه‌رو شده است. این روند جایگاه «کواد» را تضعیف می‌کند و تشکیل ائتلاف ضدچین را برای واشنگتن دشوارتر می‌سازد. افزون بر آن، همگرایی هند با چین و روسیه احتمالا زمینه‌ساز بلوک‌های تجاری تازه‌ای خواهد شد که می‌توانند دلار را به چالش بکشند و «جنوب جهانی» را به مرکز ثقل جدید تجارت جهانی بدل سازند.

البته در تعیین ماهیت این تحولات به‌طور اعم و نوع رابطه هند و چین به‌طور اخص نباید بزرگ‌نمایی کنیم. هند و چین هر دو دریافته‌اند که تنش در روابط دوجانبه، هزینه‌های سنگینی برایشان دارد. چین متوجه شده که سیاست تهاجمی، هند را به آمریکا نزدیک کرده و هند نیز دریافته است که روابطش با واشنگتن بیش از آنچه تصور می‌کرد، پرهزینه است. با این حال، نباید این نزدیکی را یک اتحاد کامل یا چرخش دائمی دانست. آنچه میان هند و چین در جریان است، باید تحت عنوان «چرخش تاکتیکی» و «سازگاری عمل‌گرایانه» توصیف کرد، دست کم تا زمانی که روابط دو کشور به سایر حوزه‌های راهبردی گسترش نیافته و چین به نحوی جایگزین شراکت راهبردی هند در زمینه‌های امنیتی نشده است. اختلافات مرزی همچنان حل‌نشده باقی مانده و هند نیز به همکاری در کواد و با قدرت‌های اقیانوس آرام ادامه خواهد داد. در واقع، تجارت اگرچه رانه‌ای مهم در روابط است؛ اما تنها یکی از ابعاد همکاری هند و آمریکاست و کاهش آن لزوما به سایر حوزه‌ها سرایت نخواهد کرد.

بازچینش گروه‌بندی‌های منطقه‌ای

هنری کیسینجر جمله‌ای معروف دارد: «دشمن آمریکا بودن خطرناک است؛ اما دوست آمریکا بودن کشنده است.» هند در ماه‌های اخیر معنای این سخن را به‌خوبی درک کرده است. نزدیکی چین و هند احتمالا آغازگر تغییرات بنیادینی در زنجیره تامین جهانی و گروه‌بندی‌های منطقه‌ای و بین‌المللی است؛ تغییراتی که بر دو ستون استوارند: فروپاشی تدریجی اعتماد به آمریکا و ظهور نظمی چندقطبی که در آن قدرت‌های آسیایی از جایگاه تماشاگر به نقش‌آفرینان اصلی بدل می‌شوند. این تحول برای ایران نیز اهمیت دارد. از یک‌سو، کاهش وزن آمریکا در معادلات هند می‌تواند فضای بیشتری برای همکاری تهران و دهلی‌نو ایجاد کند. هند که در گذشته تحت فشار واشنگتن خرید نفت از ایران را متوقف کرده بود، اکنون شاید دوباره به همکاری‌های انرژی با تهران علاقه نشان دهد.

از سوی دیگر، همکاری عملی هند و چین می‌تواند بر پروژه‌هایی مانند بندر چابهار، راهگذر شمال-جنوب و طرح «کمربند و راه» تاثیر بگذارد. اگر تهران بتواند از این شرایط تازه بهره ببرد، شاید فرصت جذب سرمایه‌گذاری مشترک فراهم شود. همزمان، نزدیکی واشنگتن به ارتش پاکستان و تلاش برای استفاده از پایگاه‌های نزدیک ایران نیز متغیری است که اگر شدت گیرد، نزدیکی هند و چین می‌تواند برای تهران به‌مثابه وزنه تعادلی عمل کند.

وبگردی
    ارسال نظر