برجام و سکه بیرونق دلواپسان/ درباره توافق هستهای که ۲۰میلیارد دلار درآمد مستقیم برای ایران داشت
رضا رئیسی/ روزنامهنگار و تحلیلگر سیاسی

ادامه یادداشت را بخوانید:
جریان موسوم به «سوپر انقلابی» که از ابتدای دولت حسن روحانی، با گارد بسته به استقبال مذاکرات هستهای رفته و پس از انعقاد برجام، عنوان «دلواپسان» را از آن خود کرده و در مخالفت با توافق هستهای از هیچ کوششی در دوران پسابرجام دریغ نورزیدند، این روزها به بهانه تحرکات تازه تروئیکای اروپایی در راهاندازی فرآیند مکانیسم ماشه، فرصت را غنیمت شمرده و به تخریب و تخطئه دستاندرکاران برجام اهتمام دوچندان دارند و در این میان محمدجواد ظریف را بیش و پیش از دیگران هدف حملات خود قرار دادهاند.
واضح است، هدف آنان از این تحرکات ایذایی و پروپاگاندا و تبلیغات منفی و فضاسازی نه لزوماً شخص ظریف یا برجام است. آنان با این فضاسازی قصد آن دارند که زمینه و بستر برای پیشبرد دیپلماسی بهعنوان یکی از ابزارهای رفع تخاصم و تنش را در چشمانداز پیش رو، مسدود و بیاعتبار سازند و حملات آنان به شخص ظریف و الگوی مذاکراتی او و دستاورد دیپلماتیک وی و تیم همراهش از این حیث در دستور کار آنان قرار دارد.
در آخرین نمونه از این تحرکات، تندروهای داخلی و بخشی از مخالفان خارجنشین برجام به بهانه اجرایی شدن مکانیسم ماشه و شلیک تیر خلاص بر پیکره برجام، مسئولیت آن را متوجه ظریف و مذاکرهکنندگان ایرانی، عنوان کرده و از همین حیث خواستار راهاندازی کمپین تبلیغاتی با عنوان «بازپسگیری سکههای هدیهشده به مذاکرهکنندگان برجام» شدهاند.
این فرافکنی محض و سطحینگری ناموزون نسبت به برجام و دستاورد و منفعت آن برای مردم ایران درحالی است که انعقاد برجام، چنان عواید و دستاوردهایی در حوزه دریافتهای مالی برای ایران داشت که سخن گفتن از سکههای اعطایی بهعنوان هزینه برجام برای مردم ایران، مضحک و شوخی میماند.
فارغ از اینکه تا همین امروز که برجام پس از خروج آمریکا و کاهش تعهدات ایران در واکنش به نقض تعهد طرفین، چند سال اخیر را نصفه و نیمه و کشانکشان سپری کرده است، از قبل آن و لغو تحریمهای نفتی، میلیاردها دلار عایدی کشور از فروش محصولات نفتی بوده است و بهدور از لحاظ تاثیر و تبعات سیاسی و منافع ژئوپلیتیکی حاصله از برجام، فقط کافی است که عواید مستقیم مالی از برجام را مدنظر قرار داد و به بطلانگویی جماعت دلواپس و سوپرانقلابی نسبت به تقلیل جایگاه برجام و هنر دیپلماسی چهرههایی چون ظریف در دستاوردسازی برای مردم ایران، اشراف و آگاهی یافت.
در یک فقره، مبلغ یکمیلیارد و هفتصد میلیون دلار از داراییهای ایران در دوران برجام و با هنر دیپلماسی ظریف به صورت پالتی و در فرودگاه مهرآباد تحویل ایران شد، شاید منتقدان ظریف مدعی باشند که این پول ربطی به برجام و ظریف ندارد و در ازای آزادسازی چند فرد دوتابعیتی به ایران داده شد که در جواب باید گفت، سرنوشت آن ٧میلیارد دلار بلوکهشده در کرهجنوبی که همین وضعیت را داشت، چه شد؟ و چرا هنوز و بهرغم بارها ادعای آزادسازی این دارایی بلوکهشده، حتی یک سنت آن به دست ایران در دولت مرحوم رئیسی و پس از آن تا امروز نرسیده است؟
از طرف دیگر، از ابتدای ژانویه سال٢٠١۴ تا ژانویه سال٢٠١۶ به طور ماهیانه مبالغی شامل بر ٧٠٠ تا ٨۵٠میلیون دلار از داراییهای بلوکهشده ایران، نقدی و بر اساس توافقات بهعملآمده در برجام به حساب بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران واریز شده است که یک محاسبه سرانگشتی جمع مبلغ واریزی به حساب ایران در طی این دو سال را بیش از ٢٠میلیارد دلار نشان میدهد.
حال سوال از دلواپسان آن است که عایدی جریان ضدمذاکراتی برای ایران چه بوده و جز تحریم و صدور قطعنامه چه دستاوردی داشتهاند که اکنون به برجام میتازند و خواستار بازگشت سکههای اعطایی هدیهشده به مذاکرهکنندگان هستند؟
آیا ظریف و عراقچی و تختروانچی باید جوایز و هدایای خود را با این آورده ملموس و محسوس برای ایران بازپس دهند یا کسانی که بهواسطه کاسبی با زجر و فشار حاصل از تحریمها یکشبه ره صدساله رفتند و صفرهای حسابهای بانکی آنان و ادعاهایشان سر به فلک کشیده و ارقام چندمیلیارد دلاری را شامل میشود؟
البته که مردم فارغ از این صحنهآراییها، خود خادمان واقعی را میشناسند و ارجشان مینهند که آخرین نمود آن، در رای به مسعود پزشکیان بود که محمدجواد ظریف دوشادوش او حرکت کرد و کمپین انتخاباتیاش را رونق داد و از ضرورت آشتی با دنیا و بازگشت به مذاکرات گفت.