کنترل ریسک در تلاطمهای سیاسی
مهدی خانمحمدی/ تحلیلگر و مشاور سرمایهگذاری

اقتصاد ایرانی: بازار سرمایه در سراسر دنیا به منظور جمعآوری منابع جهت اهداف مختلفی اعم از تامین مالی دولتها و بنگاههای اقتصادی برای متقاضیان سرمایه و از سوی دیگر محلی جهت مدیریت بهینه سرمایه برای دارندگان آن جهت انتخاب بهترین گزینه سرمایهگذاری با در نظر گرفتن دو عامل ریسک و بازده شناخته میشود.
ادامه یادداشت را بخوانید:
بنابراین همین که رشد اقتصادی در بخشهای گوناگون صنعت و خدمات ایجاد میشود، سرمایهداران انگیزه مشارکت جهت عرضه سرمایه به متقاضیان آن که اکثرا شخصیتهای کارآفرین محسوب میشوند را در خود میبینند و این گونه است که بازار سرمایه محل تلاقی عرضهکنندگان و متقاضیان سرمایه شناخته میشود.
این مساله عمدتا از دو عامل مهم نشات میگیرد نخست همان رشد اقتصادی و چشمانداز رشد اقتصاد است و دیگری چشمانداز ریسکهای سیستماتیک حاکم بر اقتصاد، که از بد روزگار در شرایط فعلی بازار سرمایه ایران از هر دو جهت متاثر شده است و سرمایهداران علاقهای به مشارکت و حضور در بخش سهام و مولد آن ندارند و در این شرایط دیگر خبری از تامین مالی کارآفرینان یا همان عرضههای اولیه معاملات پر رونق در بازار ثانویه نخواهد بود.
در شرایط فعلی نقش سیاستگذار به عنوان تنظیمگر این حوزه ایجاد و توسعه برخی ابزارهایی است که سرمایهداران با استفاده از آنها قدرت کنترل ریسک خود را برای مشارکت در تامین مالی کارآفرینی یا سرمایهگذاری در یک شرکت را افزایش دهند تا با تلاطم ارزش سرمایه کمتری در وضعیت پر ریسک موجود بر اقتصاد کشور حضور داشته باشد از سوی دیگر سرمایهدارانی که حاضر به حضور هستند، پاداش ورود خود در ریسک بالای اقتصادی کشور را دریافت کنند.
تنظیمگر بازار سرمایه در شرایط فعلی توانایی حل مساله رشد اقتصادی را ندارد و همچنین اختیاراتی جهت کنترل ریسکهای سیستماتیک و ژئوپلیتیک را در عرصه وظایف خود نمیبیند؛ بنابراین تنها وظیفه خطیری که بر عهده تنظیمگر این بازار یا در ایران سازمان بورس است، توسعه و در اختیار گذاشتن ابزارهای کنترل ریسک در این روزهای پر از نااطمینانی و ملتهب محیط سرمایهگذاری ایران است. برخی از این ابزارها که نه تنها در شرایط پرتلاطم و پرریسک امروزی به کار میروند و ریسک سرمایهگذاری را کاهش میدهند، بلکه در شرایط آرام و کمریسک و رکودی اقتصادها نیز به پویاتر شدن محیط سرمایهگذاری با افزایش سطح ریسک جهت افزایش سطح بازده نیز کمک شایانی میکنند.
این ابزارها عبارتند از:
۱ـ ابزارهای مشتقه (Derivatives): این ابزارها به عنوان یک جعبه کنترل ریسک سبدهای سرمایهگذاری در سرتاسر دنیا در اختیار مدیران دارایی و سرمایهگذاران قرار دارد تا در جهت بهینهتر شدن سرمایهگذاری به کار گرفته شود. برخی از این امکانات در شرایط ملتهب اعم از بیمه کردن دارایی در بخش قراردادهای اختیار معامله (options) این ابزار شناخته میشود که منجر میشود سرمایهگذار با اجرای این استراتژی و پرداخت هزینهای اندک، جلوی زیانهای بسیار بزرگ ناشی از تلاطمهای اخیر را بگیرد. ابزارهای مشتقه در بخش قراردادهای آتی (Futures) نیز برای متقاضیان سرمایه که در بازار به دنبال تامین مالی برای فروش محصولات خود در آینده هستند به کار گرفته میشود. در ایران اما ابزارهای بخش مشتقه بسیار مغفول مانده و سهم ناچیزی از ابزار کنترل ریسک سبدهای سرمایهگذاری را به خود اختصاص داده است، چرا که این ابزارها در روزهایی که بازار ارزش دلاری خود را از دست داد، برای عدهای این امکان را فراهم میکرد تا در این مسیر سود نیز کسب کنند یا حداقل زیان نبرند.
۲ـ امکان متنوعسازی استراتژیهای تخصیص دارایی: در سالهای گذشته مشاهده شده که بخش بازار طلا در بازار سرمایه جلوی خروج خیل عظیمی از سرمایههای سرگردان از بازار سهام را گرفته است. اکنون خالص ارزش دارایی داخل صندوقهای قابل معامله طلا در بازار سرمایه به حدود ۲۶۰ هزار میلیارد تومان رسیده است که در مقایسه با مدت زمانی که این ابزارها از سال ۱۳۹۶ در بازار سرمایه باب شدهاند، بسیار عدد بسیار قابلتوجهی است. این مساله نشان میدهد که تنوع ابزارها در بازار سرمایه کارآیی بسیار بالایی برای محیط سرمایهگذاری ایران دارد. نخست، جریان سیال نقدینگی موجود در داراییهای غیرمولد در محیطی پارک شدهاند که در سریعترین تراکنش و کوچکترین نشانه مثبت به داراییهای مولد سهام محور تبدیل میشود، دوم، اعتماد به تنها بازار سرمایهگذاری رسمی جهت کسب بازده در سالهای رکود اقتصادی که سرمایهگذاریهای مشارکتی مانند سهام پاسخگوی نیاز سرمایهگذار نیست، شکل میگیرد.
بنابراین اگر امروزه ما میتوانستیم در بازار سرمایه به غیر از طلا، زعفران، برخی از انواع انرژی و املاک که هم اکنون امکان سرمایهگذاری در آنها فراهم است بر روی چندین کالای دیگر در قالب ابزارهای قابل معامله چه خود صندوقهای ETF، چه گواهیهای قابل معامله که روی کالایهای مختلفی مانند کاتد مس، انواع فلزات، نفت و مشتقات نفتی، انواع خشکبار مانند پسته، برنج و زیره که زمانی در کنار زعفران در بورس کالا پذیرش شدند را داشتیم، اکنون سیطره فعالان این بازار هم از جنس متقاضی سرمایه هم از جنس عرضهکننده سرمایه بسیار وسیعتر بود. امروزه در بورسهای بزرگ دنیا ابزارهای مختلفی جهت قابل معامله کردن از جنس صندوقهای ETF و گواهی کردن بسیاری از کالاهای جهانی مانند نفت، نقره، پلاتین یا حتی رمزارزهایی مانند بیتکوین و اتریوم شکل گرفته تا به بهترین شکل ممکن امکان متنوعسازی دارایی به کنترل ریسک در شرایط گوناگون برای سرمایهگذاران فراهم شود.
بنابراین در شرایطی که بهبود و کنترل محیط حاکمیت شرکتی، وضعیت بحران انرژی، چشمانداز نه چندان مثبت از رشد اقتصادی و ریسکهای سیستماتیک و ژئوپلیتیک از عهده اختیارات یا تواناییهای تنظیمگر یا سازمان بورس و اوراق بهادار خارج است، به نظر، تنها سیاست مثبت، توسعه ابزارهایی است که نه تنها سرمایهگذار را در بازی سرمایهگذاری کشور حفظ کند، بلکه سیطره فعالان بازار را گسترش دهد تا در شرایط فعلی با رکود در یک بخش سهام، بازار سرمایه شاهد خروج و عصیان فعالان آن نباشد.