گواهی سپرده بیتکوین
مهدی فرهادی/ تحلیلگر بازارهای مالی

اقتصاد ایرانی: بازار مالی ایران در حال تجربه تغییراتی است که میتواند سرآغاز فصل تازهای در سازوکارهای سرمایهگذاری کشور باشد، به گونهای که مجموع این تحولات میتواند معادلات سنتی سرمایهگذاری را دگرگون کند.
ادامه یادداشت را بخوانید:
تجربه موفق گواهی سپرده شمش طلا در سالهای اخیر نشان داد که این ابزار میتواند شفافیت معاملات را افزایش داده و سرمایهگذاران بیشتری را به بازار جذب کند، درنتیجه اکنون موضوع گواهی سپرده بیتکوین در دستور کار بورس کالای ایران قرار گرفته است. طرح راهاندازی گواهی سپرده بیتکوین، اگرچه هنوز در مراحل ابتدایی بررسی قرار دارد، اما توجه کارشناسان، فعالان اقتصادی و سرمایهگذاران را به خود جلب کرده است. این طرح در صورت تصویب و اجرا میتواند برای نخستین بار رمزارزها را وارد چارچوبی رسمی و قابل نظارت در بازار سرمایه ایران کند.
اجرای گواهی سپرده بیتکوین میتواند پیامدهای مثبت متعددی برای بازار سرمایه ایران به همراه داشته باشد. تاکنون بخش قابلتوجهی از خرید و فروش رمزارزها در بسترهای غیررسمی یا صرافیهایی با شفافیت محدود صورت میگرفت. ورود بیتکوین به بورس کالا سبب میشود معاملات در چارچوبی شفاف، ثبتشده و تحت نظارت قرار گیرد. فعالیت در صرافیهای غیرمجاز همواره با خطراتی نظیر کلاهبرداری، ناپایداری قیمت و حتی مسدود شدن حسابها همراه است. گواهی سپرده میتواند این ریسکها را به حداقل رسانده و سرمایهها را به محیطی امنتر منتقل کند.
بسیاری از سرمایهگذاران سنتی و محتاط به دلیل نگرانیهای حقوقی، فنی یا شرعی از ورود مستقیم به بازار رمزارزها پرهیز کردهاند. ابزار جدید این امکان را فراهم میکند که بدون مواجهه مستقیم با پیچیدگیهای فنی رمزارزها، در سود و زیان آن شریک شوند. بازار سرمایه ایران سالهاست با کمبود ابزارهای متنوع مواجه است. ورود گواهی سپرده بیتکوین میتواند این خلأ را پر کند و به مدرنسازی ساختار مالی کشور کمک کند. علاوه بر این، یکی از دغدغههای سیاستگذاران، خروج سرمایه از طریق معاملات رمزارزها است. رسمی شدن بخشی از این معاملات میتواند ضمن شفافسازی، به مدیریت بهتر جریانهای مالی کمک کند.
در این میان یکی از مهمترین موانع این طرح، تایید کمیته فقهی سازمان بورس است، چرا که در فقه اسلامی، مشروعیت دارایی باید مبتنی بر «مالیت عقلایی» باشد. هنوز درباره اینکه آیا بیتکوین چنین ویژگیای دارد یا خیر، بحثهای متعددی در جریان است. برخی علما به دلیل نوسان شدید و نبود پشتوانه فیزیکی، آن را واجد این ویژگی نمیدانند؛ درحالیکه گروهی دیگر بر پایه عرضه و تقاضا و پذیرش عمومی، آن را دارای ارزش اقتصادی میدانند. جایگاه حقوقی بیتکوین در قوانین ایران همچنان مبهم است. آیا باید آن را کالا دانست یا دارایی دیجیتال؟ آیا مشمول قوانین ارزی میشود یا تحت شمول مقررات کالایی قرار میگیرد؟ پاسخ به این پرسشها برای تدوین چارچوبهای نظارتی ضروری است.
باید توجه داشت که نگهداری بیتکوین در کیفپولهای امن نیازمند زیرساختهای فنی قدرتمند است. کوچکترین نقص امنیتی میتواند به سرقت داراییها منجر شود و بحران بزرگی در اعتماد عمومی ایجاد کند. درنتیجه طراحی سامانهای که از دارایی واقعی پشتیبانی و انطباق آن با گواهیهای صادره را تضمین کند، حیاتی است. بیتکوین به نوسان شدید قیمت شهرت دارد. این ویژگی برای برخی سرمایهگذاران جذاب و برای برخی دیگر نگرانکننده است. اگر بازار ثانویه گواهی سپرده نقدشوندگی کافی نداشته باشد، ممکن است اختلاف قیمت چشمگیری میان گواهیها و قیمت واقعی بیتکوین ایجاد شود.
همچنین ایران به دلیل تحریمهای مالی با محدودیتهای گستردهای در تعامل با بازارهای جهانی مواجه است. این موضوع میتواند امکان تسویه و تعامل بینالمللی در معاملات رمزارزها را محدود کرده و اجرای کامل طرح را دشوار کند. در سطح جهانی، ابزارهای مشابهی برای سرمایهگذاری غیرمستقیم در بیتکوین طراحی شده است. مهمترین نمونه آن صندوقهای قابل معامله (ETF) مبتنی بر بیتکوین است که در ایالاتمتحده، کانادا و برخی کشورهای اروپایی راهاندازی شدهاند.
این صندوقها امکان سرمایهگذاری در بیتکوین را بدون نیاز به خرید مستقیم آن فراهم میکنند و از شفافیت، نقدشوندگی و نظارت بالاتری برخوردارند. تجربه جهانی نشان داده است که ورود چنین ابزارهایی به بازارهای رسمی، علاوه بر افزایش اعتماد عمومی، موجب رشد بازار رمزارزها نیز میشود. درنتیجه ایران نیز میتواند با بهرهگیری از این تجربه، گواهی سپرده بیتکوین را بهعنوان گامی نخست در این مسیر طراحی کند.
اجرای این طرح تنها یک تصمیم اقتصادی نیست؛ چرا که پیامدهای اجتماعی و فرهنگی گوناگونی دارد. رسمی شدن معاملات بیتکوین میتواند به تغییر نگرش عمومی نسبت به رمزارزها منجر شود. تاکنون نگاه بسیاری از مردم به این حوزه با تردید، نگرانی و حتی بدبینی همراه بوده است. اگر بازار سرمایه کشور این ابزار را بپذیرد، احتمالا بخشی از این بدبینیها کاهش خواهد یافت و رمزارزها جایگاه معتبرتری در ذهن جامعه پیدا خواهند کرد. از سوی دیگر، باید به خطرات اجتماعی ناشی از تبلیغات اغراقآمیز و جذب سرمایههای هیجانی توجه داشت. ورود بیمحابا به بازاری پرنوسان همچون بیتکوین میتواند خسارتهای سنگینی برای سرمایهگذاران ناآگاه به همراه داشته باشد. از این رو، آموزش و فرهنگسازی در کنار راهاندازی ابزارهای مالی اهمیت دوچندان خواهد داشت.
با در نظر گرفتن فرصتها و چالشها، به نظر میرسد گواهی سپرده بیتکوین در صورت طراحی دقیق میتواند نقطه عطفی برای بازار سرمایه ایران باشد. انتظار میرود در صورت تصویب طرح، در ابتدا اجرای آن بهصورت محدود و آزمایشی باشد تا ریسکها بهتر مدیریت شوند. همچنین میتوان پیشبینی کرد که در گامهای بعدی، صندوقهای سرمایهگذاری مبتنی بر بیتکوین و حتی قراردادهای مشتقه نیز وارد بازار شوند.
چنین روندی در صورت موفقیت، بازار مالی ایران را یک گام به سمت همگرایی با تحولات جهانی نزدیکتر خواهد کرد. طرح گواهی سپرده بیتکوین را میتوان تلاشی برای پیوند میان دنیای سنتی سرمایهگذاری و دنیای نوین رمزارزها دانست. این ابزار، اگر با ملاحظات فقهی، حقوقی، فنی و آموزشی همراه باشد، میتواند مسیر تازهای برای تنوعبخشی به ابزارهای مالی کشور باشد. با این حال، ریسکهای ذاتی رمزارزها و محدودیتهای موجود ایجاب میکند که سیاستگذاران با احتیاط، تدبیر و نظارت جدی در این مسیر گام بردارند. بیتردید، آینده بازار سرمایه ایران بدون بهرهگیری از ابزارهای نوین و مبتنی بر فناوریهای روز امکانپذیر نیست.