ایران و ابزارهای قدرت/ تاثیرگذاری بر مناسبات روابط بینالملل و آمریکا
محمدجواد ظریف/وزیر پیشین امورخارجه ایران

در جهان معاصر، که نظمهای پیشین روابط بینالملل مانند چندقطبی، تکقطبی و دوقطبی در حال فروپاشی هستند، رویدادها و تعاملات بینالمللی بر اساس واقعیتهای جدید و پیچیده شکل میگیرند. امروزه، مفاهیمی نظیر قطبیت و وفاداری در مراکز و حواشی قدرت در روابط بینالملل معنای گذشته خود را از دست دادهاند. این مسئله به طور خاص در روابط میان کشورهای بزرگ نظیر آمریکا، روسیه و چین نمود پیدا کرده است. حتی حمله به آرامکو نشان داد که عربستان دریافت که وفاداری و حمایت قطبها دیگر واقعی نیست و چتر حمایت آمریکا برای متحدانش وجود ندارد.
در این میان، ایران تلاش دارد تا به یک قطب جدید تبدیل شود؛ اما این رویکرد در جهان بدون قطب امروز، با چالشهای جدی مواجه است. رفتار آمریکا دیگر نشانی از هژمونی ندارد، بلکه رفتاری قلدرانه است که حتی ساختارهای نظم جهانی را که خود آمریکا در ایجاد آنها نقش اساسی داشته، به چالش میکشد.
چالشهای تغییر رویکرد ایران در زمینه روابط بینالملل
ایران در شرایطی به سر میبرد که بازنگری در راهبردهای خود در روابط بینالملل الزامی است. نگاه آرزومدارانه به گذشته پرافتخار و شکستهای گذشته، مانع از تغییرات اثربخش در سیاستهای امروز میشود. زندگی بر پایه آرزوهای دور از دسترس یا تکرار شکستها، خطرات زیادی دارد و در نهایت باعث میشود که کشور در تله ناامیدی گرفتار شود.
اختلافهای به وجود آمده میان آمریکا و اسرائیل
علیرغم نزدیکی اهداف آمریکا و اسرائیل، سیاستهای این دو کشور منطبق بر یکدیگر نیستند. آمریکا در جنگ اخیر منطقهای تلاش کرد تا جلو گسترش جنگ یا فروپاشی ایران را بگیرد زیرا این دو سناریو مستقیماً به زیان آمریکا خواهند بود. در حالی که اسرائیل حتی از دوره پهلوی به دنبال تجزیه ایران بوده است تا خطر بزرگی که در برابر سلطه تکنولوژیک و اقتصادی آنها قرار دارد، حذف شود.
غزه و تحولات سریع منطقه
وضعیت غزه نشاندهنده تحول سریع در روابط منطقهای است. پس از کنفرانس مادرید و طرح صلح اسلو، غزه مجدداً به کانون جدیترین تحولها در منطقه تبدیل شده است. این تحولها که برای آمریکا و منطقه حیاتی هستند، حکایت از تغییرات سریع و پویا در نظام جهانی دارند.
قدرت ایران در نظام منطقهای
ایران با توانایی و ارادهای که در پاسخدهی به تهدیدات نشان داده است، اثرات مهمی بر تنشهای منطقهای داشته است. از جمله این که توانسته است مراکز حساس اسرائیل مانند حیفا و تلآویو را مورد هدف قرار داده و ضربات قابل توجهی وارد کند. این توانایی و اراده پاسخدهی به تهدیدات، برای ایران فرصتهای ارزشمندی برای کنشگری مستقل فراهم کرده است.
ناامیدی ناشی از تکرار شکستهای گذشته | اتخاذ رویکردهای جدید بر اساس امکانات و واقعیتهای کنونی |
اختلاف در سیاستهای منطقهای | تقویت تعاملات دیپلماتیک و مذاکره با کشورهای همسایه |
فشارها بر برنامههای هستهای ایران | ایجاد گفتوگوهای موثر برای حفظ منافع ملی |
راههای تقویت قدرت ملی و منطقهای
ایران باید بر تقویت توان اقتصادی و بنیه نظامی خود تمرکز کند. در کنار آن، بهرهگیری از تعاملهای منطقهای و مقابله با رانت و فساد، میتواند عوامل قدرت ملی را تضمین کند. همچنین گفتوگوهای موثر با قدرتهای منطقهای و جهانی، به ایجاد شرایطی کمک میکند که ایران بتواند با قدرت عزتمندانه سیاستهای خود را پیش ببرد.
رویکرد ایران در دیپلماسی هستهای
اگرچه موضوع دیپلماسی هستهای و توافق برجام در مقاطع مختلف، فرصتی برای تعامل میان ایران و غرب فراهم کرد، اما امروز برای حل این مسأله باید راهبردهای جدیدی طراحی شود. امتیاز دادن بدون دریافت مابهازا دیگر گزینه مناسبی نیست و دیپلماسی باید جهت امتیازگیری و حفظ منافع ملی بهکار گرفته شود.
با توجه به تحولات سریع و پیچیده در نظم جهانی، ایران باید با اعتماد به نفس و برنامهریزی دقیق، به دنبال حفظ توانمندیهای خود و بهرهگیری از فرصتهای موجود باشد. تمرکز بر رفع مشکلات اقتصادی داخلی، تقویت روابط منطقهای و طراحی دیپلماسی فعال و عزتمندانه، راهکارهایی کلیدی برای مقابله با فشارهای خارجی و پیشبرد اهداف ملی خواهد بود.