دلایل اصلی بی‌آبی ایران مشخص شد

اقتصادایرانی:بحران بی‌آبی در ایران به نقطه‌ای بحرانی رسیده است؛ سوءمدیریت منابع آب، سدسازی‌های بی‌ضابطه و تغییرات اقلیمی، این سرزمین کهن را در آستانه فاجعه‌ای بی‌سابقه قرار داده و زندگی میلیون‌ها ایرانی را تهدید می‌کند.

دلایل اصلی بی‌آبی ایران مشخص شد

در تابستان ۱۴۰۴، دمای مناطق جنوبی ایران به مرز ۵۳ درجه سانتی‌گراد رسید و آتش‌سوزی‌های ممتد جنگل‌های زاگرس از بین رفتند. سدهای حیاتی کشور مانند زاینده‌رود و کرخه تقریباً خالی شده‌اند و منابع زیرزمینی ایران در شرایط بحرانی قرار گرفته‌اند. میلیون‌ها نفر در شهرهای بزرگ تا کوچک برای دستیابی به آب سالم تلاش می‌کنند و کودکان در برخی مناطق با مشکل شدید بی‌آبی دست و پنجه نرم می‌کنند. این بحران فقط به تغییرات اقلیمی مربوط نیست، بلکه نتیجه مستقیم تصمیمات مدیریتی ناکارآمد و سیاست‌های غلط در زمینه بهره‌برداری از منابع آبی است.

سدسازی بدون برنامه؛ رویاهایی که به واقعیت تلخ تبدیل شدند

از دهه‌های ۶۰ و ۷۰، ایران با تقلید از دستورالعمل‌های توسعه‌ای کشورهای مانند ترکیه و چین، تعداد بسیاری سد را بر روی رودخانه‌های خود ساخته است؛ رودخانه‌هایی که اکنون بیشترشان خشک شده‌اند. این پروژه‌های بزرگ بدون توجه به خصوصیات خشک اقلیم کشور و نیازهای محلی اجرایی شدند. پیامد این سیاست؟ افزایش تبخیر آب، آسیب به اکوسیستم‌ها، و هدر رفت منابع مالی و طبیعی.

راه‌حل بهتری چه بود؟

  • احیای کاریزها و مدیریت منابع آبی در ابعاد محلی
  • کاهش تبخیر و نشتی آب در خطوط انتقال
  • ایجاد زیرساخت‌های آبی هوشمند

اما چرا این تغییرات عملی نشد؟

منافع شرکت‌های پیمانکاری شبه‌دولتی و استفاده تبلیغاتی از افتتاح سدها، عقلانیت اقتصادی و زیست‌محیطی را به حاشیه راند.

کم‌آبی

کشاورزی پرآب در مناطق خشک؛ سیاست‌هایی که منابع آبی را نابود کردند

سیاست‌های وزارت کشاورزی و بانک‌های دولتی در دهه‌های اخیر باعث شدند کشت محصولات پرمصرف آب مانند برنج، چغندر قند و هندوانه در مناطق کویری نظیر خراسان، فارس و یزد افزایش یابد. این سیاست‌ها ضربه سنگینی به کشاورزی سنتی وارد کرده و منابع آبی در این مناطق را تخریب کرده‌اند.

راه‌حل مناسب چه بود؟

  • اصلاح الگوی کشت متناسب با شرایط اقلیمی هر منطقه
  • سرمایه‌گذاری در کشاورزی گلخانه‌ای و کم‌آب‌بر
  • آموزش‌های فراگیر به کشاورزان

چرا این سیاست‌ها تغییر نکردند؟

عدم توجه به تغییرات اقلیمی و نگاه کوتاه‌مدتی به امنیت غذایی، در کنار فشارهایی از سوی نمایندگان مجلس برای اختصاص بودجه‌های منطقه‌ای، اصلاحات مورد نیاز را متوقف کرد.

سازمان‌های متفرق؛ پراکندگی مدیریت و نبود پاسخگویی

مدیریت منابع آب در ایران میان بیش از ۱۵ نهاد تخصصی، از وزارت نیرو گرفته تا سازمان محیط‌زیست و شهرداری‌ها، تقسیم شده است. این چندگانگی مدیریتی باعث ایجاد تناقض‌های تصمیم‌گیری، پروژه‌های موازی و نبود پاسخگویی شده است.

راهکار؟

تشکیل یک نهاد ملی مستقل برای مدیریت یکپارچه منابع آب با بهره‌گیری از تجربه الگوهای موفق جهانی مانند اتحادیه اروپا و استرالیا.

چرا چنین نهادی تشکیل نشد؟

مقاومت‌های سازمان‌های سنتی و بوروکراسی، رقابت برای دریافت بودجه و نبود اراده سیاسی برای اصلاح ساختارهای موجود از موانع اصلی این تحول بودند.

خشکسالی-بارندگی

استفاده بی‌رویه از آب‌های زیرزمینی؛ چاه‌هایی که نابودی آوردند

حدود ۸۵ درصد آب مصرفی کشور از منابع زیرزمینی تأمین می‌شود. اما به دلیل حفر بی‌رویه بیش از ۸۰۰ هزار چاه مجاز و غیرمجاز طی دهه‌های اخیر، تجربه‌های ارزشمند سفره‌های زیرزمینی آسیب دیده‌اند.

راه‌حل‌ای کاربردی چه بود؟

  • پایش دقیق وضعیت سفره‌های آب زیرزمینی
  • نصب کنتورهای هوشمند بر چاه‌ها
  • بستن چاه‌های غیرمجاز و مدیریت سهمیه‌های آبی کشاورزی

چرا این اقدامات عملی نشد؟

فشارهای محلی، نبود اراده کافی جهت مبارزه با تخلفات و تمرکز سیاست‌گذاری بر اهداف کوتاه‌مدت دلایل شکست این اصلاحات بود.

آب، از حق عمومی به کالای تجاری تبدیل شد

سیاست‌هایی نظیر فروش حقابه، اجاره منابع آبی به صنایع خصوصی و انتقال آب بین‌حوضه‌ای با هدف رفع نیازهای صنایع، باعث تضعیف نقش آب به‌عنوان حق عمومی شده است. این اقدامات بدون توجه به نتایج زیست‌محیطی و اجتماعی انجام شدند.

راه‌حل درست چه بود؟

  • تثبیت آب به‌عنوان حق عمومی در قوانین پایه
  • ممنوعیت انتقال‌های آسیب‌زا بین حوضه‌ها
  • افزایش شفافیت در تخصیص منابع آبی

اما چرا این تغییرات اجرایی نشدند؟

نفوذ لابی‌های صنعتی، فساد در صدور مجوزها و کاهش کنترل و نظارت دولت بر منابع آبی، از دلایلی بودند که مانع این اصلاحات شدند.

کم‌آبی

بحران ناشی از ضعف برنامه‌ریزی

ایران که در گذشته پیشرو در طراحی سیستم‌های پیچیده کاریزها و مدیریت آب بود، اکنون گرفتار بحرانی خودساخته شده است. این بحران نه تنها نتیجه کمبود آب است، بلکه انعکاسی از چندین دهه سیاست‌گذاری اشتباه، بی‌توجهی به هشدارهای کارشناسان و غلبه منفعت‌طلبی کوتاه‌مدت بر منطق توسعه‌ای است. علی‌رغم تغییر دولت‌ها و وزرا، سیاست‌های مخرب همچنان به قوت خود باقی مانده‌اند، چرا که آب هیچ‌گاه به‌عنوان یک "اولویت اصلی" مورد توجه قرار نگرفت.

وبگردی
    ارسال نظر