حق گندمکاران یا لطف دولت؟ پشت پرده تسویه مطالبات
اقتصاد ایرانی: پرداخت مطالبات گندمکاران پس از ماهها انتظار، حداقل وظیفهای است که دولت برای حفظ امنیت غذایی کشور باید انجام دهد، نه لطف یا دستاوردی برای تبلیغ؛ کشاورزانی که با مشکلات مالی مواجهاند، به اقدامات عملی نیاز دارند، نه شعار و خبرسازی.

دولت با انتشار فهرستی از پنج خبر خوب برای نیمه دوم مهرماه، خبر از تسویه کامل مطالبات گندمکاران داده است. اما اگر صحت چهار خبر دیگر مثل این باشد، جای نگرانی دارد که آیا با خبرسازی و گفتاردرمانی میتوان کشور را اداره کرد؟
پرداخت مطالبات گندمکاران؛ حداقل وظیفه دولت
این اقدام نه لطفی از سوی دولت است و نه دستاورد ویژهای برای تبلیغ، بلکه وظیفهای است که هر دولت باید در قبال تولیدکنندگانی که ستون امنیت غذایی کشور هستند، به انجام رساند. انتظار ماهها برای دریافت دسترنج، دیگر نیازی به خبرسازی ندارد، چراکه این تأخیر میتواند امنیت غذایی کشور را به خطر اندازد.
واقعیت پشت پرده تسویه بدهی
اگرچه اعلام پرداخت بدهی به کشاورزان نشانهای از سامان اقتصادی است، اما در واقعیت بسیاری از گندمکاران ماههاست که پول محصول خود را دریافت نکردهاند. برخی کشاورزان برای ادامه کار، به استفاده از قرض یا وام رو آوردهاند و برخی دیگر عطای کشت گندم را به لقای آن بخشیدهاند. این وضعیت، سبب کاهش سطح زیرکشت و در نتیجه تهدید امنیت غذایی کشور میشود.
استانداردهای پایین و گفتاردرمانی خطرناک
انتشار خبر انجام وظیفه قانونی دولت به عنوان «خبر خوب» نشاندهنده آن است که استانداردها بسیار تنزل یافتهاند. این نوع گفتاردرمانی در فضای اقتصادی کشور ممکن است کاغذی ظاهر شود، اما در واقعیت نمیتواند امیدی برای کشاورزان ایجاد کند.
امنیت ملی؛ وابسته به مطالبات کشاورزان
تهدید امنیت غذایی تنها محدود به افزایش قیمت نان نیست، بلکه رویگردانی کشاورزان از کشت گندم، کشور را به واردات وابسته میکند. این وابستگی در شرایط تحریم و محدودیت ارزی، امنیت غذایی را به گروگان سیاست خارجی بدل میکند.
تناقض گفتار و واقعیت در سیاست کشاورزی
با وجود وعدههای حمایت بیسابقه، در عمل بودجهها با تأخیر و کسری پرداخت میشوند. کشاورزان برای خرید بذر و کود مجبورند به بازار آزاد روی بیاورند که هزینهای چند برابر ایجاد میکند، در نتیجه هر فصل، زیان بیشتری برای گندمکاران به همراه دارد.
نگاه به اقتصاد کشاورزی؛ کمسود اما حیاتی
مدیران معمولا کشاورزی را تنها در زمان بحران جدی میگیرند، اما این نگاه نوسانی به سیاستهای کشاورزی سبب بیثباتی و تهدید امنیت غذایی شده است.
رسانهها و گزارشهای تزئینشده
رسانهها به جای بیان واقعیت، اغلب به تزئین خبرها میپردازند. اشارهای به تأخیر چندماهه یا ارزش واقعی پول در زمان دریافت نمیشود. کشاورزان با دیر دریافت کردن پولشان، بخش قابل توجهی از آن را در تورم از دست میدهند.
اقدامات اصلاحی؛ بازسازی اعتماد کشاورزان
برای افزایش اعتماد، دولت باید سامانههای شفاف در پرداخت مطالبات ایجاد و نرخ خرید تضمینی بر اساس هزینه واقعی تولید تعیین کند. همچنین، پرداخت بموقع بهای گندم حیاتی است برای تضمین امنیت غذایی.
امنیت غذایی؛ فراتر از شعار
امنیت غذایی تنها در انبارهای غله شکل نمیگیرد، بلکه ارتباط مستقیم با احساس کشاورز از قدرشناسی دولت دارد. تجربه کشورهای دیگر نشان داده است که شراکت واقعی دولت با کشاورزان، کلید موفقیت در این حوزه است.
پیامدهای گفتاردرمانی برای کشاورزان
هر تأخیر در پرداخت بدهیها، پیامی به کشاورز ارسال میکند که زحمات شما برای ما اولویت ندارد. چنین پیامی نه تنها اقتصادی، بلکه اخلاقی و فرهنگی است و سبب بیارزش جلوه دادن کار مولد میشود. در نهایت، تنها راه نجات کشور، عمل به وظایف است.