جزئیات کامل ماجرای توزیع کارت هدیه وزارت نفت
اقتصاد ایرانی: وعدههای بزرگ وزارت نفت برای افزایش تولید و مدیریت انرژی پس از یکسال با انتقاد کارشناسان و نمایندگان مجلس به چالش کشیده شد؛ کمبود فناوری و ضعف مدیریتی، مهمترین مواردی است که توجه به آنها ضروری است.

وزارت نفت طی یکسال گذشته وعدههای بزرگی برای ارتقاء تولید نفت و مدیریت منابع انرژی ارائه کرده است. با این حال، اکنون شماری از کارشناسان و نمایندگان مجلس نسبت به کمبود تکنولوژی، ضعف ساختار مدیریتی و بحران ذخیرهسازی سوخت هشدار میدهند و خواهان بررسی جدی عملکرد این وزارتخانه هستند.
تابستان سال گذشته، محسن پاکنژاد، وزیر نفت دولت مسعود پزشکیان، یکی از چهرههای پرانرژی کابینه، وعده داد که ظرفیت تولید نفت کشور ظرف یکسال، ۴۰۰ هزار بشکه در روز افزایش خواهد یافت. این وعده در آن زمان، نمایانگر نگاه توسعهمحور دولت به حوزه نفت بود. اما اکنون و با ورود به مهر ۱۴۰۴، این سوال ایجاد شده است که آیا این طرح توانسته است با واقعیات پیچیده صنعت نفت کشور تطابق یابد یا خیر.
افزایش تولید نفت: دستاوردی ناکامل و پرهزینه
بر اساس آمارهای غیررسمی، میزان تولید نفت ایران در ماههای اخیر حدود سهمیلیون و ۷۵۰ هزار بشکه در روز بوده است. این میزان در مقایسه با میانگین سال گذشته، نشان دهنده افزایش تقریبی ۳۵۰ هزار بشکه است. اگرچه این عدد به ظاهر به وعده وزیر نزدیک است، اما این رشد بیشتر از فشار بر زیرساختهای قدیمی و چاههای فرسوده حاصل شده است. در واقع، بهجای اینکه افزایش تولید نفت نتیجه ورود فناوریهای تازه و سرمایهگذاریهای جدید باشد، این رشد صرفاً از بهرهگیری مفرط از منابع قدیمی بهدست آمده است.
چالش نبود فناوری در میان ساختارهای فرسوده
یکی از موانع اصلی برای تحقق وعدههای وزارت نفت مربوط به عدم وجود فناوریهای پیشرفته و ضعف بومیسازی تکنولوژیهای حیاتی است. در حالی که کشورهای منطقه با جذب شرکتهای خارجی و ارتقای تجهیزات در مسیر توسعه حرکت میکنند، صنعت نفت ایران هنوز با ساختارهای اداری ناکارآمد و محدودیتهای مدیریتی دستوپنجه نرم میکند. مهندسان ایرانی از تواناییهای فنی برخوردارند، اما بدون اصلاحات در ساختار مدیریت وزارتخانه، استفاده از این ظرفیتها به نتیجه مطلوب نمیرسد.
وزارت نفت علیرغم تلاشهای انجام شده تنها به بخشی از اهداف خود دست یافته و این موفقیت نیز بدون پرداخت هزینه امکانپذیر نبوده است. افزایش تولید بر پایه استفاده مکرر از نیروی انسانی و تجهیزات فرسوده، احتمالاً در کوتاهمدت نتیجهبخش باشد؛ ولی در بلندمدت تهدیدکننده است. اگر برای ورود سرمایه، نوسازی فناوری و اصلاح عمیق ساختارها تصمیمگیری نشود، افزایش پایداری تولید به یک هدف دستنیافتنی و صرفاً شعاری تبدیل خواهد شد.
انتقاد از عملکرد وزارت نفت
انتقادات به رویه مدیریتی وزارت نفت، از انتخابهای جنجالی در کادر مدیریتی گرفته تا ضعف در سازماندهی منابع انسانی و مالی، در هفتههای اخیر افزایش یافته است. برخی منتقدان بر این باورند که صنعت نفت در شرایط کنونی بیشتر از همیشه به شفافیت، تخصص و دقت در برنامهریزی احتیاج دارد. با این حال، تصمیمگیریهای عجولانه و غیرکارشناسی در رأس این سازمان نگرانیهایی در مورد امکان عقبماندگی بیشتر ایجاد کرده است.
بحران گاز و چالش مدیریتی
از سوی دیگر گزارشها نشان میدهد که ناترازی گاز و کاهش ذخایر سوخت نیروگاهها همچنان ادامه دارد. آماری منتشر شده که بیانکننده کاهش ۵۰ درصدی ذخیرهسازی گازوئیل نیروگاههای کشور نسبت به سال گذشته است. عدم استفاده از سوخت مازوت در تابستان سال جاری به همراه مصرف بیرویه ذخایر گازوئیل باعث تهدید جدی ذخایر زمستانی کشور شده است. این در حالی است که وزارت نفت هنوز برای جبران این ناترازی یا ایجاد تولید پایدار، برنامهای مشخص و قابل اجرا ارائه نداده است. اگر چارهای برای این موضوع نیندیشیده نشود، بحران تأمین انرژی در زمستان اجتنابناپذیر خواهد بود.
ماجرای کارت هدیه، زیر ذرهبین نهادهای نظارتی
در روزهای اخیر، موضوع توزیع کارت هدیه توسط وزارت نفت به یکی از مسائل پرحاشیه تبدیل شده است. گزارشها نشان از توزیع حدود ۲۸۰۰ کارت هدیه به ارزش تقریبی ۱۴ هزار میلیارد ریال دارند که این موضوع اکنون با دقت توسط نهادهای نظارتی در حال بررسی است. کارشناسان و اعضای مجلس تأکید دارند که روشنگری پیرامون این پرونده علاوه بر جنبه اداری، برای حفظ اعتماد عمومی به سیستم دولتی و سیاسی حائز اهمیت بسیار است.
لزوم تغییر نگرش مدیریتی در وزارت نفت
با گذشت یکسال از مدیریت وزیر نفت، به نظر میرسد سیاستهای این وزارتخانه نیازمند بازنگری اساسی است. تکیه بر وعدههای بزرگ و غیرعملی نمیتواند پاسخگوی نیازهای اساسی صنعت نفت باشد. نجات این صنعت به جای افزایش صرف تولید، نیازمند ایجاد تغییرات ساختاری، جذب سرمایهگذاریهای متنوع، ورود تکنولوژیهای مدرن و تغییر نگرش مدیریتی است.
تا زمانی که این اصلاحات انجام نشود، وزارت نفت در چرخهای مکرر گرفتار خواهد بود که شامل وعدهها، اجرای ناقص، فرسودگی و کاهش کارآیی است؛ روندی که در نهایت هزینههای سنگینی را نه تنها بر پیکر صنعت نفت، بلکه بر اقتصاد کلان کشور تحمیل خواهد کرد.