آیا بلاکباسترهای ترسناک آینده سینمای وحشت را تهدید میکنند؟
اقتصاد ایرانی : هالیوود اخیراً با سرمایهگذاریهای سنگین در ساخت بلاکباسترهای ترسناک، شکل تازهای به سینمای وحشت داده است. اما آیا این فیلمهای پرهزینه میتوانند اصالت، کیفیت و تاثیرگذاری ژانر ترسناک را حفظ کنند یا به آن لطمه میزنند؟

بررسی نقش استودیوها در شکلگیری ژانرها
دوران دههی 1930 میلادی که عصر طلایی استودیوهای هالیوود بود. در آن دوران، کلیشههای سینمایی به تدریج شکل گرفتند و ژانرهای مختلفی را به وجود آوردند. ژانر وحشت نیز یکی از ژانرهایی بود که در همان زمان به بلوغ رسید. اما نقطهی قابل توجه این است که وظیفهی تولید فیلمهای ترسناک به جای استودیوهای بزرگ، عمدتاً توسط استودیوی کوچک یونیورسال انجام میشد. در آن زمان، هالیوود شامل پنج استودیوی اصلی مشهور به Big Five بود و در کنار آنها سه استودیوی کوچک نیز فعالیت داشتند.
پنج استودیوی بزرگ آن دوران شامل فاکس قرن بیستم، آر.کی.او، مترو گلدوین مایر، برادران وارنر و پارامونت بودند؛ در حالی که کوچکترها شامل یونیورسال، کلمبیا پیکچرز و یونایتد آرتیستز میشدند. هر استودیوی بزرگ سبک و ساختار منحصر به فرد خود را داشت و عمدتاً روی تولید فیلمهای خاص تمرکز میکرد. به عنوان مثال، فیلمهای جنایی و گنگستری بیشتر متعلق به برادران وارنر بودند و مترو گلدوین مایر به تولید آثار موزیکال شهرت داشت. این تمایز در تولید، ذهن مخاطبان را نیز به سمت ارتباط ژانرهای محبوب با هویت استودیوها هدایت میکرد. اگرچه این عصر در دههی 1950 پایان یافت، اما بسیاری از دستاوردهای آن هنوز هم در صنعت سینما محسوس هستند.
چالش فیلمهای ترسناک در دوران استودیویی
استودیوهای بزرگ در شرایط آن زمان توانایی تقسیم ژانرها و آثار محبوب میان خود را داشتند و علاقهای به سرمایهگذاری در فیلمهایی با ارزش هنری پایین نداشتند. این مسئله باعث شد استودیوهای کوچک، با بودجه محدود و امکانات کمتر، به سراغ تولید فیلمهایی بروند که بتوانند با ریسک پایینتر، سود قابل قبول داشته باشند. کمپانی یونیورسال در همین دوران به ساخت فیلمهای ترسناک روی آورد؛ فیلمهایی که با هزینههای پایین تولید میشدند و فاقد ستارگان بزرگ سینمایی بودند. دلیل این انتخاب، بیتوجهی استودیوهای بزرگ به ژانر وحشت بود؛ چراکه آنها این ژانر را متناسب با جایگاه و معیارهای استودیوی بزرگ خود نمیدانستند.
عصر طلایی ژانر وحشت؛ ابتکار و آزادی عمل
دههی 1930 میلادی را باید نقطهی عطفی برای ژانر وحشت در نظر گرفت. یونیورسال با خلق فیلمهای برجسته، در این دهه عصر طلایی سینمای ترسناک را رقم زد. فیلمهای این دوره همچنان مستند ارزشمندی از تاریخ سینما هستند، اما نکتهای کلیدی دربارهی شکلگیری سینمای وحشت وجود دارد: این ژانر همواره به دلیل بودجههای پایین تولید، عرصهای برای آزمایش و نوآوریهای فیلمسازان بوده است. بودجهی محدود، فضای خلاقانهای برای تجربهگرایی و خلق روشهای ابتکاری برای ترساندن مخاطب فراهم کرد.
مقایسه بلاکباسترها و آثار کمهزینه
فیلمهای بلاکباستر با تخصیص بودجههای عظیم، مسیر متفاوتی را طی میکنند. این فیلمها مستلزم جلب مخاطبان گسترده هستند و برای این منظور، بیشتر سعی در فراهمکردن رضایت تماشاگران دارند. نتیجهی چنین روندی، کاهش نوآوری و ایجاد محدودیت برای خلاقیت فیلمساز است. در مقابل، فیلمهای ترسناک کمهزینه به دلیل آزادی عمل بالای فیلمسازان، همواره توانستهاند خلاقیت و تجربههای جدیدی را به نمایش بگذارند. این میزان آزادی عمل یکی از دلایل اصلی شکوفایی ژانر وحشت بوده است؛ چراکه مخاطبان این ژانر به شدت وفادار هستند و حمایت آنها میتواند سوددهی این آثار را تضمین کند.
نگرانی از آیندهی ژانر وحشت
یکی از مهمترین ویژگیهای ژانر وحشت این است که برای تمام مخاطبان مناسب نیست. فیلمهای ترسناک معمولاً ردهبندی سنی بالای R یا NC-17 دارند، که نشاندهنده محدودیت مخاطب آنها است. با این حال، هالیوود در سالهای اخیر تلاش کرده تا تولید فیلمهای ترسناک را با بودجههای بالا افزایش دهد. نتیجهی این تلاش، ورود به مسیر باجدهی به مخاطب و کاهش خلاقیت در تولید این آثار است. چنین رویکردی باعث شده دست فیلمسازان بسته شود و مخاطب وفادار ژانر وحشت، که همواره قلب تپنده این ژانر بوده است، از سینما فاصله بگیرد. در واقع، بلاکباسترهای ترسناک با کاهش ترس واقعی موجود در فیلمها، ماهیت اصلی این ژانر را تهدید کردهاند.