چند سال باید کار کنیم تا ارزانترین خودرو را بخریم؟
اقتصاد ایرانی: خرید ارزانترین خودروی بازار، رویایی دور از دسترس برای بسیاری از کارگران و کارمندان ایرانی شده است. بررسیها نشان میدهد با درآمد مصوب، یک کارگر باید بیش از ۴۰ ماه و یک کارمند حدود ۲۴ ماه کار کند تا بتواند صاحب پراید شود؛ عددی که با هزینههای زندگی، دستنیافتنیتر از همیشه است.

پراید که زمانی به عنوان «ماشین طبقه متوسط» شناخته میشد، حالا برای بسیاری از خانوادههای کارگری و حتی کارمندی به یک کالای لوکس تبدیل شده است. سوالی که ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول کرده این است: یک کارگر یا کارمند ایرانی باید چند سال کار کند تا بتواند پراید خریداری کند؟
قیمت خودروهای داخلی؛ فاصلهای عمیق با درآمد جامعه
با تصویب شورای عالی کار، حداقل دستمزد کارگران در سال ۱۴۰۴ چیزی حدود ۱۰ میلیون و ۳۹۰ هزار تومان تعیین شده است. اگر مزایایی مانند حق مسکن ۹۰۰ هزار تومانی و بن خواروبار ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار تومانی را اضافه کنیم، دریافتی یک کارگر مجرد به حدود ۱۳ تا ۱۴ میلیون تومان میرسد. اما این مبلغ روی کاغذ تنها عددی است، زیرا هزینههای زندگی از جمله اجاره مسکن، خوراک، کرایه رفتوآمد و قبوض بخش عمده درآمد را به خود اختصاص میدهد، به گونهای که پساندازی باقی نمیماند.
در مورد کارمندان دولت نیز اوضاع مشابهی حاکم است. حقوق پایه آنها در سال ۱۴۰۴ بین ۱۲ تا ۱۵ میلیون تومان است و با در نظر گرفتن اضافهکار و مزایا، دریافت ماهانه به حدود ۲۰ میلیون تومان میرسد. اما هزینههای شهری، آموزش کودکان و سایر مخارج روزمره موجب میشود تنها دو تا سه میلیون تومان برای پسانداز ماهانه باقی بماند. این شرایط نشان میدهد که خودرو دیگر تنها وسیله نقلیه نیست، بلکه نمادی از شکاف طبقاتی و قدرت خرید محسوب میشود.
مدت زمان لازم برای خرید خودرو با حداقل حقوق
بر اساس بررسیها، قیمت خودرو در بازار ایران فاصلهای چشمگیر با درآمد شهروندان دارد. اکنون پراید در بازه قیمتی ۴۵۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان عرضه میشود. سایر خودروها همچون سایپا ۱۵۱ قیمتی در حدود ۴۶۶ تا ۵۰۳ میلیون تومان دارند. به عنوان مثال، ساینا اس حدود ۵۴۵ میلیون تومان، رانا پلاس ۸۵۰ میلیون تومان، تارا دستی V1 حدود ۱.۰۶۳ میلیارد تومان و تارا اتوماتیک V4 در حدود ۱.۲۸۰ میلیارد تومان قیمتگذاری شدهاند.
برای خرید یک پراید که قیمت متوسطی حدود ۴۷۵ میلیون تومان دارد، یک کارگر باید حدود ۴۶ ماه حقوق و یک کارمند چیزی نزدیک به ۲۴ ماه حقوق خود را کنار بگذارد. خودروهایی مانند ساینا اس یا کوییک نیز شرایط مشابه و حتی سختتری دارند، چراکه قیمت آنها بیش از ۵۲۶ میلیون تومان است و به ترتیب ۵۱ تا ۵۳ ماه حقوق یک کارگر یا ۲۶ تا ۲۷ ماه حقوق یک کارمند را میطلبد.
برای خرید خودروهایی همچون رانا پلاس یا تارا، شرایط سختتر نیز میشود. برای رانا پلاس ۸۵۰ میلیون تومانی، نیاز به ۸۲ ماه حقوق کارگر و ۴۳ ماه حقوق کارمند است. تارا اتوماتیک V4 نیز به تقریباً ۱۲۳ ماه حقوق کارگر و ۶۴ ماه حقوق کارمند نیاز دارد.
خرید خودرو؛ رویایی که به واقعیت نمیپیوندد
یک کارگر برای خرید یک پراید با قیمت ۴۷۵ میلیون تومان، در صورتی که ماهانه ۲ میلیون تومان پسانداز کند، نیاز به ۲۰ سال زمان دارد. اگر یک کارمند بتواند ماهانه ۳ میلیون تومان پسانداز کند، این مدت به حدود ۱۳ سال کاهش مییابد. اما با تورم مداوم و افزایش پیوسته قیمت خودروها، این برنامهریزیها در عمل به مشکل برمیخورند.
داستانهای واقعی از مردم
برخی از شهروندان تجربههای خود را با خبرنگار ما به اشتراک گذاشتهاند. یکی از آنها گفت: «ماشین داشتن برای ما به یک رؤیا تبدیل شده. پرایدی که زمانی وسیله نقلیه سادهای بود، حالا برای ما حکم یک لکسوس را دارد.»
نرگس، کارمند یک شرکت خصوصی، میگوید: «با درآمدی که من و همسرم به سختی به دست میآوریم، تقریباً چیزی برای پسانداز باقی نمیماند. خرید ماشین برای ما بیشتر شبیه یک شوخی است.»
یک معلم نیز در این باره میگوید: «با درآمدی که نصف آن صرف اجارهخانه میشود، خرید خودرو برای من بیشتر شبیه یک جوک تلخ است. حتی اگر بخواهم پسانداز کنم، قیمت خودروها همیشه از درآمدم جلوتر است.»
مقایسه قدرت خرید در دهههای گذشته و امروز
در سال ۱۳۹۰، پراید قیمتی حدود ۱۰ میلیون تومان داشت و حقوق کارگر حدود ۳۳۰ هزار تومان بود. این یعنی با حدود ۳۰ ماه کار، امکان خرید پراید وجود داشت. اما حالا در سال ۱۴۰۴ این مدت به بیش از ۴۳ ماه رسیده و حتی با احتساب هزینههای زندگی، این مدت به بیش از یک دهه افزایش یافته است.
شکاف درآمد و هزینه؛ مسالهای فراتر از اقتصاد
این فاصله عظیم بین درآمد و هزینه، تنها یک چالش اقتصادی نیست؛ بلکه پیامدهای اجتماعی گستردهای دارد. بسیاری از جوانان دیگر حتی به خرید خودرو فکر نمیکنند و ناچار به استفاده از حملونقل عمومی یا خودروهای دستدوم هستند. این مسئله انگیزه برای پسانداز و سرمایهگذاری را کاهش داده و تأثیری مستقیم بر سبک زندگی و رفاه عمومی گذاشته است.
در گذشته، خودروهای اقتصادی مانند پراید برای یک کارگر ساده قابل دسترسیتر بودند، اما اکنون تورم و افزایش قیمتها، آنها را به یک کالای لوکس تبدیل کرده است. پرداختن به این موضوع نیازمند راهکارهایی همچون کنترل تورم و تقویت قدرت خرید جامعه است تا شاید این مشکل برطرف شود.