خط قرمزی که در گذر تورم شکست؛ معیشت مردم در خطر جدی!
اقتصادایرانی: تورم کمسابقه مواد غذایی در آبان ۱۴۰۴، با افزایش شدید قیمت اقلام ضروری مانند گوشت قرمز، لبنیات، روغن، سیبزمینی و پیاز، سفره خانوارهای ایرانی را در معرض بحران جدی قرار داده و توان خرید مواد اولیه حیاتی را به پایینترین سطح در دهههای اخیر رسانده است.
روزهای اخیر در بسیاری از محلههای ایران مانند تصاویری تکراری به نظر میرسند؛ مادرانی که به یخچال نیمهخالی خانهشان با نگرانی نگاه میکنند، پدرانی که در مسیر خرید روزانه قیمتها را با هفته یا ماه گذشته مقایسه میکنند، و مغازهدارانی که پس از خوشآمدگویی، از قیمتهای جدید کالاها صحبت میکنند. تنها یک روز پس از آنکه سخنگوی دولت بر این موضوع تاکید کرد که «معیشت مردم خط قرمز دولت است»، گزارش رسمی تازهای درباره تورم اقلام خوراکی منتشر شد؛ گزارشی که خلاف این ادعا را نشان میدهد و بیانگر این است که فشار اقتصادی بیسابقهای بر سفرههای مردم وارد آمده است.
افزایش بیسابقه قیمت مواد خوراکی تا آبان ۱۴۰۴
بر اساس گزارش رسمی مربوط به قیمت ۷۶ قلم کالای اصلی، در بازه زمانی آبان ۱۴۰۳ تا آبان ۱۴۰۴، هزینههای غذایی خانوادههای ایرانی افزایش چشمگیری داشته است. برخی اقلام با تورمی «بحرانی» و برخی با تورمی «کمنظیر» روبهرو شدهاند. در حالی که میانگین تورم سالانه این سبد غذایی ۳۸.۲ درصد اعلام شده اما نگاهی دقیقتر به مهمترین اقلام غذایی، از جمله پروتئینها، لبنیات و غلات، نشان میدهد که نرخ تورم واقعی برای آنها بین ۵۵ تا ۶۰ درصد متغیر است.

سرعت افزایش قیمتها و توقفناپذیری آن
بررسی اقلامی که بیش از ۵۰ درصد افزایش قیمت داشتهاند، تصویر روشنی از بحران پیشرو ارائه میدهد:
۱. گوشت گوسفندی: افزایش ۸۵٪؛ قیمت آن از ۵۸۴ هزار تومان به بیش از یک میلیون تومان رسیده است. این یعنی یک خانواده برای خرید یک کیلو گوشت باید نزدیک به نیمی از حقوق یک کارگر را هزینه کند.
۲. گوشت گوساله: با رشد ۸۴ درصدی، قیمت این کالا تقریباً دو برابر شده است و دیگر برای بسیاری از خانوادهها به عنوان تأمینکننده پروتئین حیوانی مقرون بهصرفه نیست.
۳. برنج ایرانی درجه یک: افزایش ۶۶٪؛ اکنون قیمت این محصول به بیش از ۱۷۶ هزار تومان رسیده است.
۴. لبنیات و روغن: روغن با رشد ۶۲ درصدی، شیر با افزایش ۶۰ درصدی و ماست با صعود ۵۸ درصدی، از دسترس بسیاری از خانوارها خارج شده و به قلمرو کالاهای لوکس نزدیک شدهاند.
۵. تخممرغ: با افزایش ۵۵ درصدی، آخرین گزینه تأمین پروتئین خانوادههای کمدرآمد نیز دیگر مطلوب به نظر نمیرسد.
۶. سبزیجات ارزانقیمت مانند سیبزمینی و پیاز نیز از افزایش قیمت در امان نماندهاند؛ سیبزمینی با ۵۱٪ و پیاز با ۴۷٪ افزایش قیمت حالا به بخشی از هزینههای سنگین معیشتی تبدیل شدهاند.
موج دوم فشارهای اقتصادی بر سفرهها
افزایش قیمت در طیف گستردهتری از کالاها که بین ۳۰ تا ۴۰ درصد گران شدهاند، همچنان بر معیشت خانوارها اثرگذار است:
- تن ماهی: افزایش ۳۸٪
- نان سنگک: رشد ۳۸٪؛ نان که زمانی اساسیترین کالای ضروری بود، اکنون با قیمتهای جدید فشار زیادی به خانوارها وارد میکند.
- برنج خارجی: رشد ۳۷٪
- حبوبات شامل لوبیا چیتی، عدس و لپه: افزایش ۳۲ تا ۳۵٪؛ حتی جایگزینهای اقتصادیتر نیز ارزان باقی نماندهاند.
در میان این گرانیها، تنها سه قلم کالا کاهش قیمت داشتهاند که این هم دردی را از دوش خانوادهها برنمیدارد:
۱. شکر: کاهش ۶٪
۲. قند: کاهش ۴٪
۳. چای خارجی: کاهش ۳٪
این کاهشهای جزئی هیچ کمکی به جبران تورم سنگینی که در اقلام اصلی غذایی رخ داده است، نمیکند.

به گزارش آمار رسمی، قیمت گوشت قرمز در طی یک سال تقریباً دو برابر شده است. این در حالی است که میزان افزایش حقوقها در این مدت بسیار کمتر بوده و نرخ کلی تورم نیز به صورت رسمی پایینتر اعلام میشود. بدیهی است که توان خرید گوشت و دیگر پروتئینهای حیوانی به پایینترین سطح در چند دهه اخیر سقوط کرده است. بسیاری از خانوادهها حالا مصرف گوشت خود را به یک یا دو مرتبه در ماه محدود کردهاند. تخممرغ که همواره بهعنوان یک منبع پروتئینی أرزانتر محسوب میشد، حالا با افزایش ۵۵ درصدی قیمت، از دسترس گروههای کمدرآمد خارج شده است. این کاهش مصرف شامل لبنیاتی مانند شیر، پنیر و ماست نیز میشود که بهطور مستقیم بحرانهای تغذیهای و سلامت را به ویژه برای کودکان و سالمندان به همراه خواهد داشت.
در حالیکه دولت همچنان مدعی است که «معیشت مردم» خط قرمز اصلی آن است، اما آمارها نشان میدهند که این خط قرمز دیگر وجود ندارد. تورم در حوزه مواد غذایی، به ویژه کالاهای پروتئینی و لبنیاتی، به چنان شدت شگفتانگیزی رسیده است که نه تنها جایگاه زندگی عادی را تحت تأثیر قرار داده بلکه شیوه تغذیهای مردم را نیز تهدید کرده است. به روشنی میتوان دریافت که موضوع معیشت مردم امروز به یکی از چالشهای اصلی بحران اقتصادی ایران تبدیل شده است. چالشی که اگر هر چه سریعتر به آن رسیدگی نشود، تبعاتش بر زندگی روزمره مردم بسیار مخرب خواهد بود.