پدیده عروسک لبوبو
سمیه توحیدلو/ عضو انجمن جامعهشناسی

این تناقض بصری، جذابیت اولیه را برای مخاطب فراهم میکند و درعینحال امکان بهروزرسانی مداوم و خلق شخصیتهای جدید را فراهم میسازد. پاپ مارت، شرکت چینی تولیدکننده اصلی این عروسکها، با درک کامل این پتانسیل، یک استراتژی هوشمندانه را بهکار گرفته است؛ معرفی مداوم اکسسوریها، لباسها و نسخههای جدید که هرکدام یک دلیل تازه برای خرید به کلکسیونرها میدهند.
این چرخه بیپایان عرضه، به بازار اجازه نمیدهد که خاموش شود. هر مجموعهای که معرفی میشود، هیجان تازهای را ایجاد میکند و کلکسیونرها را برای تکمیل مجموعه خود، به خرید مجدد ترغیب میکند. یکی از جذابترین ویژگیهای لبوبو، مدل «جعبه کور» (Blind Box) یا بهقول خودمان «جعبه شانسی» است. مشتری یک جعبه میخرد، بدون اینکه بداند کدام مدل لبوبو در آن است.
این عنصر شانس، تجربه خرید را به یک بازی هیجانانگیز تبدیل میکند. وقتی یک مدل بسیار کمیاب اصطلاحا ً Secret)) از جعبه بیرون میآید، ارزش آن فوراً چندبرابر میشود. این مدل فروش، تقاضا را بهشدت بالا میبرد، زیرا کلکسیونرها برای یافتن مدلهای مورد علاقه خود، بارها و بارها خرید میکنند. این مدل بهخصوص برای افرادی که بهدنبال کلکسیون کردن هستند، بسیار جذاب است. داشتن تعداد بالاتری از رنگها یا مدلها به یک تبلیغ فراگیر اینستاگرامی تبدیل شده است.
پاپ مارت با تولید نسخههای محدود و گرانقیمت، که گاهی تنها تعداد انگشتشماری از آنها در جهان وجود دارد، این حس کمیابی را تشدید میکند و قیمتها را به سطوح نجومی میرساند. دنتیجه بازار ثانویه یا جانبی، که در آن محصولات کمیاب با قیمتهای بسیار بالاتر از قیمت اولیه به فروش میرسند، شکل میگیرد. این بازار جانبی به بازار اصلی ارزش میافزاید و به لبوبو اجازه میدهد تا قیمتاش را بهطور پیوسته افزایش دهد. این تقاضای بالا، بهخصوص در زمان عرضه نسخههای جدید، منجر به صفهای طولانی در فروشگاهها میشود.
تصاویری از این صفها در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشود، در برخی موارد فروشگاهها مجبورند برای هر مشتری محدودیت خرید تعیین کنند (مثلاً با ارائه شماره ملی) و این خود یک ابزار تبلیغاتی قدرتمند است که حس فوریت و کمیابی را به مخاطب منتقل میکند. لبوبو بهتدریج از یک پدیده آسیایی به یک ترند جهانی تبدیل شد. این گسترش مدیون یک استراتژی تبلیغاتی چندلایه بود که از قدرت شبکههای اجتماعی و چهرههای مشهور بهره برد. سلبریتیهای شرقی ، بهخصوص ستارههای کیپاپ و بازیگران محبوب، با نمایش لبوبوهای خود در ویدئوها و عکسها، به این عروسکها اعتبار بخشیدند.
اینفلوئنسرهای شبکههایی مانند تیکتاک و اینستاگرام، با انتشار ویدئوهایی از بازکردن جعبههای شانسی خود، هیجان این تجربه را به میلیونهانفر منتقل کردند. گزارشهای آنلاین و لایو استریمهایی از فروشگاههای پاپمارت، به مخاطبان دور از دسترس اجازه دادند تا از نزدیک شاهد تبوتاب این پدیده باشند. این استراتژیهای بازاریابی دیجیتال، به لبوبو کمک کرد تا بهسرعت به غرب نفوذ کند، بهطوریکه مقالات متعددی در نشریات غربی به تحلیل اثرات اقتصادی و اجتماعی آن پرداختند. لبوبو مرزهای سنی را شکسته و خود را از یک اسباببازی کودکانه به یک نماد بیننسلی تبدیل کرده است.
درحالیکه در ابتدا مخاطب هدف کودکان بودند، این عروسکها بهسرعت در میان نسل زد و جوانان نیز محبوب شدند. یکی از دلایل این محبوبیت، نیاز به «همشکلی با جمع» است. داشتن یک لبوبو و شرکت در گفتوگوهای آنلاین در مورد آن، به افراد حستعلق به یک جامعه بزرگتر را میدهد. گروههای هواداری در شبکههای اجتماعی، محلی برای اشتراکگذاری کلکسیونها، تبادل اطلاعات و حتی خریدوفروش مدلهای کمیاب هستند.
این فرهنگ هواداری، احساساتی قوی را برمیانگیزد و به لبوبو عمق بیشتری میبخشد. علاوه بر این، قابلیت اتصال لبوبو به دیگر اجزای زندگی روزمره مانند کیف، کولهپشتی یا حتی داشبورد ماشین، آن را به یک اکسسوری شخصی تبدیل کرده است که افراد میتوانند با استفاده از آن، سبک و هویت خود را بهنمایش بگذارند. این امکان شخصیسازی، به فراگیرشدن بیشتر آن کمک کرد. برخلاف بسیاری از اسباببازیهای محبوب که براساس فیلمها، کمیکها یا داستانها پیشینساخته شدهاند، لبوبو داستان بالفعل مشخصی ندارد. این غیاب روایت، یک مزیت بزرگ است؛ به هر فرد اجازه میدهد تا داستان شخصی خود را با عروسکاش بسازد.
این زمینه باز برای داستانپردازی، پتانسیل ساخت انیمیشنها یا فیلمهای سینمایی را در آینده فراهم میکند و میتواند به ماندگاری آن در عرصه سرگرمی کمک کند. محبوبیت بیشازحد لبوبو، متاسفانه یک بازار تقلبی عظیم را نیز بهوجود آورده است. این محصولات جعلی، که گاهی با کیفیت بسیار پایین تولید میشوند، بازار را اشباع کردهاند، بهخصوص در کشورهایی مانند ایران. در این بازار، فروشگاههای متعددی صرفاً بر فروش نسخههای تقلبی متمرکز شدهاند.
این پدیده دو وجه دارد؛ ازیکسو، دسترسی به لبوبو را برای افرادی که توان خرید نسخه اصلی را ندارند، ممکن میکند و ازسویدیگر، با ایجاد تمایز بین «جنس اصلی» و «جنس تقلبی»، ارزش و اعتبار محصول اورجینال را افزایش میدهد و حسی از برتری برای کلکسیونرهای اصلی ایجاد میکند. پدیده لبوبو تنها به این عروسک محدود نمیشود. این ترند، در کنار دیگر مدلهای موفق پاپ مارت مانند Stage، Cross Baby، Cry Cat، Astronaut، Chromie و... به جامعهشناسی ترندهای نوین اشاره دارد. این ترندها، تنها محصولاتی برای مصرف نیستند؛ آنها نمادهایی هستند که به افراد حس «مانند اکثریت جهانیبودن» و «امروزیبودن» را منتقل میکنند.
لبوبو درنهایت تجسمی از یک پدیده اقتصادی-اجتماعی است که با بهرهگیری هوشمندانه از روانشناسی مصرفکننده، اشتیاق به کلکسیونداری، قدرت شبکههای اجتماعی و نیاز انسان به تعلق، توانسته است از یک عروسک کوچک به یک بازار میلیاردی و یک نماد فرهنگی تبدیل شود. مطالعه این پدیده، پنجرهای به سوی درک سازوکارهای ترندهای نوین در عصر دیجیتال میگشاید.
البته نمیشود از آثار مخرب آن صرفنظر کرد. نمیشود از قدرت سرمایهداری در اغوا، نفوذ فرهنگی و تلاش برای همراهکردن گامبهگام برای تبدیلشدن به یک خریدار همیشگی نگفت. نمیشود از زمان ازدسترفته و پولهای کلان خرجشده بابت آن، چیزی نگفت. نمیشود از رقابتها و فرهنگ چشموهمچشمی نگفت. نمیشود از گسترش آن در مدارس و کیفهایی که قرار است اول مهرماه با یک لبوبوی اصل یا تقلبی آویزان به آن نگفت.