تبلیغات

رازهای پنهان سریال محکوم/ آیا این مجموعه به شکست ختم می‌شود؟

اقتصاد ایرانی: سریال «محکوم» با روایت داستانی جنایی و اجتماعی درباره تلاش مادری برای نجات پسرش از اتهام قتل، در قسمت‌های پخش‌شده با وجود ایده جذاب نتوانسته انتظارات را برآورده کند و با نقدهایی درباره ضعف‌های ساختاری مواجه شده است.

رازهای پنهان سریال محکوم/ آیا این مجموعه به شکست ختم می‌شود؟
تبلیغات
اقتصادایرانی:
قسمت چهارم سریال «محکوم»، امروز 2 مهر از شبکه نمایش خانگی منتشر شد.

این مجموعه قصه زندگی زنی به نام نسرین را تصویر می‌کند که ازدواج مجددش همه چیز را به چالش می‌کشد و حالا باید برای حفظ جان پسرش از اتهام قتل تلاش کند. سریالی که در ژانر جنایی ساخته شده، اما به دلیل برخی ضعف‌ها، هنوز نتوانسته جایگاه ماندگاری را کسب کند.

در این داستان، شخصیتی محوری یعنی نسرین، با بازی ساره بیات، نقش یک دادیار مقتدر را ایفا می‌کند و خسرو، با بازی کوروش تهامی، زندگی سختی را تجربه می‌کند. چالش اصلی زمانی رخ می‌دهد که عشق وارد میدان می‌شود و بر وظایف و اخلاق حرفه‌ای سایه می‌افکند. خسرو با مادر یکی از بیمارانش ازدواج کرده و اکنون نسرین در مقابل دوراهی انتخاب معناداری قرار گرفته است.

بررسی شخصیت‌پردازی با نقش‌آفرینی متفاوت پژمان جمشیدی

پژمان جمشیدی در سریال محکوم

مرگ تابان، نقطه عطف داستان به نظر می‌رسد که هدفش تغییر مسیر از یک قصه خانوادگی ساده به سمت یک روایت جنایی و معمایی بوده است. اما مشکلی که برجسته است، ضعف‌های اجرایی و کارگردانی است که ایده‌های روی کاغذ را به نمایش ضعیفی مبدل کرده است. در این میان، بازی پژمان جمشیدی مثال قابل توجهی است. اجرای او در این اثر نشان می‌دهد که قابلیت‌هایش فراتر از کمدی‌های معمول است و توانایی‌هایش نباید در چارچوب محدود باقی بماند.

صحنه‌ای مثل مواجهه خسرو با جنازه تابان، نمونه‌ای واضح است که ضعف در اجرا را آشکار می‌کند. احساس ناباوری و سکوت‌های سنگین که باید با نگاه‌ها و حرکات جان بگیرد، در این اثر به گونه‌ای پیش رفته که مخاطب ارتباط نزدیکی را حس نمی‌کند. این صحنه به جای اینکه به شدت طبیعی جلوه کند، احساسات گنگ و مبهمی را القا می‌کند.

مشکلات کلیشه‌ای در پرداخت داستان

یکی از ضعف‌های اصلی سریال «محکوم» به شخصیت‌پردازی سطحی برمی‌گردد. واکنش افراد به مخالفت مهیار با ازدواج مادرش از نگاه سطحی و معمولی سریال به جامعه حکایت دارد. این اثر به جای اینکه در خلق موقعیت‌های هیجان‌انگیز و معماگونه موفق عمل کند، ایده‌های خود را به مسیری بی‌هدف می‌کشاند. به همین دلیل، عدم پرداخت صحیح عناصر داستانی منجر به شکل‌گیری روایت‌هایی تکراری و بدون کشش لازم می‌شود.

برای مثال، سکانس خاکسپاری تابان می‌توانست یکی از دردناک‌ترین لحظات داستان باشد و بار عاطفی را افزایش دهد. اما در عمل تبدیل به مراسمی بی‌روح شده است، جایی که افراد با چترهای خود حضور دارند، اما تاثیری عمیق از داستان دریافت نمی‌شود. در نهایت، «محکوم» با وجود داشتن ایده‌ای جذاب، به دلیل تکرار کلیشه‌ها و ضعف در خلق صحنه‌های هیجان‌انگیز، به تجربه‌ای ناامیدکننده تبدیل شده است.

تبلیغات
تبلیغات
وبگردی
    تبلیغات
    ارسال نظر