فرصت طلایی برای اشتغال جوانان ایرانی پس از خروج مهاجران افغان
اقتصاد ایرانی: با خروج گسترده مهاجران افغان از ایران، بازار کار کشور دچار تغییراتی اساسی شده است؛ فرصتی که در صورت مدیریت درست میتواند به اشتغالزایی گسترده منجر شود.

فرصتی کمسابقه برای اشتغال جوانان ایرانی؛ بازار کار پس از مهاجرت معکوس افغانها در آستانه تحول
با خروج گسترده مهاجران افغان از ایران، یکی از بزرگترین تحولات اخیر در بازار کار کشور رقم خورده است. طبق گزارشها، در بهار ۱۴۰۴ بیش از ۷۰۰ هزار مهاجر افغان ایران را ترک کرده یا در آستانه خروج هستند؛ تحولی که میتواند مسیر اشتغال، دستمزد و بهرهوری اقتصادی کشور را دگرگون کند.
این مهاجرت معکوس که بیشتر شامل نیروهای ساده و نیمهماهر در بخشهایی مانند ساختوساز، کشاورزی، خدمات شهری و صنایع کوچک بوده، هم فرصتهای جدیدی برای جوانان ایرانی ایجاد کرده و هم چالشهایی جدی برای اقتصاد به وجود آورده است.
ساختوساز؛ افزایش هزینهها و توقف پروژهها
بخش ساختوساز یکی از اولین حوزههایی است که از این تحول آسیب دیده است. خروج کارگران افغان باعث افزایش ۳۰ تا ۵۰ درصدی دستمزدها در کلانشهرها شده و به تبع آن، هزینه ساخت مسکن تا ۲۵ درصد بالا رفته است. بسیاری از پروژهها به دلیل کمبود نیرو یا افزایش هزینهها متوقف یا کند شدهاند.
کشاورزی؛ بحران برداشت محصول
در حوزه کشاورزی نیز پیامدهای جدی مشاهده میشود. افغانها نیروی اصلی در کاشت و برداشت محصولات بودند. استانهایی چون کرمان (پسته)، خراسان (زعفران) و مناطق شمالی (برنج و مرکبات) با کمبود کارگر فصلی مواجه شدهاند و برخی محصولات حتی برداشت نشده باقی ماندهاند.
خدمات شهری و صنایع خرد؛ خلأ نیروهای یدی
بخشهای سخت و کمجذابیتی مانند مدیریت پسماند، کورههای آجرپزی و کارگاههای تولیدی نیز که عمدتاً متکی به نیروی مهاجر بودند، حالا با بحران کمبود نیرو مواجهاند. حتی با افزایش دو برابری حقوق، رغبت نیروی کار داخلی برای اشتغال در این مشاغل پایین است.
آیا این بحران، فرصتی تاریخی است؟
با وجود تمام چالشها، برخی کارشناسان این تحول را فرصتی طلایی برای بهکارگیری نیروهای ایرانی، کاهش بیکاری، رسمیسازی مشاغل و افزایش بهرهوری میدانند.
نرخ بالای بیکاری جوانان ایرانی در برخی استانها، حالا میتواند با جایگزینی در مشاغل خالی، به نقطه امیدی تبدیل شود. افزایش دستمزدها نیز اگرچه موقتاً هزینهبر است، اما جذابیت مشاغل یدی را بیشتر کرده و موجب پوشش بیمهای گستردهتر میشود.
فشار کمبود کارگر همچنین ممکن است کارفرمایان را به سمت اتوماسیون، فناوریهای جدید و مکانیزهسازی سوق دهد؛ تحولی که در بلندمدت میتواند به نفع بهرهوری کل اقتصاد ایران تمام شود.
موانع جایگزینی کامل
جای خالی مهاجران افغان بهسادگی پر نمیشود. بررسیها نشان میدهد فقط ۱۳ درصد از فرصتهای خالی شده توسط نیروی کار ایرانی پر شدهاند. فرهنگ کار، شرایط سخت برخی مشاغل و نبود مهارتهای کافی، از موانع اصلی این جایگزینی هستند.
با این حال، منابعی که پیشتر صرف خدمات بهداشتی و آموزشی مهاجران میشد، حالا میتواند در خدمت شهروندان ایرانی قرار گیرد—البته به شرط مدیریت هدفمند و سیاستگذاری دقیق دولت.