پشتپرده کریدور لاجورد/ پروژه اقتصادی یا جنگ خاموش علیه ایران؟
اقتصاد ایرانی: کریدور لاجورد بهعنوان مسیر جایگزین برای اتصال آسیای مرکزی به اروپا، نقشی کلیدی در کاهش اهمیت ایران در ترانزیت منطقهای ایفا میکند؛ اما ایران میتواند با تقویت ظرفیتهای بندر چابهار و کریدور شمال–جنوب، موقعیت ژئوپلیتیکی خود را بازآفرینی کند.

تحولات ژئوپلیتیکی در آسیای میانه و شکلگیری کریدورهای جدید حملونقل، جایگاه ایران را در ترانزیت منطقهای با چالشهای فزایندهای مواجه کرده است. از جمله این کریدورها، میتوان به «کریدور لاجورد» اشاره کرد که با هدف اتصال آسیای مرکزی به اروپا و از طریق مسیرهایی جایگزین طراحی شده است. این طرح نهتنها موجب کاهش نقش ایران در زنجیره تأمین منطقهای شده، بلکه زمینهساز افزایش نفوذ کشورهای رقیب نیز گردیده است.
از طرف دیگر، ایران بهواسطه قرار گرفتن در نقطه اتصال سه قاره اروپا، آسیا و آفریقا، از موقعیتی ژئوپولیتیکی کمنظیر برخوردار است؛ ظرفیتی که میتواند آن را به هاب تجارت و انرژی منطقه تبدیل کند. مسیرهای بینالمللی نظیر کریدور شمال–جنوب (INSTC) و کریدور میانی ترانسخزر ، فرصتهایی راهبردی برای اتصال هند، روسیه، آسیای مرکزی و اروپا فراهم میسازند.
در این میان، بندر چابهار بهعنوان یکی از مهمترین مزیتهای راهبردی ایران در جنوبشرقی کشور، میتواند در قالب یک مسیر ترانزیتی جایگزین، بخشی از خلأ ناشی از کنار گذاشته شدن ایران در پروژههایی چون کریدور لاجورد را جبران کند. توسعه این بندر و اتصال آن به شبکه حملونقل منطقهای، امکان بازتعریف نقش ایران در معادلات تجاری و ژئوپلیتیکی را فراهم میآورد.
ابعاد ژئوپلیتیکی و امنیتی کریدور لاجورد برای ایران
کریدور لاجورد پروژهای چندملیتی است که با هدف اتصال افغانستان، ترکمنستان، کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز به اروپا طراحی شده است. این مسیر عملاً جایگزینی برای مسیرهای سنتی عبوری از خاک ایران محسوب میشود و تکمیل آن موقعیت ایران بهعنوان حلقه کلیدی شبکه حملونقل منطقهای را بهشدت تهدید میکند.
کریدور لاجورد بخشی از راهبرد گسترده به رهبری ایالات متحده آمریکا است که هدف آن کاهش نفوذ ایران در آسیای مرکزی و قفقاز و تقویت نقش بازیگران همپیمان غربی مانند ترکیه ، جمهوری آذربایجان و اسرائیل است. همراه با پروژههایی همچون کریدور IMEC و زنگزور ، کریدور لاجورد به نوعی محاصره سیاسی و ترانزیتی علیه ایران تبدیل شده است.
اهداف ژئوپلیتیکی و پیامدهای کریدور لاجورد برای ایران
کریدور لاجورد اگرچه در ظاهر با اهدافی همچون «تنوعبخشی به مسیرهای تجاری» و «تقویت پیوندهای اقتصادی میان کشورهای منطقه» معرفی شده است، اما در واقع ابعادی فراتر از یک پروژه صرفاً اقتصادی دارد و حامل پیامدهای ژئوپلیتیکی و راهبردی است. این کریدور بخشی از طرحی گستردهتر برای بازطراحی توازن قدرت در آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی است که به رهبری ایالات متحده و بریتانیا به اجرا درآمده است.
این تحولات پیامدهای زیر را برای ایران به همراه دارد:
جایگاه ایران در شبکههای حملونقل منطقهای کاهش یافته و قدرت چانهزنی ایران تضعیف شده است.ترکیه با بهرهگیری از کریدور لاجورد در پی تقویت نفوذ خود از طریق طرح «پانترکیسم اقتصادی» است.اتصال مستقیم آسیای مرکزی به قفقاز از طریق ترکیه، ابتکار عمل را به آنکارا و باکو واگذار کرده است.این کریدور مسیر نفوذ امنیتی غرب به آسیای مرکزی را هموار کرده است.این کریدور بخشی از سیاست مهار ایران و کاهش نقش آن در ترانزیت منطقه محسوب میشود.
پیامدها شرح
تضعیف موقعیت ژئوپلیتیک ترانزیتی ایران |
افزایش نفوذ ترکیه |
تغییر موازنه قدرت در قفقاز جنوبی |
پیوندهای امنیتی با ناتو |
مهار ایران |
فرصتها و ظرفیتهای بندر چابهار بهعنوان منطقه ترانزیتی جایگزین
در مواجهه با تهدیدهایی که پروژههایی نظیر کریدور لاجورد متوجه ایران کردهاند، توسعه بندر چابهار میتواند بهعنوان یک فرصت راهبردی عمل کند. موقعیت ممتاز این بندر در کرانه اقیانوس هند ، امکان دسترسی مستقیم ایران به بازارهای جهانی را فراهم میآورد و نقش پل ارتباطی میان آسیای جنوبی ، آسیای میانه و اروپا را ایفا میکند.
توسعه زیرساختها، از جمله ارتقای امکانات بندری و اتصال آن به شبکه ریلی، جایگاه چابهار را بهعنوان یک مسیر جایگزین و کارآمد تثبیت کرده است. همچنین توافق ۱۰ سالهای که در سال ۲۰۲۴ میان ایران و هند برای توسعه بندر چابهار به امضا رسید، زمینه جذب سرمایهگذاریهای خارجی و گسترش همکاریهای اقتصادی را فراهم آورده است.
کریدور لاجورد فراتر از یک پروژه اقتصادی، ابزاری ژئوپلیتیکی برای تضعیف نقش ایران در منطقه است که با هدف کاهش نفوذ تهران در آسیای مرکزی و قفقاز طراحی شده است. در مقابل، ایران با بهرهگیری از ظرفیتهای راهبردی نظیر بندر چابهار و کریدور شمال–جنوب ، همچنان فرصت بازتعریف جایگاه ژئوپلیتیکی خود در عرصه ترانزیتی منطقهای را دارد.