فاجعه در کمین منابع ایران؛ زنگ خطر برای طبیعت کشور
اقتصادایرانی: ایران درگیر بحرانیترین سالهای خشکسالی نیمقرن اخیر است و کاهش ۷۸ درصدی بارندگیها زنگ خطر جدی برای منابع حیاتی کشور را به صدا درآورده است. نیاز فوری به مدیریت هوشمند منابع آبی و بازنگری سیاستهای اقلیمی بیش از هر زمان دیگری احساس میشود.
ایران با گذشت شش سال متوالی از پدیده خشکسالی، در آستانه یک شرایط بحرانی قرار دارد. این شرایط، علاوه بر تهدید منابع آبی، تأثیرات عمیقی بر کشاورزی، محیط زیست و زندگی شهری برجای گذاشته است. کاهش چشمگیر میزان بارندگیها طی فصل پاییز، که به طور معمول بخشی از بارش سالانه را تشکیل میدهد، این بار تا حدی نگرانکننده است که بسیاری از استانها حتی یک قطره باران را تجربه نکردهاند. این مشکلات، نشاندهنده نیاز فوری به بازنگری همهجانبه در مدیریت منابع آب کشور است.
طبق اطلاعات رسمی ارائهشده ، میزان بارندگی ثبت شده تا اوایل آبانماه تنها ۲.۲ میلیمتر بوده است، در حالی که میانگین مدت مشابه در سالهای گذشته ۹.۸ میلیمتر است؛ رقمی قابل توجه که نشاندهنده کاهش ۷۸ درصدی بارندگیها است. مناطقی مانند تهران، آذربایجان شرقی و اردبیل کمتر از ۱۰ درصد میانگین نرمال خود باران دریافت کردهاند و حتی مناطق پربارش مثل گیلان نیز کاهش زیادی را تجربه کردهاند. از این رو، مشخص است که خشکسالی به یک الگوی پایدار تبدیل شده و مقطعی نیست.
افزایش میانگین دمای کشور نیز به این معضل فرصت بیشتری برای توسعه داده است. این وضعیت به بالاتر رفتن میزان تبخیر سطحی منجر شده و موجودی منابع آبی را سریعتر کاهش داده است. کاهش بارش در ارتفاعات زاگرس ، که یکی از منابع اصلی تأمین آب برای مناطق غربی است، بهصورت قابل توجهی بهچشم میخورد. حتی بارندگیهای احتمالی در آخر پاییز نیز نمیتوانند نبود بارشهای دو ماه اول پاییز را جبران کنند.
از طرف دیگر، پراکندگی نامتناسب بارشها نیز بحران آب را تشدید کرده است. برخی استانهای فلات مرکزی، غرب و جنوب کشور مانند یزد، کرمانشاه، لرستان، فارس و خوزستان تقریباً بارشی دریافت نکردهاند. این الگوی ناپایدار بارش و توزیع نامتوازن، نیاز به بازنگری جدی در برنامهریزیهای مربوط به مدیریت آب را برجسته میکند.
<
خوشبینی به زمستان یا امیدی واهی؟
پیشبینیهای انجام شده در حوزه هواشناسی نشان میدهد که ممکن است نیمه غربی کشور در زمستان آتی بارندگیهایی نزدیک به میانگین نرمال تجربه کند، اما در مناطق شرقی کشور، احتمال کمبود بارندگی تا حدود ۵۰ درصد کمتر از میانگین پیشبینی شده است. این تفاوتها نگرانیهای موجود درباره آینده منابع آب در استانهایی مانند سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی و سمنان را افزایش داده است.
حتی در خوشبینانهترین حالت، بارشهای زمستانی برای جبران خشکسالی چند سال گذشته کافی نخواهد بود. برداشت بیرویه از منابع زیرزمینی که برای رفع نیاز به آب سطحی انجام شده، منجر به افت شدید سطح این منابع شده و آنها را در مرز خطر قرار داده است. در این شرایط، بارشها تنها میتوانند نقش یک درمان موقت را ایفا کنند، اما راهحل بلندمدت نیستند.
در شرایط کنونی، طرحهایی مانند بارورسازی ابرها بهعنوان راهحلهای جایگزین پیشنهاد شدهاند. در حالی که این نوع طرحها در برخی کشورها اجرا شدهاند، اما موفقیت آنها به وجود شرایط اقلیمی مناسب بستگی دارد که در کشورهایی با اقلیم خشک و گرد و غبار فراوان محدود است. بنابراین، اتکا به این روش ممکن است به هدررفت منابع مالی منجر شود.
کاهش چشمگیر تراز آب دریای خزر نیز یکی دیگر از پیامدهای خشکسالی است که علاوه بر عواقب زیستمحیطی، مسائل اقتصادی و اجتماعی قابل توجهی بهدنبال داشته است. پایین آمدن سطح آب این دریا، تأثیرات منفی بر بخش حملونقل دریایی و بنادر خواهد داشت. همچنین این پدیده موجب کاهش رطوبت منطقه و افت بارندگی در مناطق شمالی کشور میشود. این پدیده، زنجیرهای از تأثیرات منفی اقلیمی را ایجاد کرده که نیاز به بررسی در سطح منطقهای و جهانی دارد.
<
اقلیم و فراتر از آن؛ دشواریهای بحران آب
مشکل خشکسالی جنبه اقلیمی ندارد؛ بلکه به مسئلهای چندبُعدی بدل شده که جنبههایی مانند اقتصادی، اجتماعی و امنیتی را نیز دربرمیگیرد. کاهش غیرقابل کنترل منابع آبی، امنیت غذایی را بهطور قابل توجهی تحت شعاع قرار داده و مناطق بسیاری با خطر مهاجرتهای اجباری جهت جستجوی امکان زندگی بهتر مواجه شدهاند. به همین جهت، احتمال افزایش فشار بر زیرساختهای شهری در آینده نزدیک وجود دارد.
چالش آب تنها محدود به مرزهای ایران نیست و دیگر کشورهای منطقه خاورمیانه نیز با این بحران دستبهگریباناند. رقابتی که بر سر منابع آبی مشترک وجود دارد، ممکن است به بروز تنشهای ژئوپلیتیکی منجر شود. همکاریهای بینالمللی و دوطرفه برای مدیریت منابع این منطقه حیاتی به نظر میرسد. کشور ما باید دیپلماسی آبی فعالتری را عملیاتی کند تا بتوانیم در مقابله با این پدیده همکاری منطقهای مؤثری داشته باشیم.
شهرهایی نظیر تهران، مشهد، اراک و تبریز با چالشهای قابل توجهی در حوزه تأمین منابع آبی مواجه هستند. مشکلاتی نظیر کاهش فشار آب، قطعی آب و افت کیفیت منابع موجود زندگی میلیونها شهروند را تحت تأثیر قرار داده است. امروز مشارکت مردمی در مدیریت مصرف و تشویق به صرفهجویی از اهمیت بالایی برخوردار شده است.
برای برونرفت ایران از بحران آب، اساسیترین نیاز، اقدامات بلندمدت و برنامهریزیهای اصولی است. نمیتوان با روشهای کوتاهمدت و ناکافی بر چنین مشکلات پیچیدهای غالب آمد. توسعه فناوریهای مدرن، بازچرخانی منابع آبی، تغییر الگوی کشت و سرمایهگذاری وسیع در زیرساختهای لازم باید به اولویتهای اصلی تصمیمگیری سیاستگذاران کشور تبدیل شوند. آینده منابع آبی ایران به تصمیماتی وابسته است که امروز گرفته میشود ؛ تصمیماتی که باید کاملاً علمی، هماهنگ و با مشارکت عمومی باشد.