فاجعه کمآبی در تهران؛ تشنگی پایتخت نزدیکتر از همیشه
زهرا کشوری

اقتصادایرانی: بحران بیسابقه کمآبی تهران در تابستان ۱۴۰۴ نزدیک است؛ سدها از مدار خارج، آبخوانها در افت شدید و چاهها در مرز هشدار. تنها راه نجات، صرفهجویی فوری و موثر مردم است.
گزارش را در ادامه بخوانید:
در خصوص تعطیلی شهر -که احتمالا تا پایان تابستان نیز تکرار خواهد شد- باید گفت این روش می تواند موثر باشد، بویژه که معمولا مصرف آب در پایان هفته به دلیل شست وشو، نظافت و سایر فعالیت ها افزایش می یابد. اگر مردم در این تعطیلات از شهر خارج شوند، کاهش مصرف آب دور از انتظار نیست اما موفقیت این راهکار، به استقبال مردم بستگی دارد. ممکن است تا پایان تابستان تعطیلی ها تکرار شود، اما من شخصا نگرانم مردم تا چه اندازه امکان و تمایل به سفرهای مکرر داشته باشند. ما اخیرا شرایط جنگ 12روزه را تجربه کردیم و بسیاری، ناچار شدند بدون برنامه ریزی قبلی، خانه و زندگی خود را ترک کنند. سفر، هزینه و مقدماتی نیاز دارد که شاید برای همه ممکن نباشد. از این رو به نظر می رسد اثربخشی این راهکار در طول زمان کاهش یابد، زیرا توان و ظرفیت مردم برای ترک پیاپی شهر محدود است. با این حال در صورت استقبال تهرانی ها، مصرف آب کاهش خواهد یافت.
در سال جاری در اغلب استان ها بارندگی بسیار کمتر از متوسط درازمدت بوده اما دو استان گیلان و مازندران تنها استان هایی هستند که بارش آنها نزدیک به میانگین درازمدت بوده است. البته این به معنای نبود مشکل در تامین آب آنها نیست، چراکه این استان ها با توسعه بی رویه، محدودیت در سیستم های تامین آب و آلودگی منابع زیرزمینی و سطحی روبه رو هستند و مسئولان مربوطه در تامین آب شرب ساکنین خود این استان ها هم دچار چالش هستند، اما در مجموع در سال جاری وضعیت منابع آب در این استان ها از نظر بارندگی نسبت به تهران بهتر بوده است.
شهر دماوند و اطراف آن عمدتا از آبخوان ها و رودخانه های محلی استفاده می کنند که خود با مشکلاتی روبه رو هستند، اما این منطقه در حوضه آبریز دریاچه نمک واقع شده که ارتباطی به حوضه آبریز سد لار ندارد. منطقه بالادست سد لار منطقه ای حفاظت شده است و فعالیت های مصرف آب در آن وجود ندارد.
سد امیرکبیر که در مسیر جاده چالوس واقع شده، در منطقه ای کوهستانی قرار دارد و در حوضه آبریز این سد نیز روستاهای محدود با جمعیت کم وجود دارند و فعالیت با مصرف بالا مثل کشاورزی در آن بسیار محدود است. سد طالقان نیز وضعیتی مشابه دارد. بخشی از آب این سد به تهران منتقل می شود و حوزه بالادست آن نیز کوهستانی و کم توسعه است. این شرایط با سدهایی مانند کرخه در خوزستان که در بالادست آن کشت دیم و کشاورزی گسترده وجود دارد، تفاوت دارد. کاهش قابل توجه آورد ورودی به سدهای لار، امیرکبیر و طالقان عمدتا ناشی از خشکسالی شدید جاری و پدیده تغییر اقلیم است.
آبخوانی که زیر شهر تهران واقع شده، بخش وسیعی از تهران، کرج و شهریار را دربرمی گیرد. برداشت های آبی که برای مصرف شرب تهران از این آبخوان انجام می شود عمدتا از نیمه جنوبی شهر صورت می گیرد چرا که این بخش از آبخوان از عمق و کیفیت مناسب تری برخوردار است. آبخوان های شرق تهران و دماوند به صورت مستقل عمل می کنند و هیچ ارتباط طبیعی یا هیدرولوژیکی مستقیم با تهران-کرج ندارند. بنابراین برداشت آب یا تغییر در سطح سفره های زیرزمینی در دماوند، تاثیری بر آبخوان تهران-کرج-شهریار ندارد.
معمولا انتقال آب از منابع آب زیرزمینی صورت نمی گیرد و آب برداشتی از چاه ها در همان محل برای مصارف کشاورزی، صنعتی یا شرب مورد استفاده قرار می گیرد. در برخی موارد ممکن است از چاه هایی با کیفیت مناسب برای آب شرب، انتقال آب به شهرها صورت گیرد. به طور کلی چنانچه آب زیرزمینی در حوضه آبریز سدی دچار ناپایداری و افت شود، می تواند منجر به کاهش جریانات آب سطحی و افت ورودی به سدها نیز بشود. چنین شرایطی در حوضه آبریز سدهای تهران به خاطر شرایط نسبتا طبیعی حوضه های بالادست سه سد طالقان، امیرکبیر و لار، کمتر موضوعیت دارد.
تغییر اقلیم، ناشی از گرمایش جهانی است که همه کشورها را تحت تاثیر قرار داده و منطقه خاورمیانه، بویژه ایران اثرات شدیدی از آن دیده و این گرمایش منجر به کاهش و تغییر رژیم بارش ها شده است. به یاد دارم زمانی که دانش آموز بودم، در اکثر زمستان ها، بارها بارش برف تا عمق چند ده سانتیمتر را تجربه می کردیم، اما اکنون سال هاست چنین چیزی ندیده ایم. این موارد نشان دهنده اثر تغییر اقلیم است و همین مساله باعث شده آب ورودی به سدها نیز کاهش یابد.
از سوی دیگر، توسعه بی رویه تهران، نیاز آبی این شهر را فراتر از ظرفیت منابع آب موجود برده است. آب سدهای مختلف که به تهران منتقل می شوند، باعث فرونشست در دشت های هشتگرد، شهریار، ورامین و پاکدشت شده و حتی این فرونشست در مازندران نیز ثبت شده است. آب سد لار که طبیعتا به استان مازندران جاری می شده یا آب سدهای طالقان و امیرکبیر که استان البرز را و همچنین آب سدهای لتیان و ماملو که باید دشت ورامین را تغذیه می کرده، همگی به تهران منتقل شده اند. انتقال آب این سدها به تهران، باعث شده تامین حقابه های تاریخی کشاورزی در دشت های ذکر شده با فشار بیشتر بر منابع آب زیرزمینی این دشت، جایگزین شود. اکنون اولویت بهره برداری از این سدها فقط تامین آب شرب تهران است. بسیاری معتقدند مشکل اصلی در بخش کشاورزی است و باید اصلاح شود، اما پیام مهم این است که حتی اگر تمام کشاورزی ایران تعطیل شود، مشکل آب تهران حل نخواهد شد. اکنون پنج سد داریم که آب آنها به طور کامل به مصارف شرب تهران اختصاص یافته است. شاید فقط بخشی از آب سد طالقان در کشاورزی مصرف شود، ولی عمده مصرف این سدها مربوط به شرب است.
واقعیت این است که دولت سرمایه گذاری های قابل توجهی برای انتقال آب به تهران انجام داده و سیستم های مختلفی ساخته شده، اما مشکل آنجاست که به جای مدیریت همزمان منابع آب و جمعیت، فقط به انتقال آب تکیه شده است. من و بسیاری از همکاران معتقدیم اصلا نباید این حجم از انتقال آب انجام می شد. رشد جمعیت بدون توجه به منابع آب، به بحران امروز دامن زده است.
آنهایی که شهر را توسعه می دهند، به هشدار های وزارت نیرو توجه نمی کنند. مثلا در همین منطقه 22 تهران، وزارت نیرو بارها اعلام کرد توان تامین آب فقط برای جمعیتی مشخص وجود دارد، اما هم اکنون برای سه برابر آن جمعیت در منطقه 22 ساخت و ساز شده است. هیچ سیستم هماهنگی بین نهادها وجود ندارد. مثلا وزارت نیرو ممکن است اجازه انتقال آب ندهد، اما شهرداری اجازه ساخت برج های بلند را می دهد بدون اینکه به منابع آب توجه کند.
پیش از آن که مردم مازندران فرصتی برای بهره برداری از آب سد لار پیدا کنند، آن را به سمت تهران منتقل می کنیم. در مورد سد کرج هم همین طور است که عمده منابع آن به تهران منتقل می شود.
بارندگی استان تهران در سال جاری، حدود 50 درصد کمتر از متوسط بلندمدت بوده است؛ یعنی تنها نیمی از میانگین بارش متوسط درازمدت را از مهر 1403 تاکنون دریافت کرده ایم. میزان بارندگی به شدت پایین بوده و این در حالی است که در چهار سال گذشته نیز بارش ها در استان تهران پایین تر از میانگین بلندمدت بوده اند. به عبارتی دیگر، امسال وارد پنجمین سال خشکسالی متوالی شده ایم.
در نتیجه، هر آنچه که در سال های گذشته به نوعی ذخیره شده بود، اکنون به پایان رسیده و دیگر چیزی برای انتقال از سال های گذشته به امسال باقی نمانده است. اگر روایت رسمی وزارت نیرو را مبنا قرار دهیم، وزیر نیرو اعلام کرده که از شهریورماه به تدریج سدها یکی یکی از مدار تامین آب خارج خواهند شد.
آبخوان تهران که در سال های خشکی مثل امسال، حدود 60 درصد از نیاز آبی شهر را تامین می کند، به دلیل خشکسالی های متوالی سال های اخیر و افت شدید سطح آب زیرزمینی، دچار بحران شده است. آب دهی چاه ها در شرایط فعلی به شدت کاهش یافته و پیش بینی می شود در ماه شهریور که معمولا نیاز به بیشترین آب دهی چاه ها هست، این افت شدید ادامه پیدا کند.
بنابراین، ما با دو چالش، کاهش چشمگیر آب دهی چاه ها و از مدار خارج شدن سدها به طور جدی و هم زمان روبه رو هستیم. در مجموع، چشم انداز پیش رو برای منابع آبی تهران، بسیار نگران کننده و هشدارآمیز است.
این رودخانه ها خشک نشده اند، بلکه مسیر طبیعی آنها دچار اختلال شده است. سوال اساسی این است که آب اکنون کجا می رود؟ به دلیل گسترش شدید سطح های آسفالته در شهر و توسعه بی رویه ساخت وسازها، آب حاصل از بارندگی دیگر فرصت نفوذ به زمین را ندارد. این آب ها به جای جذب شدن و تغذیه سفره های زیرزمینی، به صورت روان آب سطحی در داخل کانال های ایجاد شده در سطح شهر جاری می شوند.
در گذشته، رودهایی مانند کن و سایر رودخانه های تهران، به شکل طبیعی جریان داشتند اما متاسفانه در دهه های اخیر، مدیریت شهری، بویژه شهرداری، شکل طبیعی بستر رودخانه ها را تغییر داده و بیشتر با بسترسازی، فرآیند تغذیه طبیعی آبخوان ها را به شدت مختل کرده است. این مداخلات در نهایت تاثیری منفی بر چرخه طبیعی آب و نفوذ آن به سفره های زیرزمینی گذاشته اند.
بله. آبخوان تهران که حدود 60 درصد آب مورد نیاز شهر را تامین می کند، بشدت آسیب دیده و افت شدید سطح آب زیرزمینی داریم. چاه ها افت آبدهی دارند و این موضوع بشدت بحران آب را تشدید می کند.
در سال های اخیر، روند تخریب منابع آب زیرزمینی در تهران به شدت افزایش یافته است. یکی از مهم ترین دلایل، کاهش تغذیه طبیعی آبخوان هاست؛ پدیده ای که به واسطه توسعه شهری، پوشش سطح زمین با بتن و آسفالت و کاهش نفوذپذیری زمین به وقوع پیوسته است. رودخانه های شهری تهران که زمانی منابع تغذیه طبیعی آبخوان بودند، امروزه کف سازی و بتن ریزی شده اند و عملا توان نفوذ آب به لایه های زیرزمینی را از دست داده اند. سطح شهر عمدتا از بتن، آسفالت و سطوح نفوذناپذیر مانند پشت بام ها، خیابان ها و پارکینگ ها پوشیده شده است که همه این عوامل باعث شده اند میزان تغذیه سفره آب زیرزمینی تهران کاهش چشمگیری پیدا کند. از سوی دیگر، کاهش آب دهی سدها، افزایش مصرف ناشی از گرم تر شدن هوا، رشد جمعیت و افزایش تقاضای فضای سبز همگی موجب شده اند تا فشار مضاعفی به آبخوان های تهران وارد شود. به صراحت می توان گفت که آبخوان تهران اکنون به نقطه بحرانی رسیده و دیگر «نفسی» برای آن نمانده است. فقط از سال 1400 تاکنون، آبخوان تهران و شهریار حدود 2.3 متر افت کرده که از اوایل دهه 70 این افت به حدود 15 متر رسیده است. طبیعتا این افت تاثیر مستقیمی بر کاهش آب دهی چاه ها نیز داشته است. از سوی دیگر با توجه به کاهش ذخایر سدها، وابستگی تهران به برداشت از چاه ها افزایش یافته است. این برداشت ها عمدتا در جنوب تهران صورت می گیرد، چاه های آب شرب در این منطقه هم در نواحی غیرکشاورزی قرار دارند و ارتباطی با فعالیت های کشاورزی ندارند.
بله، از نتایج مستقیم افت سطح آب زیرزمینی، پدیده فرونشست زمین در مناطق جنوبی و جنوب غربی تهران است. زون فرونشست در حال حاضر مناطقی مانند 17، 18 و 19 را درگیر کرده و از سال 1400 به بعد، زبانه این فرونشست به منطقه 10 تهران نیز نفوذ کرده است.
در حال حاضر، تهران یکی از رکوردداران فرونشست در کشور است. گزارشی از سازمان نقشه برداری کشور نشان می دهد که در سال های پربارش 1398 و 1399، با کاهش نرخ افت سطح آب زیرزمینی، نرخ فرونشست نیز کاهش یافته یا حتی متوقف شده است. اما در دو تا سه سال اخیر و با تداوم خشکسالی، مجددا روند فرونشست تشدید شده است. بنابراین، وضعیت فرونشست در تهران کاملا با رفتار ما در بهره برداری از منابع آب زیرزمینی مرتبط است.
پاسخ چندوجهی است؛ تهران به مراتب جمعیت بیشتری دارد و مصرف آب آن بسیار گسترده تر است، به همین دلیل استفاده از تانکر به صورت موقت ممکن است تنها در مقیاس محدود و برای مناطق خاص و حساس شهری جوابگو باشد و اجرای آن به عنوان راهکار کلی، عملی و پایدار نیست، زیرا زیرساخت ها، هزینه ها و مسائل ترافیکی نیز این راهکار را بسیار دشوار می کند.
بنابراین، لازم است تهران با نگاه واقع بینانه و بلندمدت، روی اصلاح الگوی مصرف، افزایش بهره وری، استفاده از منابع جایگزین مانند آب بازیافتی و مدیریت روند توسعه شهر تمرکز کند تا از وقوع بحران های مشابه همدان پیشگیری شود.
در نهایت، آماده سازی برای بدترین سناریوها، از جمله بررسی گزینه هایی مانند آبرسانی اضطراری موقت، بخشی از برنامه مدیریت بحران آب تهران است، اما قطعا باید با راهکارهای بلندمدت و جامع همراه باشد تا تهران دچار چالش های جدی نشود.
در حال حاضر دو پروژه بزرگ انتقال آب در دست اجراست. یکی خط دوم انتقال آب از سد طالقان است که در ابتدا قرار بود به صورت تونل اجرا شود اما به دلیل وضعیت اضطراری، ظاهرا به خط لوله تبدیل شده است. پروژه دیگر نیز تونل انتقال آب از سد لار به بالادست سد لتیان است. به دلیل ساختار آهکی سد لار، بخشی از ذخایر آن به صورت طبیعی به پایین دست نشت می کند و به سمت مازندران می رود. همچنین پروژه تونل لار به لتیان نیز به منظور بازگرداندن این آب و استفاده از آن برای تامین آب تهران در دست اجراست.
کولر آبی، مصرف آبی معادل یک فرد پرمصرف دارد ولی در این شرایط و گرمای هوای تابستان نمی شود از مردم خواست که از کولر استفاده نکنند. مدیریت مصرف آب شهری، دو بخش اساسی دارد؛ اول تغییر رفتار مصرف کنندگان است. کوتاه تر کردن زمان دوش گرفتن، بستن شیر آب هنگام مسواک زدن یا شستن دست ها مثال هایی از تغییر رفتار مصرف آب هستند. دوم، اصلاح ابزار مصرف است. استفاده از ابزارهای کاهنده مصرف مانند شیرآلات کم مصرف، سردوش ها و فلاش تانک های استاندارد که از هدررفت آب جلوگیری می کنند از جمله این ابزارها هستند. اگر این دو بخش به صورت همزمان اجرا شود، می توان 20 تا 25 درصد مصرف آب خانوارها را کاهش داد، بدون اینکه فشار زیادی به مردم وارد شود. اجرای این راهکارها به ما کمک می کند تا تابستان جاری را بدون بحران جدی پشت سر بگذاریم. در غیر این صورت، با سناریوهای بحرانی مواجه خواهیم شد که شرایطی شبیه به وضعیت همدان را رقم می زند.
کنترل فشار آب در شبکه تهران تا حدودی موثر بوده و به رغم نصب پمپ های قوی تر، از سال 1399 به بعد مصرف آب در بیشتر مناطق کاهش داشته یا ثابت مانده است. تجربه کاهش قابل توجه فشار آب شبکه در هفته های اخیر و عدم اثرگذاری آن در کاهش مصرف آب نشان می دهد اثربخشی این راهکار به سقف خود رسیده است و دیگر نمی تواند کاهش مصرف قابل توجهی ایجاد کند.
اکنون تمرکز اصلی ما بر راهکارهای کوتاه مدت برای گذراندن تابستان است و امیدواریم بارندگی های پاییز کمک کننده باشد اما در بلندمدت، با توجه به روند خشکسالی و گرم تر شدن اقلیم منطقه، باید برنامه های اساسی و پایدارتری تدوین و اجرا کنیم. ممنوعیت استفاده از چمن در خارج از پارک ها و حاشیه بزرگراه ها، بازآفرینی فضای سبز متناسب با اقلیم خشک کشور، الزام اجرای مقررات ملی ساختمان برای نصب تجهیزات کاهنده مصرف آب مانند شیرآلات، فلاش تانک ها و سردوش ها قبل از صدور پایان کار، اجباری شدن برچسب مصرف آب برای دستگاه های آب بر مثل ماشین ظرفشویی و لباسشویی تولید داخل و وارداتی، اصلاح تعرفه آب به نحوی که مشوق مدیریت مصرف باشد از جمله راهکارهای کوتاه مدت برای گذر از بحران تابستان تهران است.
منبع: روزنامه ایران